نیما یوشیج

در این صفحه آرشیو کاملی از هرآنچه درباره‌ی نیما یوشیج نوشته شده است جمع آوری کرده‌ایم. از جمله بیوگرافی، آثار، نقد، موسیقی و دکلمه، نامه‌ها، یادداشت‌ها و…

نیما یوشیج، شاعر بزرگ معاصر ماست. او سال 1276 به دنیا آمد و به سال 1338 چشم از جهان بست. اما تا زبان فارسی و شعر فارسی زنده بماند، نام او نیز ماندگار است.

نیما یوشیج

نیما یوشیج به شعر فارسی جانِ تازه‌ای داد و گیاهی را که داشت می‌خشکید دوباره زنده کرد.

او را پدر شعر مدرن فارسی می‌دانیم. بزرگ‌ترین شاعران معاصر ما، همچون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، نصرت رحمانی و… خود را از شاگردان او می‌دانند.

برای ورود به بخش شعر معاصر که آرشیوی از شاعران پس از نیما در آنجا قابل مشاهده و مطالعه است می‌توانید روی نوشته‌ی روبه‌رو کلیک کنید: «شعر معاصر».

از طریق دکمه‌های زیر می‌توانید به بخش‌های مختلف از مطالبِ مربوط به نیما یوشیج دسترسی داشته باشید.

برای دسترسی به بیوگرافی نیما یوشیج روی دکمه‌ی زیر کلیک کنید.

بیوگرافی نیما یوشیج

نامه‌های نیما یوشیج

موسیقی و دکلمه با اشعار نیما یوشیج

نیما یوشیج که از شاعران محبوب معاصر ماست، کلام و کلمات خاص خودش را داشت. و همین خاص بودن باعث جذابیت بیشتر او می‌شد. نیما تلاش نمی‌کرد شبیه به کسی باشد، بلکه درست خودش و جهان خودش را روایت می‌کرد.

از این رو بسیاری از خوانندگان و هنرمندان در حوزه‌ی دکلمه نیز سال‌هاست که آثارش را می‌خوانند.

برای گوش دادن به هر قطعه، روی تصویر مورد نظر کلیک کنید.

اشعار نیما یوشیج

قالب قطعه، قصیده، غزل، رباعی و مثنوی از قالب‌های کلاسیک هستند که پیش از نیما یوشیج نیز وجود داشته‌اند. در نتیجه بخشی از اشعار نیما یوشیج در شکل سنتی سروده شده‌اند. و بخشی دیگر از اشعار نیما یوشیج در شکل تازه‌ی شعری که خودش پایه‌گذاری کرده است ساخته شده. البته باید این نکته را در نظر داشت که پیش از نیما یوشیج، اشخاص دیگری نیز اشعاری با این نوع چینش داشته‌اند اما به قول نیما یوشیج این اشخاص از جمله آدم‌های معمولی بودند. این جمله یعنی چه؟ یعنی آن‌ها تنها از لحاظ نوع چینش سطرها مدرن شده بودند، در صورتی که نیما یوشیج در اشعارش از لحاظ فلسفه، تکنیک‌های روایی و تکنیک‌های تصویری نیز به شکل تازه‌ای عمل می‌کند که توضیحات کاملی درباره‌ی این موضوع در کارگاه آموزش شعر گفته می‌شود. عزیزانی که در کارگاه شعر ما ثبت‌نام کرده‌اند، به شکل کامل‌تری به زوایای مختلف اشعار نیما یوشیج آگاهی دارند.

در زیر می‌توانید لیست اشعار نیما یوشیج را ببینید. در مقابل هر اسم، سطر اول شعر نیز نوشته شده است. می‌توانید بر روی نام شعر یا سطر اول آن کلیک کنید و وارد صفحه‌ی شعر شوید.

برای ورود به هر بخش یا هر شعر، روی نام آن کلیک کنید.

