نیما یوشیج

در این صفحه آرشیو کاملی از هرآنچه درباره‌ی نیما یوشیج نوشته شده است جمع آوری کرده‌ایم. از جمله بیوگرافی، آثار، نقد، موسیقی و دکلمه، نامه‌ها، یادداشت‌ها و…

نیما یوشیج، شاعر بزرگ معاصر ماست. او سال 1276 به دنیا آمد و به سال 1338 چشم از جهان بست. اما تا زبان فارسی و شعر فارسی زنده بماند، نام او نیز ماندگار است.

نیما یوشیج

نیما یوشیج به شعر فارسی جانِ تازه‌ای داد و گیاهی را که داشت می‌خشکید دوباره زنده کرد.

او را پدر شعر مدرن فارسی می‌دانیم. بزرگ‌ترین شاعران معاصر ما، همچون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، نصرت رحمانی و… خود را از شاگردان او می‌دانند.

برای ورود به بخش شعر معاصر که آرشیوی از شاعران پس از نیما در آنجا قابل مشاهده و مطالعه است می‌توانید روی نوشته‌ی روبه‌رو کلیک کنید: «شعر معاصر».

از طریق دکمه‌های زیر می‌توانید به بخش‌های مختلف از مطالبِ مربوط به نیما یوشیج دسترسی داشته باشید.

برای دسترسی به بیوگرافی نیما یوشیج روی دکمه‌ی زیر کلیک کنید.

بیوگرافی نیما یوشیج

نامه‌های نیما یوشیج

موسیقی و دکلمه با اشعار نیما یوشیج

نیما یوشیج که از شاعران محبوب معاصر ماست، کلام و کلمات خاص خودش را داشت. و همین خاص بودن باعث جذابیت بیشتر او می‌شد. نیما تلاش نمی‌کرد شبیه به کسی باشد، بلکه درست خودش و جهان خودش را روایت می‌کرد.

از این رو بسیاری از خوانندگان و هنرمندان در حوزه‌ی دکلمه نیز سال‌هاست که آثارش را می‌خوانند.

برای گوش دادن به هر قطعه، روی تصویر مورد نظر کلیک کنید.

اشعار نیما یوشیج

قالب قطعه، قصیده، غزل، رباعی و مثنوی از قالب‌های کلاسیک هستند که پیش از نیما یوشیج نیز وجود داشته‌اند. در نتیجه بخشی از اشعار نیما یوشیج در شکل سنتی سروده شده‌اند. و بخشی دیگر از اشعار نیما یوشیج در شکل تازه‌ی شعری که خودش پایه‌گذاری کرده است ساخته شده. البته باید این نکته را در نظر داشت که پیش از نیما یوشیج، اشخاص دیگری نیز اشعاری با این نوع چینش داشته‌اند اما به قول نیما یوشیج این اشخاص از جمله آدم‌های معمولی بودند. این جمله یعنی چه؟ یعنی آن‌ها تنها از لحاظ نوع چینش سطرها مدرن شده بودند، در صورتی که نیما یوشیج در اشعارش از لحاظ فلسفه، تکنیک‌های روایی و تکنیک‌های تصویری نیز به شکل تازه‌ای عمل می‌کند که توضیحات کاملی درباره‌ی این موضوع در کارگاه آموزش شعر گفته می‌شود. عزیزانی که در کارگاه شعر ما ثبت‌نام کرده‌اند، به شکل کامل‌تری به زوایای مختلف اشعار نیما یوشیج آگاهی دارند.

در زیر می‌توانید لیست اشعار نیما یوشیج را ببینید. در مقابل هر اسم، سطر اول شعر نیز نوشته شده است. می‌توانید بر روی نام شعر یا سطر اول آن کلیک کنید و وارد صفحه‌ی شعر شوید.

برای ورود به هر بخش یا هر شعر، روی نام آن کلیک کنید.

مجموعه رباعیات نیما یوشیج

لیست اشعار نیما یوشیج به تفکیک قالب

اشعار نیمایی

ققنوس: ققنوس مرغ خوشخوان

سال انتشار: ۱۳۱۶

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۵۰

غراب: وقت غروب کز بر کهسار

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۳۹

می‌خندد: سحر هنگام کاین مرغ طلایی

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۱

وای بر من: کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۰

گل مهتاب: وقتی که موج بر زبر آب تیره تر

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۳

لاشخورها: در کارگاه کشمکش آفتاب و ابر

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۳

خانه سریویلی: ساکنین دره های سردسیر کوهساران شمال

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۸۶۵

پریان: هنگام غروب تیره، کز گردش آب

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶۶

اندوهناک شب: هنگام شب که سایه ی هر چیز زیر و روست

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰۲

همسایگان آتش: همسایگان آتش مرداب و باد تند

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

شکسته پر: نزدیک شد رسیدن مرغ شکسته پر

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۷

امید پلید: از هم گسل فسانه ی هول

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۹۳

پانزده سال گذشت: پانزده سال گذشت / روزش از شب بدتر

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۴۷

خواب زمستانی: سر شکسته وار در بالش کشیده

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۵۵

من لبخند: از درون پنجره ی همسایه ی من

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۴۸

لکه دار صبح: چشم بودم بر رحیل صبح روشن

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۱

آی آدم‌ها: آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

یاد: یادم از روزی سیه می آید و جای نموری

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۵

بوجهل من: زنده ام تا من مرا بوجهل من در رنج می دارد

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۲

نه او نمرده‌است: دو سال از نبود غم انگیز او گذشت

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۸

خرمن‌ها: گرچه میرد آن که افشاند به خاکی تخم – می گوید کلاف

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۳

در سایه خود: در ساحت دهلیز سرای من و تو

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۸

تابناک من: تابناک من بشد دوش از بر من آه دیگر در جهان

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

نیما: از بر این بی هنر گردنده ی بی نور

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۱

بازگردان تن سرگشته: دور از شهر و دیار خود شدم با تیرگان همخانه

سال انتشار: ۱۳۲۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۲

منظومه به شهریار: با دل ویران از این ویرانه خانه

سال انتشار: ۱۳۲۲

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۲۱

مادری و پسری: در دل کومه ی خاموش فقیر

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۵۸

ناروایی به راه: شب به تشویش در گشاده

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۲

مردگان موت: مردگان موت با هم بزم برپا کرده می خندند

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

کینهٔ شب: شب به ساحل چو نشیند پی کین

سال انتشار: ۱۳۲۲

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۴

ناقوس: بانگ بلند دلکش ناقوس

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۲۸

مانلی: من نمی دانم پاس چه نظر

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰۱۶

پی‌ دارو چوپان: الیکا نادره چوپان جوان و رعنا

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۷۳

بخوان ای همسفر با من: ره تاریک با پاهای من پیکار دارد

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۶۲

کار شب‌پا: ماه می تابد رود است آرام

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴۰

وقت تمام: رفقا وقت تمام است تمام

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷

که می‌خندد؟ که گریان است؟

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۱

خروس می‌خواند: قوقولی قو خروس می خواند

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۵

او را صدا بزن: جیب سحر شکافته ز آوای خود خروس

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۵۲

پادشاه فتح: در تمام طول شب

سال انتشار: ۱۳۲۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷۵

روی جدارهای شکسته: شوق و خیال خوردش یا جای داشته

سال انتشار: ۱۳۲۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۰

نام بعضی نفرات: یاد بعضی نفرات / روشنم می دارد

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

آقا توکا: به روی در به روی پنجره ها

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۵۵

جوی می‌گرید: جوی می گرید و مه خندان است

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

آن که می‌گرید: آن که می گرید با گردش شب

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۷

ابجد: لعنت به هر چه هست

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۲

مهتاب: می ترواد مهتاب

قالب شعر: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۸

در شب تیره: در شب تیره چو گوری که کند شیطانی

سال انتشار: ۱۳۲۷

او به رؤیایش: باد می کوبد، می روبد

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۳۸

در اجاق سرد: مانده از شب های دورادور

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۵

هنگام که گریه می‌دهد ساز: هنگام که گریه می دهد ساز  / این دود سرشت ابر بر پشت

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۱۸

قایق: من چهره ام گرفته

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۶

آهنگر: در درون تنگنا، با کوره اش، آهنگر فرتوت

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۴

نخستین ساعت شب: زن چینی

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۲

خونریزی: پا گرفته است زمانی است مدید

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۹

داروگ: خشک آمد کشتگاه من

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰

خانه‌ام ابری ست

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۵

ری‌را صدا می آید امشب

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۴

همه شب: همه شب زن هر جایی

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۹

در کنار رودخانه: در کنار رودخانه می پلکد سنگ پشت پیر

سال انتشار: ۱۳۳۱

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷

دل فولادم: ول کنید اسب مرا

سال انتشار: ۱۳۳۲

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۷

روی بندرگاه: آسمان یکریز می بارد

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۷

شب پرهٔ ساحل نزدیک: چوک و چوک گم کرده راهش در شب تاریک

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶

هست شب: هست شب یک شب دم کرده و خاک

سال انتشار: ۱۳۳۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۱

فرق است: بودم به کارگاه جوانی

سال انتشار: ۱۳۳۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۱

برف: زردها بی خود قرمز نشدند

سال انتشار: ۱۳۳۴

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

سیولیشه: تی تیک تی تیک / در این کران ساحل و به نیمه شب

سال انتشار: ۱۳۳۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۰

در پیش کومه‌ام: در صحنه ی تمشک

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: 17

کک ککی: دیری ست نعره می کشد از بیشه ی خموش

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۹

قایق بان: بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان

سال انتشار: ۱۳۳۵

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۹

پاسها از شب گذشته‌است: میهمانان جای را کرده اند خالی دیرگاهی است

سال انتشار: ۱۳۳۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۰

ترا من چشم در راهم: ترا من چشم در راهم شباهنگام / که می گیرند در شاخ «تلاجن» سایه های رنگ سیاهی

سال انتشار: ۱۳۳۶

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۸

شب همه شب: شب همه شب شکسته خواب به چشمم

سال انتشار: ۱۳۳۷

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر:9

با قطار شب و روز: در نهانخانه ی روزان و شبان دلسرد

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۵

ماخ اولا: «ماخ اولا» پیکره ی رود بلند

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۶

بر فراز دشت: بر فراز دشت باران است باران عجیبی

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۲

سوی شهر خاموش: شهر، دیری است که رفته است به خواب

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۱۰

جاده خاموش است: جاده خاموش است ار هر گوشه ی شب هست در جنگل

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۰

بر فراز دودهایی: بر فراز دودهایی که ز کشت سوخته برپاست

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶

باد می‌گردد: باد می گردد و در باز و چراغ است خموش

سال انتشار: ۱۳۲۸

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطرها: ۲۲

نطفه‌بند دوران: هر چه در کار خود است

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۲

هاد: طوفان زده است هیبت دریا

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۶۹

در ره نهفت و فراز ده

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۴

یک نامه به یک زندانی: دیرگاهی است که از تو خبری

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۲۶۷

در بسته‌ام: در بسته ام شب است

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۳۹

چراغ: پیت پیت … چراغ را

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۴۶

در شب سرد زمستانی: کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من نمی سوزد

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶

هنوز از شب: هنوز از شب دمی باقی است می خواند در او شبگیر

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۸

مرغ شباویز: به شب آویخته مرغ شباویز

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۴

شب است: شبی بس تیرگی دمساز با آن

قالب شعر: ۱۳۲۹

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۲

مرغ آمین: مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده

سال انتشار: ۱۳۳۰

قالب شعر: نیمایی

تعداد سطر: ۱۶۷

چهارپاره‌ها

قو: صبح چون روی می گشاید مهر

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۴۴

به یاد وطنم : ای فراکش دو سال می گذرد

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۴۸

مرغ مجسمه: مرغی نهفته بر سر بام سرای ما

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۰

پدرم: صبحدم کز شعف خنده ی مهر

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۶۴

خنده سرد: صبحگاهان که بسته می ماند

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

گمشدگان: در معرکه ی نهیب دریای گران

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

جغد پیر: هیس! مباداسخنی، جوی آرام

سال انتشار: ۱۳۲۰

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۲

با غروبش: لرزش می آورد و خود گرفت و برفت

سال انتشار: ۱۳۲۳

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۰

گنج است خراب را: گنج است خراب را / کردم به هوای میهمانی

سال انتشار: ۱۳۲۴

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

ای عاشق فسرده: بر پای بید سبز نشسته تمام روز

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب: چهارپاره مسمط

تعداد سطر: ۲۰

روز بیست و نهم: روز بیست و نهم اردیبهشت

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۵۲

حباب: خواستم تا ببینمش در روی

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۴

شب قورق: دست بردار ز روی دیوار

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۶

گندنا: بیشه بشکفته به دل بیدار است

سال انتشار: ۱۳۲۶

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۲

در فروبند: در فروبند که با من دیگر / رغبتی نیست به دیدار کسی

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۳۶

عود: خانه خالی است نگهبان سرمست

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۸

به رخم می‌خندد: به رخم می خندد، می خندد

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۲

شاه کوهان: با مه آلوده ی این تنگ غروب

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۳۲

مرگ کاکلی: در دنج جای جنگل مانند روز پیش

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۲۰

تا صبح دمان… : تا صبح دمان در این شب گرم

سال انتشار: ۱۳۲۹

قالب شعر: چهارپاره

تعداد سطر: ۱۶

اشعار کلاسیک

قصهٔ رنگ پریده خون‌سرد : من ندانم با که گویم شرح درد

سال انتشار: ۱۲۹۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطرها: 538

ای شب : هان ای شب شوم وحشت انگیز

سال انتشار: ۱۳۰۱

قالب شعر: نوعی ترکیب‌بند جدید

تعداد سطر: ۶۶

منت دونان : زدن یا مژه بر مویی گره ها

۱۳۰۰

قطعه

تعداد سطر: ۱۶

افسانه : در شب تیره دیوانه‌ای کاو

سال انتشار: ۱۳۰۱

قالب شعر: نوعی مسمط

تعداد سطر: ۶۲۰

شیر : شب آمد مرا وقت غریدن است

سال انتشار: ۱۳۰۱

قالب شعر: مستزاد

تعداد سطر: ۱۴۵

چشمه کوچک : گشت یکی چشمه ز سنگی جدا

۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۵۲

یادگار : در دامن این مخوف جنگل

سال انتشار ۱۳۰۲

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۹۰

انگاسی : خواست انگاسی ابله که به ده

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۲

بز ملاحسن : بز ملاحسن مسئله گو

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

گل نازدار : سود گرت هست گرانی مکن

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۴۶

مفسدهٔ گل : صبح چو انوار سرافکنده زد

سال انتشار: ۱۳۰۲

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۵۰

گل زودرس : آن گل زودرس چو چشم گشود

قالب شعر: غزل

تعداد سطر: ۱۴

محبس : در ته تنگ دخمه ای چو قفس پنج کرّت چو کوفتند جرس

سال انتشار: ۱۳۰۳

قالب شعر: نوعی ترکیب‌بند

تعداد سطر: ۴۱۴

خارکن : پشتش از پشته ی خاری شده خم

سال انتشار: ۱۳۰۳

قالب شعر: ترکیب‌بند

تعداد سطر: ۴۲

روباه و خروس : می‌گذشت از ره قبرستانی

سال انتشار: ۱۳۰۳

قالب شعر: کهن

تعداد سطر: ۲۲

جامهٔ نو : یکی جامه آن مرد خیاط دوخت

سال انتشار: ۱۳۰۴

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

از ترکش روزگار : تا دشت به سر زمانه غوغا

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۳۳

بشارت : ای ستمدیده مرد شو بیدار

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۲۴

تسلیم شده : شده ام فرد و گشته ام تسلیم

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۲۵

شمع کرجی : شب بر سر موج های درهم برهم

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۵۰

قلب قوی: دیده ای یک گلوله یا تیری

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۳۳

آواز قفس : من مرغک خواننده ام

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب شعر: مسمط

تعداد سطر: ۱۰

جامهٔ مقتول : وقتی که کین و فتنه تمام است و جنگ نیست

سال انتشار: ۱۳۰۵

قالب: ترکیب‌بند

تعداد سطر: ۲۰

نامه : ای دور ز دیده من ای ناتل

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۴۶

پسر: نان نمی داد به مادر، فرزند

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب: مثنوی

تعداد سطر: ۲۴

شهید گمنام : همه گفتند مرو او نشنید

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۸۵

سرباز فولادین : این ماجرا به چشم کس ار زشت ور نکوست

سال انتشار: ۱۳۰۶

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۴۵۹

انگاسی 1 : نکو نشناخت انگاسی پسر را

سال انتشار: ۱۳۰۷

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۲۰

به رسام ارژنگی : رفت از کلبه برون انگاسی

سال انتشار: ۱۳۰۷

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۸

خواجه احمدحسن میمندی

سال انتشار: ۱۳۰۷

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۶

عبدالله طاهر و کنیزک : قصه شنیدم که گفت طاهر یک تن

سال انتشار: ۱۳۰۷

تعداد سطر: ۱۶

کچبی : کچبی دید عقاب خودسر

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۰

عمو رجب : یک روز عمو رجب بزرگ انگاس

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۲۰

خریت : بیچاره خرک دید در آن گوشه ی دشت

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

صدای چنگ : یارم در آینه به رخ آرایشی بداد

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۲

انگاسی : این شنیدستی که انگاسی پی فرزند خویش

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۸

انگاسی : سوی شهر آمد آن زن انگاس

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۴

کبک : از دهکده آن زمان که من بودم خرد

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۲

خروس و بوقلمون : از پی دانه بهم شدند از جا برون

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۰

عقوبت: چون بی‌هنگام می‌خواند آن خروسک

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۸

بهار: بچه‌ها بهار!

سال انتشار: ۱۳۰۸

قالب شعر: شعر به وزن عامیانه

تعداد سطر: ۱۸

پرنده‌ی منزوی: به آن پرنده که می‌خواند غایب از انظار

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۰

آتش جهنم: بر سر منبر خود واعظ ده

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب: قطعه

تعداد سطر: ۱۲

میرداماد: میرداماد شنیدستم من

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب شعر: غزل

تعداد سطر: ۱۶

در جوار سخت‌سر: سیصد و نه چنان که سیصد و هشت

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۴۴

دیهقانا: دیهقانا نبری جای بدر از بر ده

سال انتشار: ۱۳۰۹

قالب: غزل

تعداد سطر: ۲۴

خوشی من: مرا ز هرچه که نیکوست در جهان پی آن

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۴

هیئت در پشت پرده: آمد، به چه نحو؟ در درون پرده

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: غزل

تعداد سطر: ۱۲

خاطرهٔ امز ناسر: دره‌ی یاسل تنگ است و پر آب

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۳۸

خاطرهٔ مبهم: در دفتر من به روی اوراق زیاد

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۱۴

گنبد: بدیدند جمعی به ره گنبدی

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۲۰

نعرهٔ گاو: ای طرب آور ای نعره ی گاو

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۴۰

فضای بیچون: ای صفابخش فضای بیچون

سال انتشار: ۱۳۱۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۲۰

صبح: چو صبح سر بر کشم

سال انتشار: ۱۳۱۰

شعری مرکب از ۱۰ بند سه مصراعی

تعداد سطر: ۲۰

دانیال: شاه شاهان زمین دارا نشسته شادمان

سال انتشار: ۱۳۱۸

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۵۲

زیبایی: چون باد صبا به دشت می کرد شتاب

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۴۰

هیبره: هیبره یک مرغ بدبوی است، آگنده شکم

سال انتشار: ۱۳۱۹

قالب شعر: مثنوی

تعداد سطر: ۱۶

وقت است: وقت است نعره ای به لب، آخر زمان کشد

سال انتشار: ۱۳۲۰

قوالب کهن

تعداد سطر: ۱۰

داستانی نه تازه: شامگاهان که رویت دریا

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۲۰

شب دوش: رفت بگریخته از من شب دوش

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۲۴

از عمارت پدرم: مانده اسم از عمارت پدرم

سال انتشار: ۱۳۲۵

قالب: مسمط جدید

تعداد سطر: ۱۸

تلخ: پای آبله ز راه بیابان رسیده ام

سال انتشار: ۱۳۲۷

قالب شعر: مسمط جدید

تعداد سطر: ۱۵

حکایت: با جاهلی و فلسفی افتاد خلافی

سال انتشار: ۱۳۳۰

قالب شعر: قطعه

تعداد سطر: ۲۰


اشعار کوتاه و کوتاه‌ترین شعر نیما یوشیج

نیما یوشیج اشعار بلند فراوانی دارد. و بسیاری از این اشعار بلند، بسیار خواندنی و دوست‌داشتنی هستند از آن جمله می‌توانیم به شعر افسانه اشاره کنیم که بسیار شعر مهمی در ادبیات معاصر فارسی است. و همین طور شعر خانه مانلی.

اما در کنار این‌ها، نیما اشعار کوتاه بسیار زیبایی نیز دارد. و می‌توان گفت بسیاری از بهترین اشعار نیما از جمله شعرهای کوتاه او هستند.

معروف‌ترین شعر نیما یوشیج

همان طور که گفتیم بسیاری از شعرهای خوب و معروف نیما یوشیج از میان شعرهای کوتاه اوست.

نیما یوشیج در بین مردم اشعار معروفی دارد. اما برخی از این شعرها از دیگر شعرها معروف‌تر شده‌اند و مردم زیرلب آن‌ها را بیشتر زمزمه می‌کنند. شعرهایی همچون: داروگ، تو را من چشم در راهم، مهتاب، هست شب، آی آدم‌ها، ری‌را و…

مذهب نیما یوشیج

نیما یوشیج را به احتمال زیاد باید مسلمان دانست. اما تنها سندی که از مسلمانیِ وی در دسترس است یک رباعی‌ست که برای حضرت علی نوشته شده است. البته به صرف یک رباعی نمی‌توانیم با ایمان کامل بگوییم که شخصی چه مذهبی داشته. نیما در شعرهایش بیشتر به مسائل اجتماعی و و اقعیت‌های قابل لمس می‌پردازد تا به مسائل آسمانی و مذهبی. وجودِ یک رباعیِ مذهبی که معلوم نیست برای چه سن و سالی از شاعر است، نمی‌تواند سندیتی برای مذهب نیما یوشیج باشد. بسیاری از مردم در طی سال‌ها عقایدشان دچار دگرگونی می‌شود. احتمال دارد شخص مسلمانی پس از عبورِ یک دهه از عمر به یک آتئیست تبدیل شود یا برعکس، شاید شخص آتئیستی پس از عبور از سال‌ها به یک نوع مذهب روی بیاورد.

نیما یوشیج از نگاه مهدی اخوان ثالث

نیما بود که ما را توانگر کرد و راه توانگری نیز به ما بنمود…
همو بود که سبدِ خالی‌افتاده‌ی شعر ما را برداشت و به جنگلِ خویش بُرد و بازآورد پر از گل‌ها و میوه‌ها و دیگر موائدِ زمینی و آسمانی. امروز اگر دنیا بگوید ما فلان و فلان و فلان را داریم، شما که را؟ ‌می‌گوییم نیما یوشیج را و از عهده بیرون می‌آییم.

نیما یوشیج از نگاه رضا براهنی

نیما یوشیج، سنتی از گذشته را گرفت و تغییر داد و شکل جدید شعری را در ادامه‌ی شکل‌های سابق به وجود آورد. نیما حاصلِ جمعِ دیالکتیکی گذشته و حال است. و هر موجودِ زنده‌ی امروز، اگر بخواهد واقعاً زندگی کند و به معنای واقعی زنده باشد، باید در ارکانِ زندگیِ گذشته دست بِبَرَد؛ و نیما منتهایِ کوششِ خود را به کار بُرد تا موجودی جاندار، زنده و پر تحرک باشد و همیشه هم همانطور بماند.

نیما یوشیج از نگاه شفیعی کدکنی

در شعرِ نیما زیبایی، وحشی و غریب جلوه می‌کند و از این روی غرق شدگان در ادبِ قدیم نمی‌توانند از شعر او لذت ببرند، زیرا زیباییِ مأنوس و هنرِ معتاد در شعرِ او راه ندارد. او به نوعی دیگر، طالبِ حُسنِ غریب و معنیِ بیگانه است.

درباره‌ی سه پاراگراف بالا از مهدی اخوان ثالث، رضا براهنی و شفیعی کدکنی و جزئیاتِ معناییِ این گزاره‌ها یک جلسه‌ی دو ساعته در کارگاه آموزش شعر در کنار هنرجویانمان هستیم.

تمام مطالبی که در سایت شعر و مهر راجع به نیمای بزرگ قرار گرفته است، در زیر قابل دسترسی است.

نقد اشعار نیما یوشیج

برای آن که درک عمیق‌ترین نسبت به نیما و شعر او پیدا کنیم، مقالات بسیار خوبی را برای شما در منتشر کرده‌ایم.

برای ورود به هر بخش، روی تصویر آن کلیک کنید.

شعر حباب نیما یوشیج

خواستم تا ببینمش در روی – حباب

خواستم تا ببینمش در روی – شعر حباب نیما یوشیج   خواستم تا ببینمش در روی گشت طوفان بپا چنان که مپرس خواستم تا ز جا تکان گیرم خورد چونان جهان تکان که مپرس. خواستم از کبود چشمی امان دل به گرداب بی کران آمد برد هر موج از رهی به رهی آنچنانی که ره[…]

شعر گنج است خراب را نیما یوشیج

گنج است خراب را

شعر گنج است خراب را نیما یوشیج   گنج است خراب را کردم به هوای میهمانی آباد، سرای و خانه ی تنگ هر بام و بری شکسته برجا چون پای فتاده رفته از هوش از هر در آن گماشتم باز بیدار و بهوش پاسبانان جز نقش تو هرچه شان ز دل دور جز نام تو[…]

شعر ناقوس نیما یوشیج

بانگ بلند دلکش ناقوس – ناقوس

بانگ بلند دلکش ناقوس – شعر ناقوس نیما یوشیج   بانگ بلند دلکش ناقوس در خلوت سحر بشکافته است خرمن خاکستر هوا وز راه هر شکافته با زخمه های خود دیوارهای سرد سحر را هر لحظه می درد. مانند مرغ ابر کاندر فضای خامش مردابهای دور آزاد می پرد؛ او می پرد به هر دم[…]

شعر مادر و پسری نیما یوشیج

در دل کومه ی خاموش فقیر – مادر و پسری

در دل کومه ی خاموش فقیر – شعر مادر و پسری نیما یوشیج   در دل کومه ی خاموش فقیر خبری نیست، ولی هست خبر دور از هر کسی آنجا، شب او مب کند قصه ز شب های دگر کوره می سوزد و هر شعله به رقص دمبدم می بردش بند از بند این سکونت[…]

شعر نیما نیما یوشیج

از بر این بی هنر گردنده ی بی نور – نیما

از بر این بی هنر گردنده ی بی نور – شعر نیما نیما یوشیج   از بر این بی هنر گردنده ی بی نور هست نیما اسم یک پروانه ی مهجور مانده از فصل بهاران دور در خزان زرد غم جا می گزیند بر فراز گلبنان دل بیفسرده نشیند دست سنگینی ست در درون تیرگی[…]

شعر نه او نمرده است نیما یوشیج

دو سال از نبود غم انگیز او گذشت – نه او نمرده است

دو سال از نبود غم انگیز او گذشت – شعر نه او نمرده است نیما یوشیج   دو سال از نبود غم انگیز او گذشت روزی مزار او دوبار برگهای خزان ریخته شدند سه سایه ی شکسته ی گریان بر شاخه های سایه ی دیگر آویخته شدند آنوقت باز مثل دگر روزها دمید این روشن[…]

شعر جغد پیر نیما یوشیج

هیس مباداسخنی جوی آرام – جغد پیر

هیس مباداسخنی جوی آرام – شعر جغد پیر نیما یوشیج   هیس! مباداسخنی، جوی آرام از بر دره بغلتید و برفت آفتاب از نگهش سرد به خاک پرشی کرد و برنجید و برفت در همه جنگل مغموم دگر نیست زیبا صنمان را خبری. دلربائی ز پی استهزا خنده ای کرد و پس آنکه گذری. این[…]

شعر وقت است نیما یوشیج

وقت است نعره ای به لب، آخر زمان کشد – وقت است

وقت است نعره ای به لب، آخر زمان کشد – شعر وقت است نیما یوشیج   وقت است نعره ای به لب، آخر زمان کشد نیلی در این صحیفه، بر این دودمان کشد سیلی که ریخت خانه ی مردم ز هم، چنین اکنون سوی فرازگهی، سر چنان کشد   برکنده دارد این بنیان سست را[…]

شعر خنده سرد نیما یوشیج

صبحگاهان که بسته می ماند – خنده سرد

 صبحگاهان که بسته می ماند – شعر خنده سرد نیما یوشیج   صبحگاهان که بسته می ماند ماهی آبنوس در زنجیر دم طاووس پر افشاند روی این بام تن بشسته ز قیر   چهره سازان این سرای درشت، رنگدانها گرفته اند به کف. می شتابد ددی شکافته پشت، بر سر موجهای همچو صدف. خنده ها[…]

شعر اندوهناک شب نیما یوشیج

هنگام شب که سایه ی هر چیز زیر و روست – اندوهناک شب

هنگام شب که سایه ی هر چیز زیر و روست – شعر اندوهناک شب نیما یوشیج   هنگام شب که سایه ی هر چیز زیر و روست دریای منفلب در موج خود فروست هر سایه ای رمیده به کنجی خزیده است سوی شتابهای گریزندگان موج بنهفته سایه ای سر بر کشیده ز راهی. این سایه،[…]

شعر ای عاشق فسرده نیما یوشیج

بر پای بید سبز نشسته تمام روز – ای عاشق فسرده

بر پای بید سبز نشسته تمام روز – شعر ای عاشق فسرده نیما یوشیج   بر پای بید سبز نشسته تمام روز افکنده سر فرود، چنان شاخه های بد بود از برای عشق دلازار خود بسوز ای عاشق فسرده! بخوان زیر بید سبز وین دم نهفته در طرفی آب جویبار مانند او به گریه صدایش[…]

شعر وای بر من نیما یوشیج

کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها – وای بر من

کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها – شعر وای بر من نیما یوشیج   کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها گشت بی سود و ثمر تنگنای خانه ام را یافت دشمن با نگاه حلیه اندوزش وای بر من! می کند آماده بهر سینه ی من تیرهایی که به زهر کینه آلوده ست. پس به جاده[…]

شعر غراب نیما یوشیج

شعر غراب – وقت غروب کز بر کهسار

وقت غروب کز بر کهسار – شعر غراب نیما یوشیج   وقت غروب کز بر کهسار آفتاب با رنگهای زرد غمش هست در حجاب تنها نشسته بر سر ساحل یکی غراب وز دور آبها همرنگ آسمان شده اند و یکی بلوط زرد از خزان، کرده ست روی پارچه سنگی به سر سقوط. زان نقظه های[…]

شعر صبح نیما یوشیج

شعر صبح نیما یوشیج – چو صبح سر بر کشم

شعر صبح نیما یوشیج   چو صبح سر بر کشم من از ره خوابگاه ز خلوت خود فتد سوی جهانم نگاه گه به سوی موج و آب بر سر کُه گاهگاه ابر چو لباده ایست بر زبر کوه ها بیشه بشسته تنی کرده به لباده جا همچو رخ دلبران هوش بر و دلربا. پایین در[…]

شعر خاطره مبهم نیما یوشیج

در دفتر من به روی اوراق زیاد – خاطره مبهم

در دفتر من به روی اوراق زیاد – شعر خاطره مبهم نیما یوشیج     در دفتر من به روی اوراق زیاد سطری ست نوشته با خطی نوع دگر آن سطر به بر نه حرف دارد نه نقط از بهر ادای معنی خود، نه صور دارد در بر هر آنچه دارد به درون دارد به[…]

شعر دیهقانا نیما یوشیج

دیهقانا نبری جای بدر از بر ده – دیهقانا

دیهقانا نبری جای بدر از بر ده – شعر دیهقانا نیما یوشیج   دیهقانا نبری جای بدر از بر ده از به یک جای بماندن، نشوی آزرده سخن از بهر فریب تو فراوان گویند ناتوان مردم از شهر به تو رو کرده تنگ تر از قفس شهر ندیده است کسی چه حدیث آن پسر از[…]

شعر پرنده منزوی نیما یوشیج

به آن پرنده که می خواند غایب از انظار – پرنده منزوی

به آن پرنده که می خواند غایب از انظار – شعر پرنده منزوی نیما یوشیج   به آن پرنده که می خواند غایب از انظار عتاب کرد شریری فساد جوی به باغ چه سود لحن خوش و عیب انزوا که به خلق پدید نیست ترا آشیان، چو چشم چراغ   بگفت: از غرض این را[…]

شعر خروس و بوقلمون نیما یوشیج

از پی دانه بهم شدند از جا برون – خرس و بوقلمون

از پی دانه بهم شدند از جا برون – شعر خروس و بوقلمون نیما یوشیج   از پی دانه بهم شدند از جا برون خروس خواننده ای، بوقلمون کری روان شد این بر زمین، پرید آن یک به بام وز آن پریدن رسید، به دانه ی بهتری خطاب کرد این که: «هان، چه زحمت است[…]

شعر صدای چنگ نیما یوشیج

یارم در آینه به رخ آرایشی بداد – صدای چنگ

یارم در آینه به رخ آرایشی بداد – شعر صدای چنگ نیما یوشیج   یارم در آینه به رخ آرایشی بداد و آمد مرا به گوشه ی ایوان خویش جست برداشت همره و سوی صحرا روانه شد آن دم که آن شقایق وحشی، ز کوه رُست بنشست بی مهارت و مست از غرور خود، با[…]

شعر کچبی نیما یوشیج

کچبی دید عقاب خودسر – کچبی

کچبی دید عقاب خودسر – شعر کچبی نیما یوشیج   کَچَبی دید عقاب خودسر می برد جوجگکان را یکسر خواست این حادثه را چاره کند ببرد راهش و آواره کند کرد اندیشه و کرد اندیشه برگرفت از بر خود آن تیشه. رفت از ده پی آن شر زه عقاب پل ده را سر ره کرد[…]

