ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت

ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت – غزل21

شعر ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت _ غزل21 _ ادیب الممالک  مختوم بنام شاه ولایت   ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت وی صاحب تاج و کمر و گاه ولایت   ای از تو عیان ظاهر بینای شریعت وی در تو نهان باطن آگاه ولایت   روی تو چراغ شب دیجور طریقت نطق تو[…]

از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست

از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست – غزل20

شعر از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست _ غزل20 _ ادیب الممالک  در ستایش دانش بپارسی سره   از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست پی نماز کمر بست پیش یزدان چست   چو سرور است شد و چون بنفشه سر در پیش چو غنچه دوخت لب از گفتگوی و چون گل رست  […]

چکیده لعل معروق به صفحه سمنت

چکیده لعل معروق به صفحه سمنت – غزل19

شعر چکیده لعل معروق به صفحه سمنت _ غزل19 _ ادیب الممالک    چکیده لعل معروق به صفحه سمنت و یا ز رشحه می سرخ گشته پیرهنت   بطرف دامنت آلوده خون مگر صنما خدا نکرده گریبان گرفته خون منت   شنیده ام که گلستان شده است لاله ستان ز بسکه دست قدر لاله کاشت[…]

چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت

چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت – غزل18

شعر چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت _ غزل18 _ ادیب الممالک  ماده تاریخ حاجی آقا محسن عراقی   چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت از آنزمان که به یثرب ز مکه احمد رفت   سر آمد حکما محسن بن بوالقاسم به میهمانی حق سوی خوان سرمد[…]

در دلم جز هوای اقدس نیست

در دلم جز هوای اقدس نیست – غزل17

شعر در دلم جز هوای اقدس نیست _ غزل17 _ ادیب الممالک  خطاب به انباز خویش خانم اقدس   در دلم جز هوای اقدس نیست و اندران باغ جای هر خس نیست   غیر را ره در این سرا نبود خانه از او است از دگر کس نیست   قله قاف جای سیمرغ است آشیان[…]

همی بنازد ملک و هی ببالد بخت

همی بنازد ملک و هی ببالد بخت – غزل16

شعر همی بنازد ملک و هی ببالد بخت _ غزل16 _ ادیب الممالک    همی بنازد ملک و هی ببالد بخت بزیر سایه دارای تاج و داور تخت   ملک مظفر دین شهریار ملک آرای که تخم داد پراکنده و جان کین پرهخت   هم از اتابک اعظم که دست فکرت وی بهر دقیقه گشاید[…]

تقدیم دوست کردم قرقاول محبت

تقدیم دوست کردم قرقاول محبت – غزل15

شعر تقدیم دوست کردم قرقاول محبت _ غزل15 _ ادیب الممالک    تقدیم دوست کردم قرقاول محبت کز وی شنید مغزم بوی گل محبت   ای خرم آنزمانی کاندر حضور آن شه جوشد صراحی دل از غلغل محبت   پای نشاط کوبم اندر بساط رفعت دست امید یازم در کاکل محبت   دهقان خمیر ما[…]

مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است

مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است – غزل14

شعر مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است _ غزل14 _ ادیب الممالک    مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است بربط و طنبور آن صدای الاغست   شوره گز و تنگز و سپند و شتر خار سرو و گل و یاسمین و لاله باغست   در بر صحرا ز برف دیبه اکسون در شب یلدا ز[…]

غلام همت آنم که خاک عشق سرشت

غلام همت آنم که خاک عشق سرشت – غزل13

شعر غلام همت آنم که خاک عشق سرشت _ غزل13 _ ادیب الممالک    غلام همت آنم که خاک عشق سرشت مرید فکرت آنم که راه انس نبشت   خوشا دیار محبت که اندر آن وادی طراز کعبه شود فرش عاکفان کنشت   مکن ملامت و آزار بندگان خدای که باغبان نه برای تو این[…]

ابوالفتح اسکندری گفته است

ابوالفتح اسکندری گفته است – غزل12

شعر ابوالفتح اسکندری گفته است _ غزل12 _ ادیب الممالک   ابوالفتح اسکندری گفته است کلامی بلفظ دری گفته است   مپندار کز گفته آدمی است که این داستان را پری گفته است   ابوالفتح اسکندری این کلام به نطق و بیان حری گفته است   چنین شعر موزون و سحر حلال به اعجاز پیغمبری[…]