مجموعه رباعیات نیما یوشیج

لیست اشعار نیما یوشیج به تفکیک قالب

اشعار نیمایی

ققنوس: ققنوس مرغ خوشخوان

سال انتشار: ۱۳۱۶

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۵۰

غراب: وقت غروب کز بر کهسار

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۳۹

می‌خندد: سحر هنگام کاین مرغ طلایی

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۱

وای بر من: کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۰

گل مهتاب: وقتی که موج بر زبر آب تیره تر

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۳

لاشخورها: در کارگاه کشمکش آفتاب و ابر

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۳

خانه سریویلی: ساکنین دره های سردسیر کوهساران شمال

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۸۶۵

پریان: هنگام غروب تیره، کز گردش آب

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶۶

اندوهناک شب: هنگام شب که سایه ی هر چیز زیر و روست

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰۲

همسایگان آتش: همسایگان آتش مرداب و باد تند

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

شکسته پر: نزدیک شد رسیدن مرغ شکسته پر

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۷

امید پلید: از هم گسل فسانه ی هول

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۹۳

پانزده سال گذشت: پانزده سال گذشت / روزش از شب بدتر

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۴۷

خواب زمستانی: سر شکسته وار در بالش کشیده

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۵۵

من لبخند: از درون پنجره ی همسایه ی من

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۴۸

لکه دار صبح: چشم بودم بر رحیل صبح روشن

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۱

آی آدم‌ها: آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

یاد: یادم از روزی سیه می آید و جای نموری

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۵

بوجهل من: زنده ام تا من مرا بوجهل من در رنج می دارد

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۲

نه او نمرده‌است: دو سال از نبود غم انگیز او گذشت

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۸

خرمن‌ها: گرچه میرد آن که افشاند به خاکی تخم – می گوید کلاف

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۳

در سایه خود: در ساحت دهلیز سرای من و تو

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۸

تابناک من: تابناک من بشد دوش از بر من آه دیگر در جهان

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

نیما: از بر این بی هنر گردنده ی بی نور

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۱

بازگردان تن سرگشته: دور از شهر و دیار خود شدم با تیرگان همخانه

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۲

منظومه به شهریار: با دل ویران از این ویرانه خانه

سال انتشار: ۱۳۲۲

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۲۱

مادری و پسری: در دل کومه ی خاموش فقیر

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۵۸

ناروایی به راه: شب به تشویش در گشاده

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۲

مردگان موت: مردگان موت با هم بزم برپا کرده می خندند

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

کینهٔ شب: شب به ساحل چو نشیند پی کین

سال انتشار: ۱۳۲۲

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۴

ناقوس: بانگ بلند دلکش ناقوس

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۲۸

مانلی: من نمی دانم پاس چه نظر

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰۱۶

پی‌ دارو چوپان: الیکا نادره چوپان جوان و رعنا

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۷۳

بخوان ای همسفر با من: ره تاریک با پاهای من پیکار دارد

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۶۲

کار شب‌پا: ماه می تابد رود است آرام

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴۰

وقت تمام: رفقا وقت تمام است تمام

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷

که می‌خندد؟ که گریان است؟

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۱

خروس می‌خواند: قوقولی قو خروس می خواند

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۵

او را صدا بزن: جیب سحر شکافته ز آوای خود خروس

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۵۲

پادشاه فتح: در تمام طول شب

سال انتشار: ۱۳۲۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷۵

روی جدارهای شکسته: شوق و خیال خوردش یا جای داشته

سال انتشار: ۱۳۲۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۰

نام بعضی نفرات: یاد بعضی نفرات / روشنم می دارد

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

آقا توکا: به روی در به روی پنجره ها

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۵۵

جوی می‌گرید: جوی می گرید و مه خندان است

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

آن که می‌گرید: آن که می گرید با گردش شب

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۷

ابجد: لعنت به هر چه هست

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۲

مهتاب: می ترواد مهتاب

قالب شعر: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۸

در شب تیره: در شب تیره چو گوری که کند شیطانی

سال انتشار: ۱۳۲۷

او به رؤیایش: باد می کوبد، می روبد

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۳۸

در اجاق سرد: مانده از شب های دورادور

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۵

هنگام که گریه می‌دهد ساز: هنگام که گریه می دهد ساز  / این دود سرشت ابر بر پشت

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۱۸

قایق: من چهره ام گرفته

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۶

آهنگر: در درون تنگنا، با کوره اش، آهنگر فرتوت

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۴

نخستین ساعت شب: زن چینی

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۲

خونریزی: پا گرفته است زمانی است مدید

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۹

داروگ: خشک آمد کشتگاه من

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰

خانه‌ام ابری ست

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۵

ری‌را صدا می آید امشب

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۴

همه شب: همه شب زن هر جایی

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۹

در کنار رودخانه: در کنار رودخانه می پلکد سنگ پشت پیر

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷

دل فولادم: ول کنید اسب مرا

سال انتشار: ۱۳۳۲

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۷

روی بندرگاه: آسمان یکریز می بارد

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷

شب پرهٔ ساحل نزدیک: چوک و چوک گم کرده راهش در شب تاریک

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶

هست شب: هست شب یک شب دم کرده و خاک

سال انتشار: ۱۳۳۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۱

فرق است: بودم به کارگاه جوانی

سال انتشار: ۱۳۳۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۱

برف: زردها بی خود قرمز نشدند

سال انتشار: ۱۳۳۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

سیولیشه: تی تیک تی تیک / در این کران ساحل و به نیمه شب

سال انتشار: ۱۳۳۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۰

در پیش کومه‌ام: در صحنه ی تمشک

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: 17

کک ککی: دیری ست نعره می کشد از بیشه ی خموش

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۹

قایق بان: بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان

سال انتشار: ۱۳۳۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۹

پاسها از شب گذشته‌است: میهمانان جای را کرده اند خالی دیرگاهی است

سال انتشار: ۱۳۳۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰

ترا من چشم در راهم: ترا من چشم در راهم شباهنگام / که می گیرند در شاخ «تلاجن» سایه های رنگ سیاهی

