دکلمه صوتی گر باده خوری تو با خردمندان خور – رباعی 109از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی یا با صنمی لاله رخی خندان خور بسیار مخور ورد مکن فاش مساز. گر باده خوری تو با خردمندان خور یا با صنمی لاله رخی خندان خور بسیار مخور ورد مکن فاش مساز[…]
دکلمه صوتی ز آن می که حیات جاودانیست بخور – رباعی 108از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی سرمایه لذت جوانی است بخور سوزنده چو آتش است لیکن غم را. ز آن می که حیات جاودانیست بخور سرمایه لذت جوانی است بخور سوزنده چو آتش است لیکن غم را سازنده چو[…]
دکلمه صوتی دی کوزه‌گری بدیدم اندر بازار – رباعی 107از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی بر پاره گلی لگد همی زد بسیار و آن گل بزبان حال با او می‌گفت. دی کوزه‌گری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار و آن گل بزبان حال با او می‌گفت[…]
دکلمه صوتی در دایرهٔ سپهرِ ناپیدا غور – رباعی 106از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی جامی‌ست که جمله را چشانند بدور نوبت چو به دورِ تو رسد آه مکن. در دایرهٔ سپهرِ ناپیدا غور جامی‌ست که جمله را چشانند بدور نوبت چو به دورِ تو رسد آه مکن می نوش[…]
دکلمه صوتی خشت سر خم ز ملکت جم خوشتر – رباعی 105از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی بوی قدح از غذای مریم خوشتر آه سحری ز سینهٔ خماری. خشت سر خم ز ملکت جم خوشتر بوی قدح از غذای مریم خوشتر آه سحری ز سینهٔ خماری از نالهٔ بوسعید و[…]
دکلمه صوتی این اهل قبور خاک گشتند و غبار – رباعی 104از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی هر ذره ز هر ذره گرفتند کنار آه این چه شراب است که تا روز شمار. این اهل قبور خاک گشتند و غبار هر ذره ز هر ذره گرفتند کنار آه این چه[…]
دکلمه صوتی ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر – رباعی 103از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی باغ طربت به سبزه آراسته گیر و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم. ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر باغ طربت به سبزه آراسته گیر و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم[…]
دکلمه صوتی ای دل غم این جهان فرسوده مخور – رباعی 102از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی بیهوده نه‌ای غمان بیهوده مخور چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید. ای دل غم این جهان فرسوده مخور بیهوده نه‌ای غمان بیهوده مخور چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید خوش باش[…]
دکلمه صوتی افلاک که جز غم نفزایند دگر – رباعی 101از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی ننهند به جا تا نربایند دگر ناآمدگان اگر بدانند که ما. افلاک که جز غم نفزایند دگر ننهند به جا تا نربایند دگر ناآمدگان اگر بدانند که ما از دهر چه می‌کشیم نایند دگر[…]
دکلمه صوتی از بودنی ای دوست چه داری تیمار – رباعی 100از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی وز فکرت بیهوده دل و جان افکار خرم بزی و جهان به شادی گذران. از بودنی ای دوست چه داری تیمار وز فکرت بیهوده دل و جان افکار خرم بزی و جهان به[…]
دکلمه صوتی آن لعل در آبگینهٔ ساده بیار – رباعی 99از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی وآن محرم و مونس هر آزاده بیار چون می‌دانی که مدت عالم خاک. آن لعل در آبگینهٔ ساده بیار وآن محرم و مونس هر آزاده بیار چون می‌دانی که مدت عالم خاک باد است[…]
دکلمه صوتی یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد – رباعی 98از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی از کوزه شکسته‌ای دمی آبی سرد مأمور کم از خودی چرا باید بود. یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد از کوزه شکسته‌ای دمی آبی سرد مأمور کم از[…]
دکلمه صوتی یک قطرهٔ آب بود با دریا شد – رباعی 97از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد آمدشدن تو اندر این عالم چیست. یک قطرهٔ آب بود با دریا شد یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد آمدشدن تو اندر این عالم چیست[…]
دکلمه صوتی یک جام شراب صد دل و دین ارزد – رباعی 96از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی یک جرعهٔ می مملکت چین ارزد جز بادهٔ لعل نیست در روی زمین. یک جام شراب صد دل و دین ارزد یک جرعهٔ می مملکت چین ارزد جز بادهٔ لعل نیست در[…]
دکلمه صوتی یاران موافق همه از دست شدند – رباعی 95از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی در پای اجل یکان یکان پست شدند خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر. یاران موافق همه از دست شدند در پای اجل یکان یکان پست شدند خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر[…]