لسان را سحر در طی لسانست

لسان را سحر در طی لسانست – غزل11

شعر لسان را سحر در طی لسانست _ غزل11 _ ادیب الممالک    لسان را سحر در طی لسانست مه و خورشیدش اندر طیلسانست   عروس فضلش اندر حجله طبع چو در فردوس خیرات حسانست   لسانا ای که کلک در فشانم بمدحت جاودان رطب اللسانست   توئی آنکس که تیغ خامه ات را دل[…]

نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست

نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست – غزل10

شعر نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست _ غزل10 _ ادیب الممالک    نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست نه تیر چون ز کمان جست آید اندر شست   چو عمر رفته نیاید بدست آن بهتر که در حوادث آینده خفته باشی و مست   ترا ز خواب چهل ساله ننگ[…]

حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت

حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت – غزل9

شعر حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت _ غزل9 _ ادیب الممالک بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است   حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت جهانرا گنجهای شایگانی رایگان بادت   بکوری چشم عین الدوله و ادبار میرآخور فریمان ز فرمان اسب دولت زیرران بادت   نفوذ امرت از صحرای[…]

بیا که ملت ایران حقوق خویش گرفت

بیا که ملت ایران حقوق خویش گرفت – غزل8

شعر بیا که ملت ایران حقوق خویش گرفت _ غزل8 _ ادیب الممالک  پس از فتح تهران و خلع محمد علی میرزا خطاب   بیا که ملت ایران حقوق خویش گرفت شبان دادگر از چنگ گرگ میش گرفت   رسید قاضی ایوان داد و در ایوان جلوس کرد و ره اعتدال پیش گرفت   یکی[…]

به نخواهد گشت هرگز کار دیوان عدالت

به نخواهد گشت هرگز کار دیوان عدالت – غزل7

شعر به نخواهد گشت هرگز کار دیوان عدالت _ غزل7 _ ادیب الممالک  در نکوهش امجدالسلطان نامی که در عدلیه معاونت داشته فرماید   به نخواهد گشت هرگز کار دیوان عدالت تا که دارد امجدالسلطان در آن مسند دخالت   امجدالسلطان مگو دریاچه حرص و شقاوت امجدالسلطان مگو دیباچه کید و جهالت   جهل را[…]

شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب

شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب – غزل6

شعر شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب _ غزل6 _ ادیب الممالک    شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب بمیرد این معلم کز جفایش جان ما بر لب   بگفتش سودنی زین کار زیرا دیگری آید بجایش گر فرج خواهی بگو ای کاشکی امشب   شکستی تخته تعلیم و بابا رفتی از دنیا[…]

ای نگهبانان آیین ای دلیران در حروب

ای نگهبانان آیین ای دلیران در حروب – غزل5

شعر ای نگهبانان آیین ای دلیران در حروب _ غزل5 _ ادیب الممالک    ای نگهبانان آیین ای دلیران در حروب ای مدیران جراید ای خطیبان در خطوب   ای حواریون احمد ای هوا خواهان حق ای بزرگان قبایل ای رئیسان شعوب   ای علمداران امت ای نوامیس خرد ای خداوندان فکرت ای جواسیس قلوب[…]

تقدیم دوست کردم تصویر خویشتن را

تقدیم دوست کردم تصویر خویشتن را – غزل4

شعر تقدیم دوست کردم تصویر خویشتن را _ غزل4 _ ادیب الممالک    تقدیم دوست کردم تصویر خویشتن را تا جای من ببوسد آن روی چون سمن را   ای عکس چهره من چو میرسی به کویش در پای او افشان یکباره جان و تن را   زان طره معنبر کان ماه ار بچنبر بستان[…]

عجبی نیست مر آن آیت ربانی را

عجبی نیست مر آن آیت ربانی را – غزل3

شعر عجبی نیست مر آن آیت ربانی را _ غزل3 _ ادیب الممالک  غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید   عجبی نیست مر آن آیت ربانی را گر کند زنده ز نو حکمت لقمانی را   ای بتاریک شب کفر برافروخته باز پدرت در ره دین شمع مسلمانی را   اگر آن آیت رخشنده[…]