سال انتشار: ۱۳۳۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۸

شب همه شب: شب همه شب شکسته خواب به چشمم

سال انتشار: ۱۳۳۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر:9

با قطار شب و روز: در نهانخانه ی روزان و شبان دلسرد

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۵

ماخ اولا: «ماخ اولا» پیکره ی رود بلند

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۶

بر فراز دشت: بر فراز دشت باران است باران عجیبی

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۲

سوی شهر خاموش: شهر، دیری است که رفته است به خواب

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۱۰

جاده خاموش است: جاده خاموش است ار هر گوشه ی شب هست در جنگل

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۰

بر فراز دودهایی: بر فراز دودهایی که ز کشت سوخته برپاست

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶

باد می‌گردد: باد می گردد و در باز و چراغ است خموش

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطرها: ۲۲

نطفه‌بند دوران: هر چه در کار خود است

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۲

هاد: طوفان زده است هیبت دریا

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۹

در ره نهفت و فراز ده

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

یک نامه به یک زندانی: دیرگاهی است که از تو خبری

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۶۷

در بسته‌ام: در بسته ام شب است

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۹

چراغ: پیت پیت … چراغ را

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۶

در شب سرد زمستانی: کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من نمی سوزد

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶

هنوز از شب: هنوز از شب دمی باقی است می خواند در او شبگیر

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۸

مرغ شباویز: به شب آویخته مرغ شباویز

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

شب است: شبی بس تیرگی دمساز با آن

قالب شعر: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۲

مرغ آمین: مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده

سال انتشار: ۱۳۳۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶۷

چهارپاره‌ها

قو: صبح چون روی می گشاید مهر

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۴۴

به یاد وطنم : ای فراکش دو سال می گذرد

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۴۸

مرغ مجسمه: مرغی نهفته بر سر بام سرای ما

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۰

پدرم: صبحدم کز شعف خنده ی مهر

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۶۴

خنده سرد: صبحگاهان که بسته می ماند

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

گمشدگان: در معرکه ی نهیب دریای گران

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

جغد پیر: هیس! مباداسخنی، جوی آرام

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۲

با غروبش: لرزش می آورد و خود گرفت و برفت

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۰

گنج است خراب را: گنج است خراب را / کردم به هوای میهمانی

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

ای عاشق فسرده: بر پای بید سبز نشسته تمام روز

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب: چهارپاره مسمط

تعداد سطر: ۲۰

روز بیست و نهم: روز بیست و نهم اردیبهشت

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۵۲

حباب: خواستم تا ببینمش در روی

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

شب قورق: دست بردار ز روی دیوار

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۶

گندنا: بیشه بشکفته به دل بیدار است

سال انتشار: ۱۳۲۶

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۲

در فروبند: در فروبند که با من دیگر / رغبتی نیست به دیدار کسی

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۳۶

عود: خانه خالی است نگهبان سرمست

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۸

به رخم می‌خندد: به رخم می خندد، می خندد

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۲

شاه کوهان: با مه آلوده ی این تنگ غروب

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۳۲

مرگ کاکلی: در دنج جای جنگل مانند روز پیش

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۰

تا صبح دمان… : تا صبح دمان در این شب گرم

