در دلم جز هوای اقدس نیست

در دلم جز هوای اقدس نیست – غزل17

  • شعر در دلم جز هوای اقدس نیست _ غزل17 _ ادیب الممالک 

    خطاب به انباز خویش خانم اقدس

     

    در دلم جز هوای اقدس نیست

    و اندران باغ جای هر خس نیست

     

    غیر را ره در این سرا نبود

    خانه از او است از دگر کس نیست

     

    قله قاف جای سیمرغ است

    آشیان کلاغ و کرکس نیست

     

    غیر قدش که شد معدل حسن

    اختری در سپهر اطلس نیست

     

    قبلگاه دلم بجز کویش

    اندرین طارم مسدس نیست

     

    آفتابی چو عارضش تابان

    اندرین گنبد مقرنس نیست

     

    ذات او را بجان کنم تقدیس

    که به گیتی چو او مقدس نیست

     

    سرو جز چوب خشک و گل جز خار

    پیش آن نونهال نورس نیست

     

    زیور اطلس و پرند است او

    زیور او پرند و اطلس نیست

     

    گر به یک موی او مرا دو جهان

    حق تعالی عطا کند بس نیست

     

    دلم از دوریش همی نالد

    که اسیری چو او به محبس نیست

     

    گر امیری خلاف عهد کند

    بی شک از خاندان افطس نیست

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)

     

    قالب شعر: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز

    چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل

    ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی

    لمن رسم اطلال سقتهاالسحائب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    در دلم جز هوای اقدس نیست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «در دلم جز هوای اقدس نیست و اندران باغ جای هر خس نیست غیر را ره در این سرا نبود خانه از او است از دگر کس نیست» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «دلم از دوریش همی نالد که اسیری چو او به محبس نیست گر امیری خلاف عهد کند بی شک از خاندان افطس نیست» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر خطاب به انباز خویش خانم اقدس ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر خطاب به انباز خویش خانم اقدس ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *