حیی که به قدرت سر و رو می‌سازد

حیی که به قدرت سر و رو می‌سازد – 75

دکلمه صوتی حیی که به قدرت سر و رو می‌سازد  – رباعی 75از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی همواره همو کار عدو می‌سازد گویند قرابه‌گر مسلمان نبود.     حیی که به قدرت سر و رو می‌سازد همواره همو کار عدو می‌سازد   گویند قرابه‌گر مسلمان نبود او را تو چه گویی که[…]

چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد

چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد – 74

دکلمه صوتی چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد  – رباعی 74از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی دل را به کم و بیش دژم نتوان کرد کار من و تو چنان‌که رای من و توست.     چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد دل را به کم و[…]

آفتاب آرام آرام غروب کرد

آفتاب آرام آرام غروب کرد  – این مرگ است

آفتاب آرام آرام غروب کرد – شعر این مرگ است – امیلی دیکنسون   آفتاب آرام آرام غروب کرد و نشانی از ظهر نبود برفراز ده به نظاره نشستم نیمروز، خانه به خانه پیدا بود غروب به آهستگی در تاریکی محو می‌شد ردّی از شبنم بر چمن‌ها نبود تنها قطرهای بر پیشانی‌ام فروافتاد و بر[…]

امید، چیزی است بالدار

امید، چیزی است بالدار – پرنده ی امید

امید، چیزی است بالدار – شعر پرنده ی امید – امیلی دیکنسون   امید، چیزی است بالدار که بر روی ما می نشیند و روز و شب آوازی می خواند که هیچ کلامی ندارد اما هرگز نیز قطع نمی شود حتی در میان بادها و طوفان شیرین ترین قسمت این آهنگ همچنان به گوش می[…]

فکر می کنم می دانم اینجا جنگل چه کسی است

فکر می کنم می دانم اینجا جنگل چه کسی است

شعر فکر می کنم می دانم اینجا جنگل چه کسی است – رابرت فراست   فکر می کنم می دانم اینجا جنگل چه کسی است اگر چه خانه اش در روستا است مرا نمی بیند که اینجا ایستاده ام و جنگلش را که از برف لبریز می شود نگاه می کنم برای اسب کوچکم شاید[…]

بعضی‌ ها می‌ گویند

بعضی‌ ها می‌ گویند

شعر بعضی‌ ها می‌ گویند – رابرت فراست   بعضی‌ ها می‌ گویند: جهان در آتش تمام می‌شود بعضی می ‌گویند در یخ از آنچه میلم می ‌کشد با آنها که طرفدار آتش هستند موافقم اما اگر می‌ بایست دو بار نابود می‌شد فکر می‌ کنم آن قدر نفرت دارم که بگویم برای ویرانی یخ[…]

در جنگلی زردفام دو راه از هم جدا می‌ شدند 

در جنگلی زردفام دو راه از هم جدا می‌ شدند – راه ناپیموده

در جنگلی زردفام دو راه از هم جدا می‌ شدند – شعر راه ناپیموده – رابرت فراست   در جنگلی زردفام دو راه از هم جدا می‌ شدند و افسوس که نمی‌توانستم هر دو را بپویم؛ چرا که فقط یک رهگذر بودم ایستادم … و تا آن‌جا که می‌توانستم به یکی خیره شدم، تا جایی[…]

دوست داشتم

دوست داشتم

شعر دوست داشتم – رابرت فراست   دوست داشتم پرنده‌ای کوچک بار و بنديلش را می بست و تمام روز نزديک خانه‌ ام آواز نخواند. جلوی در دست‌هايم را برای به هم کوفته‌ ام وقتی که به نظر می ‌رسيد انگار ديگر نمی توانم تحملش کنم اشکال کار تا حدی بايد در من باشد پرنده[…]

تا راه قلندری نپویی نشود

تا راه قلندری نپویی نشود – 72

دکلمه صوتی تا راه قلندری نپویی نشود  – رباعی 72از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از رخساره بخون دل نشویی نشود سودا چه پزی تا که چو دلسوختگان.     تا راه قلندری نپویی نشود رخساره بخون دل نشویی نشود   سودا چه پزی تا که چو دلسوختگان آزاد به ترک خود نگویی[…]

تا زهره و مه در آسمان گشت پدید

تا زهره و مه در آسمان گشت پدید – 73

دکلمه صوتی تا زهره و مه در آسمان گشت پدید  – رباعی 73از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز می‌فروشان کایشان.     تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید   من در عجبم[…]

نقره ام، دقیقم

نقره ام، دقیقم – آینه

نقره ام، دقیقم – شعر آینه – سیلویا پلات   آینه، نقره ام، دقیقم،بی هیچ نقش پیشین هرچه می‌بینم بی درنگ می‌بلعم همان گونه که هست ،نیالوده به عشق یا نفرت بی‌رحم نیستم ،فقط راستگو هستم چشمان خدایی کوچک،چهار گوشه اغلب به دیوار رو به رو می‌اندیشم صورتی ست و لکه دار آنقدر به آن[…]

باران ماه اوت

باران ماه اوت – ماه اوت

باران ماه اوت – شعر ماه اوت – سیلویا پلات   باران ماه اوت! هم بهترین اتفاق برای تابستانی که گذشت، و هم‌برای پاییزی که از راه نرسیده است ! چه زمان عجیب و غریبی! مترجم : مرجان وفایی   پیشنهاد ویژه برای مطالعه: بر چشم تو عالم ارچه می‌آرایند – 69 اجرام که ساکنان[…]

تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد

تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد – 71

دکلمه صوتی تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد  – رباعی 71از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد گر چشمهٔ زمزمی و گر آب حیات.     تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد چند از پی هر زشت و نکو خواهی[…]

بر من قلم قضا چو بی من رانند

بر من قلم قضا چو بی من رانند – 70

دکلمه صوتی بر من قلم قضا چو بی من رانند  – رباعی 70از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از پس نیک و بدش ز من چرا می‌دانند دی بی من و امروز چو دی بی من و تو.     بر من قلم قضا چو بی من رانند پس نیک و بدش ز[…]

بر چشم تو عالم ارچه می‌آرایند

بر چشم تو عالم ارچه می‌آرایند – 69

دکلمه صوتی بر چشم تو عالم ارچه می‌آرایند  – رباعی 69از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از مگرای بدان که عاقلان نگرایند بسیار چو تو روند و بسیار آیند.     بر چشم تو عالم ارچه می‌آرایند مگرای بدان که عاقلان نگرایند   بسیار چو تو روند و بسیار آیند بربای نصیب خویش[…]

بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد

بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد – 68

دکلمه صوتی اجرام که ساکنان این ایوان‌اند  – رباعی 68از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از وز خوردن آدمی زمین سیر نشد مغرور بدانی که نخورده‌ست تو را.     بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد وز خوردن آدمی زمین سیر نشد   مغرور بدانی که نخورده‌ست تو را تعجیل مکن هم[…]

بر پشت من از زمانه تو می‌آید

بر پشت من از زمانه تو می‌آید – 67

دکلمه صوتی بر پشت من از زمانه تو می‌آید  – رباعی 67از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از وز من همه کار نانکو می‌آید جان عزم رحیل کرد و گفتم بمرو.     بر پشت من از زمانه تو می‌آید وز من همه کار نانکو می‌آید   جان عزم رحیل کرد و گفتم[…]

این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد

این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد – 66

دکلمه صوتی این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد  – رباعی 66از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از دریاب دمی که با طرب می‌گذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری.     این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد دریاب دمی که با طرب می‌گذرد   ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که[…]

شقایق‌ های ریز و عزیز

شقایق‌ های ریز و عزیز – شقایق ها در تیرماه

شقایق‌ های ریز و عزیز – شعر شقایق ها در تیرماه – سیلویا پلات   شقایق‌ های ریز و عزیز، زبانه‌های آتشی خود دوزخ آیا شما بی‌آزارید؟ شما که زبانه می‌کشید من نمی‌توانم لمستان کنم دستانم را در میان زبانه‌ها می‌گذارم اما چیزی نمی‌سوزد انگار بی‌چاره‌ام کرده که تماشایتان کنم صاف و بی چروک که[…]

دو نفر، البته آن‌ ها دو نفر بودند

دو نفر، البته آن‌ ها دو نفر بودند – مرگ به اتفاق هم

دو نفر، البته آن‌ ها دو نفر بودند – شعر مرگ به اتفاق هم – سیلویا پلات   دو نفر، البته آن‌ ها دو نفر بودند حالا کاملا طبیعی به نظر می‌رسد اولی که هیچوقت به بالا نگاه نمی‌کند کسی که چشم‌هایش بسته است می‌نمایاند خود را شبیه آنچه از ویلیام بلیک به روی چشم[…]

اگر ماه می‌ خندید به تو می‌ مانست

اگر ماه می‌ خندید به تو می‌ مانست – رقیب

اگر ماه می‌ خندید به تو می‌ مانست – شعر رقیب – سیلویا پلات   اگر ماه می‌ خندید به تو می‌ مانست تو همانقدر تاثیر می‌گذاری که در زیبائی ویرانگری و هر دوی شما نور را در خود درونی کرده‌اید دهان او از غم گرد شده اما تو بی‌تفاوتی و تو انگار همه چیز[…]

من به تنهایی قدم می زنم

من به تنهایی قدم می زنم

شعر من به تنهایی قدم می زنم – سیلویا پلات   من به تنهایی قدم می زنم و خیابان نیمه شب زیر پاهایم کش می آید چشم هایم را می بندم همه ی این خانه های رویایی با یک اشاره ی من خاموش می شوند و پیاز آسمانی ماه بر بالای شیروانی ها آویزان می[…]

شکاف‌ های این خانه را چه چیز پر خواهد کرد

شکاف‌ های این خانه را چه چیز پر خواهد کرد – شکاف های خانه

شکاف‌ های این خانه را چه چیز پر خواهد کرد – شعر شکاف های خانه – سیلویا پلات   شکاف‌ های این خانه را چه چیز پر خواهد کرد، جز زخم‌های تو؟! هر جراحت، خاطره‌های دریده را به جان اتاق، بخیه می‌زند اما کسی به زیر تخت، استخوان‌های شکسته ء اعتماد را به آتش بوسه‌های[…]

ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﮐﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ

ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﮐﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ

شعر ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﮐﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ – سیلویا پلات   ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﮐﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ.   پیشنهاد ویژه برای مطالعه: دکلمه صوتی شعر داروگ با صدای احمد شاملو + دانلود درختی زیر شلاق تبر سوخت تب و تاب تولیپ‌ ها را حدی نیست – دسته گلی برای او تو گمان[…]

چه چیز است در پس این حجاب

چه چیز است در پس این حجاب – یک هدیه برای تولد

چه چیز است در پس این حجاب – شعر یک هدیه برای تولد – سیلویا پلات   چه چیز است در پس این حجاب؟ آیا زشت است؟ آیا زیباست؟ سوسو می زند روشن وخاموش می شود آیا سینه دارد؟ آیا کنار دارد؟ یقین دارم که بی همتاست یقین دارم همان چیزیست که میخواهم وقتی که[…]

تب و تاب تولیپ‌ ها را حدی نیست

تب و تاب تولیپ‌ ها را حدی نیست – دسته گلی برای او

تب و تاب تولیپ‌ ها را حدی نیست – شعر دسته گلی برای او – سیلویا پلات   تب و تاب تولیپ‌ ها را حدی نیست. زمستان این‌جاست بین چه سپید، چه ساکت، چه برف پوش است همه‌چیز دارم آرامش یاد می‌گیرم، آرام دراز می‌کشم مثل نور براین دیوارهای سپید، این دست‌ها، این بستر هیچ‌ام[…]

این عقل که در ره سعادت پوید

این عقل که در ره سعادت پوید – 65

دکلمه صوتی این عقل که در ره سعادت پوید  – رباعی 65از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از روزی صد بار خود تو را می‌گوید دریاب تو این یک دم وقتت که نه‌ای.     این عقل که در ره سعادت پوید روزی صد بار خود تو را می‌گوید   دریاب تو این[…]

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود – 64

دکلمه صوتی ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود  – رباعی 64از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از نی نام ز ما و نی‌ نشان خواهد بود زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل.     ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نی نام ز ما و نی‌ نشان خواهد[…]

افسوس که نامهٔ جوانی طی شد

افسوس که نامهٔ جوانی طی شد – 63

دکلمه صوتی افسوس که نامهٔ جوانی طی شد  – رباعی 63از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از و آن تازه بهار زندگانی دی شد آن مرغ طرب که نام او بود شباب.     افسوس که نامهٔ جوانی طی شد و آن تازه بهار زندگانی دی شد   آن مرغ طرب که نام[…]

افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد

افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد – 62

دکلمه صوتی افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد  – رباعی 62از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از وز دست اجل بسی جگرها خون شد کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی.     افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد وز دست اجل بسی جگرها خون شد   کس نآمد[…]