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۶

اشعار کلاسیک

قصهٔ رنگ پریده خون‌سرد : من ندانم با که گویم شرح درد

سال انتشار: ۱۲۹۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطرها: 538

ای شب : هان ای شب شوم وحشت انگیز

سال انتشار: ۱۳۰۱

قالب شعر: نوعی ترکیب‌بند جدید

تعداد سطر: ۶۶

منت دونان : زدن یا مژه بر مویی گره ها

۱۳۰۰

قطعه

تعداد سطر: ۱۶

افسانه : در شب تیره دیوانه‌ای کاو

سال انتشار: ۱۳۰۱

قالب شعر: نوعی مسمط

تعداد سطر: ۶۲۰

شیر : شب آمد مرا وقت غریدن است

سال انتشار: ۱۳۰۱

قالب شعر: مستزاد

تعداد سطر: ۱۴۵

چشمه کوچک : گشت یکی چشمه ز سنگی جدا

۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۵۲

یادگار : در دامن این مخوف جنگل

سال انتشار ۱۳۰۲

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۹۰

انگاسی : خواست انگاسی ابله که به ده

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۲

بز ملاحسن : بز ملاحسن مسئله گو

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

گل نازدار : سود گرت هست گرانی مکن

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۴۶

مفسدهٔ گل : صبح چو انوار سرافکنده زد

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۵۰

گل زودرس : آن گل زودرس چو چشم گشود

قالب شعر: غزل

تعداد سطر: ۱۴

محبس : در ته تنگ دخمه ای چو قفس پنج کرّت چو کوفتند جرس

سال انتشار: ۱۳۰۳

قالب شعر: نوعی ترکیب‌بند

تعداد سطر: ۴۱۴

خارکن : پشتش از پشته ی خاری شده خم

سال انتشار: ۱۳۰۳

قالب شعر: ترکیب‌بند

تعداد سطر: ۴۲

روباه و خروس : می‌گذشت از ره قبرستانی

سال انتشار: ۱۳۰۳

قالب شعر: کهن

تعداد سطر: ۲۲

جامهٔ نو : یکی جامه آن مرد خیاط دوخت

سال انتشار: ۱۳۰۴

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

از ترکش روزگار : تا دشت به سر زمانه غوغا

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۳۳

بشارت : ای ستمدیده مرد شو بیدار

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۲۴

تسلیم شده : شده ام فرد و گشته ام تسلیم

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۲۵

شمع کرجی : شب بر سر موج های درهم برهم

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۵۰

قلب قوی: دیده ای یک گلوله یا تیری

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۳۳

آواز قفس : من مرغک خواننده ام

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۱۰

جامهٔ مقتول : وقتی که کین و فتنه تمام است و جنگ نیست

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب: ترکیب‌بند

تعداد سطر: ۲۰

نامه : ای دور ز دیده من ای ناتل

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۴۶

پسر: نان نمی داد به مادر، فرزند

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب: مثنوی

تعداد سطر: ۲۴

شهید گمنام : همه گفتند مرو او نشنید

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۸۵

سرباز فولادین : این ماجرا به چشم کس ار زشت ور نکوست

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۴۵۹

انگاسی 1 : نکو نشناخت انگاسی پسر را

سال انتشار: ۱۳۰۷

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۲۰

به رسام ارژنگی : رفت از کلبه برون انگاسی

سال انتشار: ۱۳۰۷

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۸

خواجه احمدحسن میمندی

سال انتشار: ۱۳۰۷

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۶

عبدالله طاهر و کنیزک : قصه شنیدم که گفت طاهر یک تن

سال انتشار: ۱۳۰۷

تعداد سطر: ۱۶

کچبی : کچبی دید عقاب خودسر

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۰

عمو رجب : یک روز عمو رجب بزرگ انگاس

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۲۰

خریت : بیچاره خرک دید در آن گوشه ی دشت

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

صدای چنگ : یارم در آینه به رخ آرایشی بداد

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۲

انگاسی : این شنیدستی که انگاسی پی فرزند خویش

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۸

انگاسی : سوی شهر آمد آن زن انگاس

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۴

کبک : از دهکده آن زمان که من بودم خرد

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

خروس و بوقلمون : از پی دانه بهم شدند از جا برون

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۰

عقوبت: چون بی‌هنگام می‌خواند آن خروسک

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۸

بهار: بچه‌ها بهار!

