معنی جا خوردن

معنی جا خوردن

  • معنی جا خوردن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جا خوردن در گویش ها و لهجه.

     

    معنی جا خوردن

     

    تعجب کردن


    جا خوردن در فرهنگ فارسی

     

    ( مصدر ) ۱- از دیدن امری غیر منتظر تعجب کردن یکه خوردن . ۲- خود را مغلوب دیدن .


    جا خوردن در فرهنگ معین

     

    (خُ دَ ) (مص ل . ) یکه خوردن ، تعجب کردن .


    جا خوردن در لغت نامه دهخدا

     

    جا خوردن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) از دیدن امری غیرمنتظر تعجب کردن. خود را مغلوب دیدن.


    جا خوردن در واژه نامه بختیاریکا

     

    تَکُو خَردِن؛ بُل گِریدِن.


    اصطلاحات و ضرب المثل ها

     

    معنی اصطلاح -> جا خوردن
    از دیدن چیزی یا کسی / شنیدن مطلبی که انتظارش نمی رفته، یک باره ترسیدن / یکه خوردن
    مثال:
    حواست باشه که از توپ وتشرهاش جا نخوری.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جا خوردن

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    دلنوشته زندگی سید صالح فتوحی

    شعر مانلی نیما یوشیج

    نامه های نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو به آیدا

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *