من این نامه را نیک آراستم

من این نامه را نیک آراستم

من این نامه را نیک آراستم   من این نامه را نیک آراستم کم و کاستش را به پیراستم   که از بینوا مؤبد عبدالعلی بماناد تا حشر نامی جلی     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم خیمه ای از[…]

شعر چو باد، عزمِ سرِ کویِ یار خواهم کرد حافظ

شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ 135

دانلود دکلمه صوتی شعر چو باد، عزمِ سرِ کویِ یار خواهم کرد حافظ _ غزل135+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: نفس به بویِ خوشش مُشکبار خواهم کردبه هرزه بی می و معشوق عمر می‌گذرد.     شعر شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ غزل 135 _ حافظ    […]

شعر خونِ دلی خورد و گلی حاصل کرد حافظ

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ 134

دانلود دکلمه صوتی شعر خونِ دلی خورد و گلی حاصل کرد حافظ _ غزل 134+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: پیشِ تو گُل، رونقِ گیاه ندارد گوشهٔ ابرویِ توست منزلِ جانم.       شعر بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ غزل 134 _ حافظ     بلبلی خونِ دلی[…]

گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای

گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای – غزل139

شعر گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای _ غزل139 _ ادیب لممالک خطاب به شیخ نظرعلی   گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای از پس مرگ بخشدم زندگی دوباره ای   پیرو دلیل عاشقان آنکه ز نور معرفت پیر خرد بحضرتش کودک شیرخواره ای   از سخنی چو انگبین کرده ز موم نرمتر[…]

ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی

ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی – غزل138

شعر ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی _ غزل138 _ ادیب الممالک    ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی تا چند همچو طفلان مشغول خاکبازی   سرمایه ای که در عمر اندوختی بزحمت از یک کرشمه بربود ترکی به ترک تازی   چون کودکان ربودند هوشت بنقل و بادام آن ترک قندهاری و[…]

دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی

دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی – غزل137

شعر دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی _ غزل137 _ ادیب الممالک    دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی برداز نگاهی بوالعجب جان و دل و دینم همی   بدرالدجی شمس الحقی در کار دادم رونقی زان پس که بودم بیدقی بنمود فرزینم همی   چون برگ گل رخساره[…]

ای ملک از همتت سرسبز شد بستان گیتی

ای ملک از همتت سرسبز شد بستان گیتی – غزل136

شعر ای ملک از همتت سرسبز شد بستان گیتی _ غزل136 _ ادیب الممالک  سیم شعبان ۱۳۱۷ در تبریز منظوم داشته است   ای ملک از همتت سرسبز شد بستان گیتی شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی   گشت محکم با اساس فکرتت بنیاد عالم ماند ستوار از برای همتت بنیان گیتی  […]

ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی

ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی – غزل135

شعر ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی _ غزل135 _ ادیب الممالک    ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی وز دل سیمین صدف یاقوت تر زاید همی   بسدین درجش عقیق و لعل و مرجان پرورد باده گلگون بسیمین جام بپیماید همی   حریتم زان پسته خندان که ماهی چند روز[…]

تاریک شد جهان ز ملال نظر علی

تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی – غزل134

شعر تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی _ غزل134 _ ادیب الممالک تاریخ و مرثیه شیخ نظر علی   تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی دریا کریست خون ز خیال نظرعلی   ابر آورد قطیفه زنهار در کنار گوید منم مصدق حال نظر علی   مرغ آورد بدیعه شوریده آشکار کز من شنو جواب و[…]

اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی

اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی – غزل133

شعر اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی _ غزل133 _ ادیب الممالک    اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی خداوند محبت شاه مهرویان حبیبستی   ز صوت عندلیب اندر چمن جانها برقص آید مگر در وصف او سرگرم دستان عندلیبستی   گر او را بر فلک جانیست یا رب[…]

باشد دوشنبه موعد دیدار آن پری

باشد دوشنبه موعد دیدار آن پری – غزل132

شعر باشد دوشنبه موعد دیدار آن پری _ غزل132 _ ادیب الممالک    باشد دوشنبه موعد دیدار آن پری میدان جان فشانی و بازار دلبری   دلال عشق و یار خداوند مالدار بوسه متاع و هوش ثمن روح مشتری   روزی است بس مبارک و فرخنده آنچنان کانروز را سزد که تو از عمر نشمری[…]

زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی

زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی – غزل131

شعر زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی _ غزل131 _ ادیب الممالک  ماده تاریخ دیگر   زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی   بنزد من این رواق بود بر زنه طباق کنم ثابت این سخن ببرهان منطقی   ازیرا که آسمان بتازد ز آفتاب کند چرخ آفتاب در[…]

ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری

ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری – غزل130

شعر ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری _ غزل130 _ ادیب الممالک  ماده تاریخ تجدید یکی از بناهای شهر قم   ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری تن بتواضع دهی سر بسجود آوری   چرخی بینی بخاک مطلع جانهای پاک گشته در آن تابناک مهر و مه و مشتری   روضه فردوس را نیست بر[…]

چون پدرم باغ خلد داد به خشتی

چون پدرم باغ خلد داد به خشتی – غزل129

شعر چون پدرم باغ خلد داد به خشتی _ غزل129 _ ادیب الممالک    چون پدرم باغ خلد داد به خشتی ما به بهشتی فروختیم بهشتی   خاک وطن را بظلم و جور سرشتیم زانکه در او نیست مرد پاک سرشتی   ما به بهشتی شدیم و مسلم و ترسا بهر بهشتی به کعبه ای[…]

تاریک شد جهان ز ملال نظر علی

تاریک شد جهان ز ملال نظر علی – غزل128

شعر تاریک شد جهان ز ملال نظر علی _ غزل128 _ ادیب الممالک  تاریخ و مرثیه شیخ نظر علی   تاریک شد جهان ز ملال نظر علی دریا گریست خون ز خیال نظر علی   ابر آورد قطیفه زنهار در کنار گوید منم مصدق حال نظر علی   مرغ آورد بدیعه شوریده آشکار کز من[…]

سراج الهدی حاج ملاعلی

سراج الهدی حاج ملاعلی – غزل127

شعر سراج الهدی حاج ملاعلی _ غزل127 _ ادیب الممالک سراج الهدی حاج ملاعلی که نفسی زکی بود و حبری ملی   کنوز حکم در دلش مختفی رموز هدی از لبش منجلی   دلش گنجی از ما سوی الله تهی ز اسرار عین الیقین ممتلی   فلست اخاف من العاذلین و لم اخش مما یقولون[…]

فغان کن ماتم شمس المعالی

فغان کن ماتم شمس المعالی – غزل126

شعر فغان کن ماتم شمس المعالی _ غزل126 _ ادیب الممالک  تاریخ رحلت شمس المعالی   فغان کن ماتم شمس المعالی شکست آمد بر این طاق هلالی   ز سوگش جامه ایام گردید سیاه و تیره چون رخت لیالی   جهان پر شد زغم تا از وجودش سرای عنصری گردید خالی   حکیمی کز هنر[…]

چو سیف الدوله از سلسال باقی

چو سیف الدوله از سلسال باقی – 125

شعر چو سیف الدوله از سلسال باقی _ غزل125 _ ادیب الممالک    چو سیف الدوله از سلسال باقی ریاض احمدی را گشت ساقی   حمیت ساخت با غیرت تحالف مروت کرد با همت تلاقی   ترقی یافت روح علم از آن پس که ابدان را نفوس اندر تراقی   رواقی ساخت بهر درس سادات[…]

دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی

دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی – غزل124

شعر دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی _ غزل124 _ ادیب الممالک    دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی بار لبو نهاده پشت دراز گوشی   می گفت گرم و داغ است شیرین لبوی قندی وافکند از این ترانه اندر جهان خروشی   طفلان پی چغندر باجهد و سرعت اندر چون صوفئی قلندر دنبال دیگجوشی[…]

تخت با تاج همی گفت که ای افسر کی

تخت با تاج همی گفت که ای افسر کی – غزل123

شعر تخت با تاج همی گفت که ای افسر کی _ غزل123 _ ادیب الممالک  مکالمه تخت و تاج بمناسبت وقعه هفتم محرم ۱۳۳۳   تخت با تاج همی گفت که ای افسر کی گر شهنشاه کند عزم سپاهان از ری   آذر افروزد در دشت عراق از آزار فروردین گردد بستان سپاهان در ری[…]