سزد ار سجده برد میر فراهانی را

سزد ار سجده برد میر فراهانی را – غزل2

شعر سزد ار سجده برد میر فراهانی را _ غزل2 _ ادیب الممالک    سزد ار سجده برد میر فراهانی را گر ز خاقان گذرد مرتبه خاقانی را   ای امیر قرشی زاده کت اعجاز سخن بند بر ناطقه زد منطق سحبانی را   گر برند اینگهر نظم تو در سوق عکاظ کس پشیزی نخرد[…]

علی نمود مصفا جمال علم یقین را

علی نمود مصفا جمال علم یقین را – غزل1

شعر علی نمود مصفا جمال علم یقین را _ غزل1 _ ادیب الممالک  هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید   علی نمود مصفا جمال علم یقین را فکند پرده ز رخسار ناز شاهد دین را   علی ز تیغ شرربار و منطق گهر آگین گسست عروه کفر و ببست حبل متین را   نمود[…]

صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد

صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد _133

دانلود دکلمه صوتی شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد حافظ _ غزل 133+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر:بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّه‌باز کردبازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه.     شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد _ غزل 133 _ حافظ   صوفی نهاد دام و سَرِ[…]

شعر به آب روشن می عارفی طهارت کرد حافظ

به آب روشن می عارفی طهارت کرد _ 132

دانلود دکلمه صوتی شعر به آب روشن می عارفی طهارت کرد حافظ _ غزل 132+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر:عَلَی الصَّباح، که میخانه را زیارت کردهمین که ساغرِ زَرّینِ خور، نهان گردید.       شعر به آب روشن می عارفی طهارت کرد  _حافظ _ غزل 132   به آبِ روشنِ می عارفی[…]

شعر بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد

بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد _ 131

دانلود دکلمه صوتی شعر بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد حافظ _ غزل 131+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر:هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کردثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد.     شعر شعر بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد _ حافظ _ غزل 131    […]

هفته‌ای-می‌رود-از-عمر-و-به-ده-روز-کشید

هفته‌ای می‌رود از عمر و به ده روز کشید – 273

دانلود دکلمه صوتی شعر هفته‌ای می‌رود از عمر و به ده روز کشید سعدی – غزل 273 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. کز گلستان صفا بوی وفایی ندمید. آن که برگشت و جفا کرد به هیچم بفروخت.   شعر هفته‌ای می‌رود از عمر و به ده روز کشید – غزل 273 –[…]

آن-که-نقشی-دیگرش-جایی-مصور-می‌شود

آن که نقشی دیگرش جایی مصور می‌شود – 272

دانلود دکلمه صوتی شعر آن که نقشی دیگرش جایی مصور می‌شود سعدی – غزل 272 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. نقش او در چشم ما هر روز خوشتر می‌شود. عشق دانی چیست سلطانی که هر جا خیمه زد.   شعر آن که نقشی دیگرش جایی مصور می‌شود – غزل 272 – سعدی[…]

بخت-این-کند-که-رای-تو-با-ما-یکی-شود

بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271

دانلود دکلمه صوتی شعر بخت این کند که رای تو با ما یکی شود سعدی – غزل 271 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. تا بشنود حسود و بر او ناوکی شود. خونم بریز و بر سر خاکم گذار کن.   شعر بخت این کند که رای تو با ما یکی شود –[…]

هر-لحظه-در-برم-دل-از-اندیشه-خون-شود

هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود – 270

دانلود دکلمه صوتی شعر هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود سعدی – غزل 270 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. تا منتهای کار من از عشق چون شود. دل برقرار نیست که گویم نصیحتی.   شعر هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود – غزل 270 – سعدی[…]

آنکه-مرا-آرزوست-دیر-میسر-شود

آنکه مرا آرزوست دیر میسر شود – 269

دانلود دکلمه صوتی شعر آنکه مرا آرزوست دیر میسر شود سعدی – غزل 269 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. وینچه مرا در سرست عمر در این سر شود. تا تو نیایی به فضل رفتن ما باطلست.   شعر آنکه مرا آرزوست دیر میسر شود – غزل 269 – سعدی   آنکه مرا[…]

ای-ساربان-آهسته-رو-کآرام-جانم-می‌رود

ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود – 268

دانلود دکلمه صوتی شعر ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود سعدی – غزل 268 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود. من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او.   شعر ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود – غزل 268 –[…]