تا زهره و مه در آسمان گشت پدید

تا زهره و مه در آسمان گشت پدید – 73

  • دکلمه صوتی تا زهره و مه در آسمان گشت پدید  – رباعی 73از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز می‌فروشان کایشان.

     

     

    تا زهره و مه در آسمان گشت پدید

    بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید

     

    من در عجبم ز می‌فروشان کایشان

    به زآن‌که فروشند چه خواهند خرید

     

     

    به زآن‌که فروشند چه خواهند خرید

    در قالب رباعی ضربه‌ی اصلی شعر در مصرع آخر اتفاق می‌افتد. از ابتدا انگار به گونه‌ای شاعر می‌خواسته ما را آماده کند تا برسد به مصرع آخر، به همین دلیل همیشه سطر آخر رباعی در ذهن مخاطب خوب به یاد می‌ماند، و این شعر حکیم عمر خیام را نیز بسیاری از مردم با نام «به زآن‌که فروشند چه خواهند خرید» می‌شناسند.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حکیم عمر خیام قالب: رباعی وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)

     

    دکلمه تا زهره و مه در آسمان گشت پدید صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر «تا زهره و مه در آسمان گشت پدید» از خیام است. این قطعه‌ ها توسط داوود ملک زاده و زهرا بهمنی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    معنی و تفسیر تا زهره و مه در آسمان گشت پدید

     

    شاید این شعر خیام را کسی به اندازه کاسبکارهای بازار امروز نفهمد. علیرغم آن را بازارشان پر رونق است و فروششان سرسام آور ولی سخت اندوهگین و دل مرده اند. می دانید چرا؟ چون می گویند هرچه را به هر قیمتی که می فروشیم باید گران تر آن را بخریم و باز بفروشیم. این چه بازاری است. تورم ثانیه می زند. هر لحظه قیمتها رو به افزایش و ارزش پول ملی رو به کاهش است. لحظه می زند.
    خیام این موقعیت از بازار اقتصاد و سرمایه را خوب درک می کند.
    زهره بعد از ماه درخشان ترین جرم آسمانی است که به هنگام شب در آسمان دیده می شود(ویکی پدیا) شاید به همین جهت هم زهره را با ماه همراه کرده است. زهره و ماه کنایه از شب است. زهره و ماه که در آسمان پدیدار شدند یعنی شب که اتفاق افتاد. برای شب چه چیزی بهتر از می ناب است؟ چیزی بهتر از می برای تاریکی شب و رهایی از آن و لذت در آن آیا سراغ دارید. خیام صادقانه می گوید نه. دقت بفرمایید که خیام به قول حافظ زهره دارد که چنین ادعایی می کند که برای شب می ناب از هر چیزی بهتر است.
    با کاروانی از اساتید حوزه و طلبه های جوانتر عازم حج شدیم. روحانی کاروان ما حاج آقای رجایی بود. به مکه رسیدیم و پیش از آن که وارد کعبه بشویم روحانی کاروان در جایی همه ما را جمع کرد و گفت یکی از فرصتهای اجابت دعا دیدن کعبه است. با دیدن کعبه حاجت خودتان راذ بیان کنید حتما برآورده خواهد شد. حالا آقایان بفرمایند که حاجتشان چیست؟ یک به یک گفتند. از جمع اساتید حوزه و اعاظم و طلاب چه انتظاری می رفت جز این که طول عمر برای امام زمان و ظهور آقا امام زمان و دور بودن امام زمان از هر بلیه و سلامتی آقا امام زمان و حفظ انقلاب اسلامی و اتصال انقلاب اسلامی به ظهور امام زمان و… نوبت به من که رسید پرسید فلانی شما چه حاجتی دارید؟ عرض کردم: و الله من زن دارم! زندگی دارم! پدر و مادر و خواهر و قوم و خویش دارم. صحت و سلامتی و رزق و روزی برای آنها می خواهم. به نظر می رسد خیام به جای پهن کردن سجاده و دعا و راز و نیاز و گریه و آه و ناله و… پیاله و می را می پسندد.
    در ادامه متعرض حتی می فروشان می شود. آن هم در دوره ای که بازار رندی و قلندری و چندان رونقی ندارد می گوید من در عجبم از باده فروشان این شهر؛ کالای ارزشمند خود را می فروشند چه چیزی جای آن خواهند گذاشت. طعنه است به آنان که می را می فروشند و در برابر آن پول می ستانند. آیا پول با می قابل مقایسه است؟ به نظر تلنگر خیلی دقیق و حساب شده است.

    حسن جمشیدی خراسانی

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی تا زهره و مه در آسمان گشت پدید

     

    بنده خدا می گوید:

    نظر حقیر : خیام چون از عقل میگریزد از دو روئی و نفاق میگریزد. از دین فروشان مینالد که برای خود بازار مردم فریبی درست کردند. خیام یه شخصیت چند بعدی بوده. آدم ریاضیدان و ستاره شناس ابزارش عقلشه….ولی‌! چون نوبت دلش میرسه دوست داره یکرنگ باشه چون خدای خیام از آدم منافق خوشش نمیاد مثل خدایه شمس تبریز که دوست داره عوض افطاری خوردن با مسلمونها (مسلمان‌برونان کافر‌اندرون) با اورتکان و اهل کلیسا (کافر‌برونان مسلمان‌اندرون) روزه خودشو بشکونه.
    اینقدر با خداش رو راسته که اگه عبادت میکنه برای معاملهٔ بهشت و جهنم نیست برایه اینه که اونو لایق ستایش میدونه.

    دکتر ترابی می گوید:

    نخست اینکه می فروشان کس نمی فروشند چیز میفروشندمی میتواند کس از ناکس جدا کند اما خود چیز است از این رو در بیت دوم :
    به زآنچه فروشند و نه زآنکه فروشند..و
    برابر عقل با مانا تازی آن ریسمان از برای بستن پای اشتر ، واژه چدال را داریم و چدال کردن
    امین کیخا بی گمان به از من میداند.

     

     

    شعر تا زهره و مه در آسمان گشت پدید اثر کیست؟

    این شعر اثر خیام است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»