گویند در دهی رفت بزغاله ای ببامی

گویند در دهی رفت بزغاله ای ببامی – غزل122

شعر گویند در دهی رفت بزغاله ای ببامی _ غزل122 _ ادیب الممالک    گویند در دهی رفت بزغاله ای ببامی برطرف بام می کرد چون غافلان خرامی   طباخ آرزویش اندر تنور سینه در دیگ فکر می پخت هر دم خیال خامی   ناگاه دید در دشت پوینده ماده گرگی از مکر کرده شستی[…]

حاج باقر جان بقر بودی چرا بیقور گشتی

حاج باقر جان بقر بودی چرا بیقور گشتی – غزل121

شعر حاج باقر جان بقر بودی چرا بیقور گشتی _ غزل121 _ ادیب الممالک    حاج باقر جان بقر بودی چرا بیقور گشتی گاو بودی خر شدستی مار بودی مور گشتی   فرض با منکر شدی بر فسق خود اقرار کردی بر تقلب های بی پایان خود مغرور گشتی   در هوای انگبین کندوی خود[…]

مخور جانا فریب از گنج گیتی

مخور جانا فریب از گنج گیتی – غزل120

شعر مخور جانا فریب از گنج گیتی _ غزل120 _ ادیب الممالک    مخور جانا فریب از گنج گیتی مشو اندوهگین از رنج گیتی   پیاده پیل گردد شاه ماتت همی در بازی شطرنج گیتی   همه دانشوران مستند و شیدا ز سحر و جادو و نیرنج گیتی   دل و چشم حکیمان خیره ماند[…]

ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی

ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی – غزل119

شعر ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی _ غزل119 _ ادیب الممالک    ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی   گشت محکم با اساس فکرتت بنیاد عالم ماند ستوار از پای همتت بنیان گیتی   گرنه عزمت سد شادی گرد عالم[…]

فریاد از این مشاوره عالی

فریاد از این مشاوره عالی – غزل118

شعر فریاد از این مشاوره عالی _ غزل118 _ ادیب الممالک  نکوهش شورای عالی عدلیه وقت   فریاد از این مشاوره عالی کز جاهلان پر، از عقلا خالی   شهریست ظلم و جور در آن قاضی ملکیست جمل و حمق در آن والی   موسی گرفته مسند فرعونی عسی گزیده منصب دجالی   جرجیس در[…]

ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی

ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی – غزل117

شعر ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی _ غزل117 _ ادیب الممالک    ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی در جلوه ز صاحبنظران هوش ربائی   وربسته زنجیر سر زلف بتانی سخت است ز زنجیر غمت روی رهائی   تا چند گرفتاری در چاه زنخدان جهدی کن[…]

دریغ کز اثر تندباد سخت سیاه

دریغ کز اثر تندباد سخت سیاه – غزل116

شعر دریغ کز اثر تندباد سخت سیاه _ غزل116 _ ادیب الممالک  تاریخ رحلت امیر سید عبدالله خان اتابکی شاعر معروف   دریغ کز اثر تندباد سخت سیاه شکست گلبنی از گلشن شرف ناگاه   ز خاندان نبی هم زدودمان صفی برفت مردی دانش پژوه و کارآگاه   جهان فضل و محامد سپهر هوش و[…]

در مشهد کویت آمده بود

در مشهد کویت آمده بود – غزل115

شعر در مشهد کویت آمده بود _ غزل115 _ ادیب الممالک    در مشهد کویت آمده بود سرمست دی از خمار باده   مادر زن خویش را گرفت او چون توپ بیاری عراده   نیمی چو ز شب گذشت دیدم کامد به سرای رو گشاده   این بنده ز جای جسته گفتم ای قوم دیگر[…]

شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه

شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه – غزل114

شعر شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه _ غزل114 _ ادیب الممالک   شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه کی یوسف مصری تو برون آی از اینجاه   می ریخت از آن شمس و قمر نجم و ثریا و آن نجم و ثریا چو دو صد عارف آگاه   با من به زبان آمده گفتند[…]

امروز جانرا با طرب هنگام پیوند آمده

امروز جانرا با طرب هنگام پیوند آمده – غزل113

شعر امروز جانرا با طرب هنگام پیوند آمده _ غزل113 _ ادیب الممالک  در ستایش پرنس ارفع الدوله   امروز جانرا با طرب هنگام پیوند آمده دل در نشاط آماده شد لب در شکر خنده آمده   سردار دانایان زره با تاب مهر روی مه در موکب مسعود شه فیروز و خرسند آمده   آن[…]