شعر حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت _ غزل9 _ ادیب الممالک
بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است
حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت
جهانرا گنجهای شایگانی رایگان بادت
بکوری چشم عین الدوله و ادبار میرآخور
فریمان ز فرمان اسب دولت زیرران بادت
نفوذ امرت از صحرای ز یدر باد تا بیدر
مسخر از خراسان تا حدود سیستان بادت
ببام از گلرخان هندو چینت باد نوبت زن
بجام از خون دشمن باده چون ارغوان بادت
زعیم ز عفرانلو بر درت چون زعفر جنی
چو رخسار عدو صحن پلو پر زعفران بادت
امیری کن بامرائی و دلشادی بشاد للو
ز تیموری هزاران بنده همچو گورکان بادت
بروز رزم رمحت از یمن تیغت ز هند آید
تفنگ از آلمان، تیر و کمان از ترکمان بادت
زمینت مزرع و همت کشاورز و هنر دهقان
جهان بازار وهش مایه خرد بازارگان بادت
مرکب آید از تبریز توقیع منیرت را
قلم از شوشتر آید قلمدان ز اصفهان بادت
برات بنده را در جوف این مکتوب چون یابی
بخوان ای خواجه کاندر فرق تاج از فرقدان بادت
پس آنکه وجه آن بستان و با سرعت حوالت کن
ولی این نکته اندر گوش جان خاطر نشان بادت
که این مرسوم من نی حاصل ملک ملک باشد
که گر غارت کنی گویم برادر نوش جان بادت
به هر صاحبقرانش صاحب الامری نظر دارد
ز قرآن شرم اگر داری حذر از یکقران بادت
بود این قیمت حلوا و مزد خواندن قرآن
تو نه حلوا خوری نه حافظی پروا از آن بادت
میفکن در خطر خود را برای امتحان اینجا
که گر جوئی شرف پرهیز از این امتحان بادت
الا تا استجابت در دعای خستگان باشد
دعای من بگیتی حرزتن تعویذ جان بادت
به دل از پرتو شمس الشموست نور حق طالع
به سر از سایه باب گرامی سایبان بادت
مطالب بیشتر در:
ادیب الممالکشعر مشروطه
وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعر: غزل
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز
چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل
ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت جهانرا گنجهای شایگانی رایگان بادت بکوری چشم عین الدوله و ادبار میرآخور فریمان ز فرمان اسب دولت زیرران بادت» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «الا تا استجابت در دعای خستگان باشد دعای من بگیتی حرزتن تعویذ جان بادت به دل از پرتو شمس الشموست نور حق طالع به سر از سایه باب گرامی سایبان بادت» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است ادیب الممالک
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024