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: شعر به وزن عامیانه

تعداد سطر: ۱۸

پرنده‌ی منزوی: به آن پرنده که می‌خواند غایب از انظار

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۰

آتش جهنم: بر سر منبر خود واعظ ده

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب: قطعه

تعداد سطر: ۱۲

میرداماد: میرداماد شنیدستم من

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب شعر: غزل

تعداد سطر: ۱۶

در جوار سخت‌سر: سیصد و نه چنان که سیصد و هشت

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۴۴

دیهقانا: دیهقانا نبری جای بدر از بر ده

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب: غزل

تعداد سطر: ۲۴

خوشی من: مرا ز هرچه که نیکوست در جهان پی آن

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۴

هیئت در پشت پرده: آمد، به چه نحو؟ در درون پرده

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: غزل

تعداد سطر: ۱۲

خاطرهٔ امز ناسر: دره‌ی یاسل تنگ است و پر آب

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۳۸

خاطرهٔ مبهم: در دفتر من به روی اوراق زیاد

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۴

گنبد: بدیدند جمعی به ره گنبدی

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۲۰

نعرهٔ گاو: ای طرب آور ای نعره ی گاو

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۴۰

فضای بیچون: ای صفابخش فضای بیچون

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۲۰

صبح: چو صبح سر بر کشم

سال انتشار: ۱۳۱۰

شعری مرکب از ۱۰ بند سه مصراعی

تعداد سطر: ۲۰

دانیال: شاه شاهان زمین دارا نشسته شادمان

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۵۲

زیبایی: چون باد صبا به دشت می کرد شتاب

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۴۰

هیبره: هیبره یک مرغ بدبوی است، آگنده شکم

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۶

وقت است: وقت است نعره ای به لب، آخر زمان کشد

سال انتشار: ۱۳۲۰

قوالب کهن

تعداد سطر: ۱۰

داستانی نه تازه: شامگاهان که رویت دریا

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۲۰

شب دوش: رفت بگریخته از من شب دوش

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۲۴

از عمارت پدرم: مانده اسم از عمارت پدرم

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب: مسمط جدید

تعداد سطر: ۱۸

تلخ: پای آبله ز راه بیابان رسیده ام

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۱۵

حکایت: با جاهلی و فلسفی افتاد خلافی

سال انتشار: ۱۳۳۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۲۰


اشعار کوتاه و کوتاه‌ترین شعر نیما یوشیج

نیما یوشیج اشعار بلند فراوانی دارد. و بسیاری از این اشعار بلند، بسیار خواندنی و دوست‌داشتنی هستند از آن جمله می‌توانیم به شعر افسانه اشاره کنیم که بسیار شعر مهمی در ادبیات معاصر فارسی است. و همین طور شعر خانه مانلی.

اما در کنار این‌ها، نیما اشعار کوتاه بسیار زیبایی نیز دارد. و می‌توان گفت بسیاری از بهترین اشعار نیما از جمله شعرهای کوتاه او هستند.

معروف‌ترین شعر نیما یوشیج

همان طور که گفتیم بسیاری از شعرهای خوب و معروف نیما یوشیج از میان شعرهای کوتاه اوست.

نیما یوشیج در بین مردم اشعار معروفی دارد. اما برخی از این شعرها از دیگر شعرها معروف‌تر شده‌اند و مردم زیرلب آن‌ها را بیشتر زمزمه می‌کنند. شعرهایی همچون: داروگ، تو را من چشم در راهم، مهتاب، هست شب، آی آدم‌ها، ری‌را و…

مذهب نیما یوشیج

نیما یوشیج را به احتمال زیاد باید مسلمان دانست. اما تنها سندی که از مسلمانیِ وی در دسترس است یک رباعی‌ست که برای حضرت علی نوشته شده است. البته به صرف یک رباعی نمی‌توانیم با ایمان کامل بگوییم که شخصی چه مذهبی داشته. نیما در شعرهایش بیشتر به مسائل اجتماعی و و اقعیت‌های قابل لمس می‌پردازد تا به مسائل آسمانی و مذهبی. وجودِ یک رباعیِ مذهبی که معلوم نیست برای چه سن و سالی از شاعر است، نمی‌تواند سندیتی برای مذهب نیما یوشیج باشد. بسیاری از مردم در طی سال‌ها عقایدشان دچار دگرگونی می‌شود. احتمال دارد شخص مسلمانی پس از عبورِ یک دهه از عمر به یک آتئیست تبدیل شود یا برعکس، شاید شخص آتئیستی پس از عبور از سال‌ها به یک نوع مذهب روی بیاورد.

نیما یوشیج از نگاه مهدی اخوان ثالث

نیما بود که ما را توانگر کرد و راه توانگری نیز به ما بنمود…
همو بود که سبدِ خالی‌افتاده‌ی شعر ما را برداشت و به جنگلِ خویش بُرد و بازآورد پر از گل‌ها و میوه‌ها و دیگر موائدِ زمینی و آسمانی. امروز اگر دنیا بگوید ما فلان و فلان و فلان را داریم، شما که را؟ ‌می‌گوییم نیما یوشیج را و از عهده بیرون می‌آییم.

نیما یوشیج از نگاه رضا براهنی

نیما یوشیج، سنتی از گذشته را گرفت و تغییر داد و شکل جدید شعری را در ادامه‌ی شکل‌های سابق به وجود آورد. نیما حاصلِ جمعِ دیالکتیکی گذشته و حال است. و هر موجودِ زنده‌ی امروز، اگر بخواهد واقعاً زندگی کند و به معنای واقعی زنده باشد، باید در ارکانِ زندگیِ گذشته دست بِبَرَد؛ و نیما منتهایِ کوششِ خود را به کار بُرد تا موجودی جاندار، زنده و پر تحرک باشد و همیشه هم همانطور بماند.

نیما یوشیج از نگاه شفیعی کدکنی

در شعرِ نیما زیبایی، وحشی و غریب جلوه می‌کند و از این روی غرق شدگان در ادبِ قدیم نمی‌توانند از شعر او لذت ببرند، زیرا زیباییِ مأنوس و هنرِ معتاد در شعرِ او راه ندارد. او به نوعی دیگر، طالبِ حُسنِ غریب و معنیِ بیگانه است.

درباره‌ی سه پاراگراف بالا از مهدی اخوان ثالث، رضا براهنی و شفیعی کدکنی و جزئیاتِ معناییِ این گزاره‌ها یک جلسه‌ی دو ساعته در کارگاه آموزش شعر در کنار هنرجویانمان هستیم.