یک جایی می رسد – شعر یک جایی آدم قید احساسش را می زند -چارلز بوکوفسکی یک جایی می رسد که آدم دست به خودکشی می زند نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند نه قید احساسش را می زند پیشنهاد ویژه برای مطالعه: من از کجا پند از کجا، باده بگردان[…]
آسمان به زمین بیاید – شعر وقتی از شعر سرودن دست میکشم – تس گالاگر آسمان به زمین بیاید، یا زمین به آسمان مهم نیست وقت تا زدن لباس‌ها، هنوز یک زنم زنی که کارهای عالم روی سرش ریخته. آستین‌های پیراهنش را روی هم می‌گذارم، هیچ چیز نمی‌تواند این ملایمت میان ما را از[…]
شعر رو میکنم به چشم انداز کوه – تس گالاگر رو میکنم به چشم انداز کوه تا هرس کنم شاخ های جوان را تا برف را بهتر ببینم بر کوه . سر بلند می کنم به ناگاه اره در دست در نوک شاخه آشیانه‌ای تنیده است از آن می گذرم آن یکی را هم[…]
شعر در هوای آفتابی خانه به تاریکی میل دارد – تس گالاگر در هوای آفتابی خانه به تاریکی میل دارد چه سایه پناه است خانه ام از نور است بسیار دوستش دارم که دلم نمی آمد . مثل ماهی بودم در آب کم‌عمق می‌خوابم بعد مثل تیر نقره ای در فضای نقره ای می‌گذرد[…]
حتی پرندگان نیز، یکدیگر را یاری می رسانند – شعر مختصر دعوتی با لحن آرام – تس گالاگر حتی پرندگان نیز، یکدیگر را یاری می رسانند… بیا نزدیک تر، نزدیک تر… یاریم کن تا بوسه ات برچینم. مترجم: رضا رضوانی بروجنی پیشنهاد ویژه برای مطالعه: آنگاه که کسی در اندیشه توست بخت این[…]
شعر تو به نور اختر باور داری – ران وییلیس تو به نور اختر باور داری که به دیدگان مهرورزان و سخنوران، دست نمی‌تواند یازید؟ تو به مردمان شوریده سر باور داری؟ و به پروازی فراتر از سایه‌ی خود که نشاید به خاک، دست یابد؟ شاید که گوشه‌ای نانوشته از قلبم را لمس کرده‌ای[…]
شعر میگویند تنها یک آسمان هست – ران ویلیس میگویند تنها یک آسمان هست، اما چهار گوشه‌ی آسمانم را نگاه کردم و نبودی. حتما آسمان‌های دیگری هم هستند. پیشنهاد ویژه برای مطالعه: هاتفی گفت که ابرام بنه _ بانگ هاتف هم دانهٔ امید به خرمن ماند – 94 دلبرا پیش وجودت همه خوبان[…]
حالا پیاده رو خالی ست – شعر رد پاهایی بارانی – ران ویلیس حالا پیاده رو خالی ست نیمکت آشنای پارک خالی ست حال آنکه ، تمام شوری که عمری داشتم رد پاهایی بارانی بود. مترجم: فائزه پورپیغمبر پیشنهاد ویژه برای مطالعه: باد خزان وزان شد از وقتی که عاشق شدم ای[…]
شعر حکایت می کرد – ران ویلیس شعر حکایت می کرد که نور چگونه به سیاهی و سیاهی چگونه به نور بدل می شود در چشمانت. شعر حکایت می کند در هر صبح ِ شکفته وقتی هنوز خفته بودی من چگونه مثل باد دست بر گیسوانت می کشیدم. از بوسه ای می گوید که[…]
روزی، روزگاری انگاشتم – شعر اینک سکوتی هستم – ران ویلیس روزی، روزگاری انگاشتم که صدایی هستم و پنداشتم که دنیایی را دگرگون می‌سازد اینک سکوتی هستم که مرا دگرگون می‌سازد. مترجم: فائزه پورپیغمبر پیشنهاد ویژه برای مطالعه: آنگاه که کسی در اندیشه توست بخت این کند که رای تو با ما یکی[…]
شعر ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻧﺪ – ران ویلیس ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻧﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﺁﯾﺎ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﻢ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ[…]
عشق معنای شعر است – شعر عشق شعر رویا هاست – سوزان پولیس شوتز عشق معنای شعر است الهام رویاهاست هیجان رقص است موسیقی آوازهاست عشق شور و شوق روح است احساس قلب است عشق شعر رویاهاست رقص آوازهاست و روح قلب هاست پیشنهاد ویژه برای مطالعه: من از یاد میبرم آن مصر[…]
شعر صبحگاهان وقتی آفتاب در حال روشن کردن روز است – سوزان پولیس شوتز صبحگاهان وقتی آفتاب در حال روشن کردن روز است من بیدارم و اولین فکرم تویی شبانگاهان در تاریکی به درختان خیره می شوم که چون سایه هایی در مقابل ستارگان خاموش قد کشیده اند مجذوب این آرامش مطلق می شوم[…]
چند صباحی است تو را ندیده ام – شعر دوستی دیرپا – سوزان پولیس شوتز چند صباحی است تو را ندیده ام ولی بارها و بارها به تمام حالات تو اندیشیده ام چند روزی است که با تو سخنی نگفته ام ولی بسیار و بسیار صدای افکارت را شنیده ام نیازی نیست که دوستان[…]
شعر تو عشق من هستی – سوزان پولیس شوتز تو عشق من هستی تمام افکارم را درک می کنی کارهایم را درک می کنی با تو بودن شادی آور است پر از هیجان هستی نیرومند مهربان باهوش راستگو با احساس و خلاق تو همانی که زندگیم را به دستانش می سپارم تو همانی که می[…]
