ایستاده بودیم كنار استخری در – شعر رنگهای بی اثر – توماس هاردی ایستاده بودیم كنار استخری در آن روز زمستانی و خورشید سفید بود انگار خدا ملامتش كرده باشد برگی چند ریخته بر خاك گرسنه خاكستری سقوط كرده از درختی زبان گنجشک نگاهم می كردی و چشمانت سرگردان بر رازهای فاش گشته[…]