تمام مطالبی که در سایت شعر و مهر راجع به نیمای بزرگ قرار گرفته است، در زیر قابل دسترسی است.

نقد اشعار نیما یوشیج

برای آن که درک عمیق‌ترین نسبت به نیما و شعر او پیدا کنیم، مقالات بسیار خوبی را برای شما در منتشر کرده‌ایم.

برای ورود به هر بخش، روی تصویر آن کلیک کنید.

شعر شیر نیما یوشیج

شب آمد مرا وقت غریدن است – شیر

شب آمد مرا وقت غریدن است – شعر شیر نیما یوشیج   شب آمد مرا وقت غریدن است گهِ کار و هنگام گردیدن است به من تنگ کرده جهان جای را از این بیشه بیرون کِشم پای را حرام است خواب. بر آرم تنِ زردگون زین مغاک بغرّم به غرّیدنی هولناک که ریزد زهم کوهساران[…]

شعر طوفان نیما یوشیج

چو ابر بر کرد سر ز کوه مازندران – طوفان

چو ابر بر کرد سر ز کوه مازندران – شعر طوفان نیما یوشیج   چو ابر بر کرد سر ز کوه مازندران سیاه کرد این جهان همه کران تا کران   زمین صلابت گرفت هوا مهابت فزود ازبر” لاویج” کوه تا به سر” لوران”   چو دیو با هم به کین شدند از بیشه ها[…]

شعر از پس پنجاه و اندی ز عمر نیما یوشیج

از پس پنجاه و اندی ز عمر

شعر از پس پنجاه و اندی ز عمر نیما یوشیج   از پس پنجاه و اندی ز عمر نعره بر می آیدم از هر رگی کاش بودم دور از هر کسی چادری و گوسفندی و سگی   در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را[…]

نامه به آية الله محمد صالح علامه ی حائری نیما یوشیج

نامه به آية الله محمد صالح علامه ی حائری

نامه به آية الله محمد صالح علامه ی حائری نیما یوشیج   بحدفاصل آن دو دیار «ناتل» و «یوش» در آن مکان که همه کوههاست هول انگیز در آن مکان که بهر بامداد جای رمه همی نهادند از شیر «جوله»ها لبریز به بیست سال از این پیش کودکی می زیست که بس عزیز پدر بود[…]

شعر به آن کسی که در نظر من است نیما یوشیج

به آن کسی که در نظر من است

شعر به آن کسی که در نظر من است نیما یوشیج   چند پویی به راه های عناد چند جویی نشانه های خلاف کمتر از تیغ نیستم لکن خیره برنایم از درون غلاف در میان تا نگیردم بادی شعله آسا زبان بدارم صاف هیچ برمایه ام زیان نکنم که برآرم بلند سرچون کاف به خموشانه[…]

شعر رثای عشق نیما یوشیج

عشقی که بود محرم اسرار ما به کار – در رثاء عشق

عشقی که بود محرم اسرار ما به کار – شعر در رثاء عشق نیما یوشیج   عشقی که بود محرم اسرار ما به کار عشقی نمود و عشق دگر را گرفت پیش بسیار مرشتاب که کار آوریده بود برجای تیغ تیز سر را گرفت پیش با پای خود برفت به گوری که کنده بود راه[…]

شعر آن بهتر نیما یوشیج

از بدو نیک این جهان ای دوست – آن بهتر

از بدو نیک این جهان ای دوست – شعر آن بهتر نیما یوشیج   از بدو نیک این جهان ای دوست هر که هر چیز خواهد آن بهتر من ولی گویم از ره دل خود صحبت یار دلستان بهتر شمع را رقص در دل محراب همچو در جسم خسته جان بهتر چون سحر دود در[…]

شعر همه شب در غم آنم که چه زاید روزم نیما یوشیج

همه شب در غم آنم که چه زاید روزم

شعر همه شب در غم آنم که چه زاید روزم نیما یوشیج   همه شب در غم آنم که چه زاید روزم روزم آید چو ز در از غم شب در سوزم همچو صبحم نه لب از خنده جدا لیک چو شب تیرگیها به دل غمزده می اندوزم ماجرائی نبودگفتی از آشوب جهان نکته سر[…]

شعر منت دونان نیما یوشیج

زدن یا مژه بر مویی گره ها – منت دونان

 زدن یا مژه بر مویی گره ها – شعر منت دونان نیما یوشیج   زدن یا مژه بر مویی گره ها به ناخن آهن تفته بریدن ز روح فاسد پیران نادان حجاب جهل ظلمانی دریدن به گوش کر شده مدهوش گشته صدای پای صوری را شنیدن به چشم کور از راهی بسی دور به خوبی[…]