شعر عبدالله طاهر و کنیزک نیما یوشیج

قصه شنیدم که گفت طاهر یک تن – عبدالله طاهر و کنیزک

قصه شنیدم که گفت طاهر یک تن – شعر عبدالله طاهر و کنیزک نیما یوشیج موضوع داستان از «نوروزنامه»ی خیام گرفته شده است   قصه شنیدم که: گفت: «طاهر» یک تن از امرا را به خانه باز بدارند. گوشه گرفت آن امیر، همچو عجوزان، دل ز غم آزرده و نژند و پشیمند. گرچه مر او[…]

شعر خواجه احمد حسن میمندی نیما یوشیج

خواجه احمد حسن میمندی

شعر خواجه احمد حسن میمندی نیما یوشیج   خواجه احمد حسن میمندی خوی چون کرد به ذلت چندی از سر مسند خود پای کشید دژ «کالنجر» مآوا بگزید. روزی اسفرده به دامان سر داشت وحشت از ذلت افزون تر داشت. گفت دژبان: «چه شد ای خواجه ی شهر که سعادت ز تو برگشت به قهر؟»[…]

شعر سرباز فولادین نیما یوشیج

این ماجرا به چشم کس ار زشت ور نکوست – سرباز فولادین

این ماجرا به چشم کس ار زشت ور نکوست – شعر سرباز فولادین نیما یوشیج   این ماجرا به چشم کس ار زشت ور نکوست آن کس که گفت با من اینک برای اوست و این اوست کاو به دل خواهد شنیدن این: این ماجرای دست ز جان شسته ای است کاو آمد که داد[…]

شعر جامه مقتول نیما یوشیج

وقتی که کین و فتنه تمام است و جنگ نیست – جامه مقتول

وقتی که کین و فتنه تمام است و جنگ نیست – شعر جامه مقتول نیما یوشیج   وقتی که کین و فتنه تمام است و جنگ نیست سرباز رفته، ناله ای از قلب تنگ نیست حتی صدای لغزش یک پاره سنگ نیست وقتی که قتلگاه چنین خالی است و سرد هر گوشه ای نشان زمانی[…]

شعر قو نیما یوشیج

صبح چون روی می گشاید مهر – قو

صبح چون روی می گشاید مهر – شعر قو نیما یوشیج   صبح چون روی می گشاید مهر روی دریای سرکش و خاموش می کشد موج های نیلی چهر جبه ای از طلای ناب به دوش   صبحگه، سرد و تر، در آن دم ها که ز دریا نسیم راست گذر، گل مریم، به زیر[…]

شعر به یاد وطنم نیما یوشیج

ای فراکش دو سال می گذرد – به یاد وطنم

ای فراکش دو سال می گذرد – شعر به یاد وطنم نیما یوشیج   ای فراکش دو سال می گذرد که من از روی دلکَشَت دورم نیست با من دلم ز من بپرد که چه سوی تو بار مهجورم   من دراین خانه های شهر اسیر همچو پرّنده در میان قفس گوئیا دزدم از بسی[…]

شعر جامه نو نیما یوشیج

یکی جامه آن مرد خیاط دوخت – جامه نو

یکی جامه آن مرد خیاط دوخت – شعر جامه نو نیما یوشیج   یکی جامه آن مرد خیاط دوخت قضا را تن صاحب جامه سوخت   چو شد اوستا جانب مسکنش بپوشاند آن دوخته بر تنش   بنالید تن سوخته از نهاد. که جامه چه بد دوختی اوستاد!   دمی چند بر وی ملامت گرفت[…]

شعر-گل-نازدار-نیما-یوشیج

سود گرت هست گرانی مکن – گل نازدار

سود گرت هست گرانی مکن – شعر گل نازدار نیما یوشیج   سود گرت هست گرانی مکن خیره سری با دل و جانی مکن   آن گل صحرا به غمزه شکفت صورت خود در بن خاری نهفت   صبح همی باخت به مهرش نظر ابر همی ریخت به پایش گهر   باد ندانسته همی با[…]

شعر چشمه کوچک نیما یوشیج

گشت یکی چشمه ز سنگی جدا – چشمه کوچک

گشت یکی چشمه ز سنگی جدا – شعر چشمه کوچک نیما یوشیج   گشت یکی چشمه ز سنگی جدا غلغله زن چهره نما تیز پا   گهَ به دهان، بر زده کف، چون صدف، گاه چو تیری، که رود بر هدف.   گفت:« در این معرکه یکتا منم، تاج سِر گلبن و صحرا منم،  […]

شعر قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج

من ندانم با که گویم شرح درد – قصه رنگ پریده خون سرد

من ندانم با که گویم شرح – قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج   من ندانم با که گویم شرح درد قصه ي رنگ پریده، خون سَرد   هرکه با من همره و پیمانه شد عاقبت شیدا دل و دیوانه شد   قصه ام عشاق را دلخون كند عاقبت خواننده را مجنون كند  […]