اصطلاحات و ضرب المثل
معنی خائیدنی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ خائیدنی در گویش ها و لهجه ها. معنی خائیدنی مترادف: قابل خائیدن،قابل جویدن. خائیدنی در لغت نامه دهخدا خائیدنی. [ دَ] ( ص لیاقت ) قابل خائیدن. آنچه خایند آن[…]
معنی شائق به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ شائق در گویش ها و لهجه. معنی شائق تلفظ: /SA~eq/ معنی: آرزومند، راغب، مشتاق. برابر پارسی: خواستار، آرزومند، خواهان. هم قافیه با شائق حدائق، حقائق، دقائق، سلائق، علائق، فائق.[…]
معنی باافرین به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باافرین در گویش ها و لهجه ها. معنی باافرین با آفرین، درخور، شایسته. مترادف باافرین بایسته، برازنده، بسزا، سزاوار، شایان، شایسته، صلاحیت دار، فراخور، لایق، محق،[…]
معنی باارز به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باارز در گویش ها و لهجه ها. معنی باارز ارجمند، گرانبها، با ارزش. مترادف باارز ارجمند، ارزشمند، ارزنده، باارج، باارزش، بهادار، پرارزش، پرقیمت، ثمین، قیمتی، گران،[…]