شعر قایق بان نیما یوشیج

بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان – قایق بان

بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان – شعر قایق بان نیما یوشیج   بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان دائماً می زند از رنج سفر بر سر دریا فریاد اگر کشمکش موج سوی ساحل راهی می داد * سخت طوفان زده روی دریاست ناشکیباست به دل قایق بان شب پر از حادثه. دهشت[…]

شعر برف نیما یوشیج

زردها بی خود قرمز نشدند – برف

زردها بی خود قرمز نشدند – شعر برف نیما یوشیج   زردها بی خود قرمز نشدند قرمزی رنگ نینداخته است بی خودی بر دیوار صبح پیدا شده از آن طرف کوه «ازاکو» اما «وازنا» پیدا نیست گرته ی روشنی مرده ی برفی همه کارش آشوب بر سر شیشه ی هر پنجره بگرفته قرار. وازنا پیدا[…]

شعر روی بندرگاه نیما یوشیج

آسمان یکریز می بارد – روی بندرگاه

آسمان یکریز می بارد – شعر روی بندرگاه نیما یوشیج   آسمان یکریز می بارد روی بندرگاه روی دنده های آویزان یک بام سفالین در کنار راه روی «آیش» ها که «شاخک» خوشه اش را می دواند روی نوغانخانه، روی پل – که در سرتاسرش امشب مثل اینکه ضرب می گیرند – یا آنجا کسی[…]

شعر مرغ آمین نیما یوشیج

مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده

شعر مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده نیما یوشیج   مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده رفته تا آنسوی این بیداد خانه بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه نوبت روز گشایش را در پی چاره بمانده. می شناسد آن نهان بین نهانان (گوش پنهان جهان دردمند ما) جور دیده[…]

شعر تا صبح دمان نیما یوشیج

تا صبح دمان در این شب گرم

شعر تا صبح دمان در این شب گرم نیما یوشیج   تا صبح دمان در این شب گرم افروخته ام چراغ. زیراک می خواهم برکشم بجاتر دیواری در سرای کوران بر ساخته ام نهاده کوری انگشت که عیبهاست با آن، دارد به عتاب کور دیگر پرسش که چراست این، چرا آن؟ وینگونه به خشت می[…]

شعر یک نامه به یک زندانی نیما یوشیج

دیرگاهی است که از تو خبری – یک نامه به یک زندانی

دیرگاهی است که از تو خبری – شعر یک نامه به یک زندانی نیما یوش‍یج   دیرگاهی است که از تو خبری نرسیده است به من وز هر آن دوست که می پرسمت از حال درون ننگریده ست به من از برای این است شب و روز من اندر دل این باز حصاری (که به[…]

شعر باد می گردد نیما یوشیج

باد می گردد و در باز و چراغ است خموش

شعر باد می گردد و در باز و چراغ است خموش نی‍‍‍ما یوشیج   باد می گردد و در باز و چراغ است خموش خانه ها یکسره خالی شده در دهکده اند بیمناک است به ره بار بدوشی که به پل راه خود می سپرد پاس تا سر شکمان تا شبشان شاد و آسان گذرد[…]

شعر بر فراز دشت نیما یوشیج

بر فراز دشت باران است باران عجیبی

شعر بر فراز دشت باران است باران عجیبی نیما یوشیج   بر فراز دشت باران است باران عجیبی ریزش باران، سر آن دارد از هر سوی وز هر جا که خزنده، که جهنده، از ره آوردش به دل یابد نصیبی باد لیکن، این نمی خواهد. گرم در میدان دویده، بر زمین می افکند پیکر. با[…]

شعر هنگام که گریه می دهد ساز نیما یوشیج

هنگام که گریه می دهد ساز

شعر هنگام که گریه می دهد ساز نیما یوشیج   هنگام که گریه می دهد ساز این دود سرشت ابر بر پشت هنگام که نیل چشم دریا از خشم به روی می زند مشت   زان دیر سفر که رفت از من غمزه زن و عشوه ساز داده دارم به بهانه های مانوس تصویری از[…]

شعر او به رویایش نیما یوشیج

باد می کوبد می روبد – او به رویایش

باد می کوبد می روبد – شعر او به رویایش نیما یوشیج   باد می کوبد، می روبد جاده ی ترسان را در درون «کله» دیری است که آتش مرده لیک در کومه اندوده ی تاریکی بی ریخت در آن بس که بیفسرده امید پس زانویش بنشسته، زنی خاموش است. در هماندم که در اندوده[…]

شعر آنکه می گرید نیما یوشیج

آن که می گرید با گردش شب

شعر آنکه می گرید با گردش شب نیما یوشیج   آن که می گرید با گردش شب گفتگو دارد با من به نهان از برای من خندان است آن که می آید خندان خندان مردم چشمم، در حلقه ی چشم من اسیر می شتابد از پیش رفته است از من، از آن گونه که هوش[…]

شعر عود نیما یوشیج

خانه خالی است نگهبان سرمست – عود

خانه خالی است نگهبان سرمست – شعر عود نیما یوشیج   خانه خالی است نگهبان سرمست با دل شب نه غم از بود و نبود لیک می دانم در مجمر من دیرگاهی است که می سوزد عود   با سرانگشتم، لغزیده ز دل، عود در خانه بیفروخت مرا آن که از آتش خود سوخت نخست[…]

شعر گندنا نیما یوشیج

بیشه بشکفته به دل بیدار است – گندنا

بیشه بشکفته به دل بیدار است – شعر گندنا نیما یوشیج   بیشه بشکفته به دل بیدار است یاسمن خفته در آغوشش نرم سایه پرورده ی خلوت، توکا می خرامد به چراکاهش گرم   اندر آن لحظه که مریم مخمور می دهد عشوه، قد آرسته «لرگ» در همان لحظه، کهن افرایی برگ انباشته در خرمن[…]

شعر خروس می خواند نیما یوشیج

قوقولی قو خروس می خواند

شعر قوقولی قو خروس می خواند نیما یوشیج   قوقولی قو خروس می خواند از درون نهفت خلوت ده از نشیب رهی که چون رگ خشک در تن مردگان دواند خون می تند بر جدار سرد سحر می تراود به هر سوی هامون. با نوایش از او ره آمد پر مژده می آورد به گوش[…]

شعر کار شب پا نیما یوشیج

ماه می تابد رود است آرام – کار شب پا

ماه می تابد رود است آرام – شعر کار شب پا نیما یوشیج   ماه می تابد رود است آرام بر سر شاخه ی اوجا تیرنگ دم بیاویخته در خواب فرو رفته ولی در آیش کار شب پا نه هنوز است تمام می دمد گاه به شاخ گاه می کوبد بر طبل به چوب وندر[…]

شعر شب دوش نیما یوشیج

رفت بگریخته از من شب دوش – شب دوش

رفت بگریخته از من شب دوش – شعر شب دوش نیما یوشیج   رفت بگریخته از من شب دوش از شب دوشم اما خبر است اندر اندیشه ی آباد شدن این زمان سوی خرابم گذر است   داستان اسب دوشینه مراست چو دروغی که به چشم آید راست. آن نگارین که به سودی بنشست آخر[…]

شعر پی دارو چوپان نیما یوشیج

الیکا نادره چوپان جوان و رعنا – پی دارو چوپان

الیکا نادره چوپان جوان و رعنا – شعر پی دارو چوپان نیما یوشیج   الیکا نادره چوپان جوان و رعنا در کمانداری مانند نداشت آشنایانش او را دمخور به هنر «شاه کمان» می خواندند در همه دهکده از خرد و بزرگ کس نبود از خورش صیدش بی بهره شده او به صید شوکا رغبتش بود[…]

شعر مردگان موت نیما یوشیج

مردگان موت با هم بزم برپا کرده می خندند

شعر مردگان موت با هم بزم برپا کرده می خندند نیما یوشیج   مردگان موت با هم بزم برپا کرده می خندند زنده پندارند خودشان را استخوان ها می درخشد هر کجا پهلو به پهلو روی دندان ها دنده بر هر دنده بگرفته ست پیشی چشم رفته، کاسه ی سر کرده جای چشم ها خالی.[…]

شعر منظومه به شهریار نیما یوشیج

با دل ویران از این ویرانه خانه – منظومه به شهریار

با دل ویران از این ویرانه خانه – شعر منظومه به شهریار نیما یوشیج   با دل ویران از این ویرانه خانه به سوی شهر دلاویزان شدم آخر روانه ابرها تیره: روی دره هایی را که در آنجا خامشان را جایگاهان نهانی ست تیره تر سازید. روزی ار باشد، شبی دارید. هان، آن را با[…]

شعر سایه خود نیما یوشیج

در ساحت دهلیز سرای من و تو – سایه خود

در ساحت دهلیز سرای من و تو – شعر سایه خود نیما یوشیج   در ساحت دهلیز سرای من و تو مردی ست نشسته از برش مشعل نور هر روز و به هر شب از برای من و تو در بر بگشاده نقشه ای زین شب دور. انگیخته از نهادش رگهای صدا یک خنده نه[…]

شعر یاد نیما یوشیج

یادم از روزی سیه می آید و جای نموری – یاد

یادم از روزی سیه می آید و جای نموری – شعر یاد نیما یوشیج   یادم از روزی سیه می آید و جای نموری در میان جنگل بسیار دوری آخر فصل زمستان بود و یکسر هر کجا در زیر باران بود مثل این که هر چه کز کرده به جایی بر نمی آید صدایی صف[…]