دانلود دکلمه صوتی شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد حافظ _ غزل 133+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر:بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّهباز کردبازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه.
شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد _ غزل 133 _ حافظ
صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد
بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّهباز کرد
بازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه
زیرا که عَرضِ شعبده با اهلِ راز کرد
ساقی بیا که شاهدِ رعنایِ صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغازِ ناز کرد
این مطرب از کجاست که سازِ عراق ساخت؟
و آهنگ بازگشت به راهِ حجاز کرد
ای دل بیا که ما به پناهِ خدا رویم
زآنچ آستینِ کوته و دستِ دراز کرد
صنعت مَکُن که هر که محبت نه راست باخت
عشقش به روی دل درِ معنی فراز کرد
فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید
شرمنده رَهرُوی، که عمل بر مجاز کرد
ای کبک خوش خُرام کجا میروی؟ بایست
غَرِّه مشو که گربهٔ زاهد نماز کرد
حافظ مکن ملامتِ رندان که در ازل
ما را خدا ز زهدِ ریا بینیاز کرد
شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کردصوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد این قطعهها توسط فاطمه زندی، فریدون فرحاندوز و سهیل قاسمی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّهباز کرد.صوفی پشمینه پوش، دام تزویر خود را پهن و سر حقه شعبدهبازی خودش را باز کرد. او مکر و فریب خود را با چرخ مکار آغاز کرد.
معنی بازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه
بازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عَرضِ شعبده با اهلِ راز کرد.نیرنگ و بازی روزگار، آن صوفی را رسوا خواهد کرد، زیرا که او به عارفان و رازداران، جادو و افسون خود را عرضه کرد.
این دو بیت در تحقیر صوفی سروده شدهاند؛ کسی که خیال میکند میتواند با زمانه نیز شعبده و جادوگری کند، اما روزگار فریبکارتر از اوست و به دلیل اینکه با عارفان کج ساخته، او را رسوا میکند.
معنی ساقی بیا که شاهدِ رعنایِ صوفیان
ساقی بیا که شاهدِ رعنایِ صوفیان دیگر به جلوه آمد و آغازِ ناز کرد.ساقی بیا که به مجلس رونق و اعتبار دهی زیرا معشوق زیباروی صوفیان ریاکار بار دیگر خود را نمایان کرد و ناز و عشوه آغاز نمود.
معنی این مطرب از کجاست که سازِ عراق ساخت؟
این مطرب از کجاست که سازِ عراق ساخت؟ و آهنگ بازگشت به راهِ حجاز کرد. این رامشگر از کجاست که ابتدا نغمۂ عراق نواخت و سپس به دستگاه حجاز پرداخت.
معنی ای دل بیا که ما به پناهِ خدا رویم
ای دل بیا که ما به پناهِ خدا رویم زآنچ آستینِ کوته و دستِ دراز کرد.اي دل بيا تا از آنچه آن آستين کوتاه و دست دراز کرد به خدا پناه ببريم .دورویی و ریا کاری مکن ، چرا که هر کس در راه دوستی پاکباز نبود ، عشق ، در مقصود را بروی دل او می بندد .
معنی صنعت مَکُن که هر که محبت نه راست باخت
صنعت مَکُن که هر که محبت نه راست باخت عشقش به روی دل درِ معنی فراز کرد.ای صوفیِ حُقّه باز،حیله گری مکن که هرکس ازروی صداقت ودرستی مهروزی نکند عشقِ اوبی ثمرخواهدبود وراه به جایی نخواهدبُرد عشق هایی که از روی حیله ونیرنگ باشد درمعنی رابه روی دل می بندد.
معنی فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید
فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید شرمنده رَهرُوی، که عمل بر مجاز کرد.فردای قیامت که آستانه حقیقت آشکار شود ، آن سالک و رهرو ریا کاری که کارش از روی حقیقت نبود شرمنده میشود.
معنی ای کبک خوش خُرام کجا میروی؟ بایست
ای کبک خوش خُرام کجا میروی؟ بایست غَرِّه مشو که گربهٔ زاهد نماز کرد.ای کبک زیباحرکات، به کجا میروی؟ صبر کن و فریب گربه زاهد که نماز میخواند را مخور.
معنی حافظ مکن ملامتِ رندان که در ازل
حافظ مکن ملامتِ رندان که در ازل ما را خدا ز زهدِ ریا بینیاز کرد.حافظ، وارستگان و رندان را سرزنش مکن، زیرا خداوند در رهمان ابتدای خلقت ما را از انجام زهد ریاکارانه بینیاز ساخت. یعنی تقدیر ما این است که ریاکار نباشیم.
دیدگاه ماربران درباره شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد
علی می گوید:این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
مطرب کسیست که ساز می زند و دیگران را به طرب میاورد. اگر دقت کنیم متوجه میشویم که منظور از مطربی که ساز عراق ساخت حسین ابن علی است. که به منظور بیعت نکردن با حاکم ظالم زمانه که دین اسلام را که راه و روش انسان سازی و کمال است، تبدیل به وسیله ای برای حکومت کردن کرده بود. دین رسول خدا که در حجاز متولد شد. حسین ابن علی با شهادتش دین رسول خدا را زنده کرد. کل این غزل در مورد ریاکارانی است که با اهل راز عرض شعبده می کنند. گربه ی زاهد هم که معلوم است.
سهیل قاسمی می گوید:یت ششم: صنعت کردن: راهی ساختن، حیله ای یافتن.
باختن به نظرم شکل تغییر یافته بازیدن (مصدری مثل ِ بازی کردن) است. راست باختن، پاک باختن را به ذهن می آورد. پاکبازی.
محبت نه راست باخت یعنی محبت را به درستی و صداقت انجام نداد (بازی نکرد). (؟)
«در، فراز کردن» اینجا یعنی چیزی را مانع کردن است. یعنی دری را فراز کرد (بر افراشت، عَلَم کرد!)
دنبال ِ راه و حیله نباش. چون هر کس که نخواهد صادقانه محبت بورزد، عشق بر روی دل ِ او در ِ معنی (عقل) را احداث می کند (و راه ِ حصول ِ مستقیم از دل به عشق را از او می گیرد.)
دکتر صحافیان می گوید:
نکته: همه ابیات طعنه به مدعیان سلوک دارد که از تاریکی خود نیز بیخبرند. صوفی مدعی برای آدمیان مشتاق دام گسترده و پیاله( مخصوص شعبده) را گشوده و با این خیال، به نیرنگبازی با فلک رفته است (گردی فلک به حقهای تشبیه شده که با ستارگان شعبده بازی میکند)
۲- اما فلک افسونگر رسوایش خواهد کرد- تخم مرغهای دزدی را در کلاهش میشکند- چون با صاحبان راز و سالکان بیادعا شعبده و مکر کرده است.(خانلری: بازی دهر)
۳-بزم این صوفیان آغار شده و شاهد خوش قامت برایشان طنازی میکند، ساقی تو هم بزمشان را کامل کن( تا غرق غرور و توهم خویش باشند)
۴-و این نوازنده از کجا آمده که در پرده ” عراق” مینوازد و در “رجعت” نوازندگی از پرده ” حجاز” سر در آورده است(نوازنده نیز غلط افکن و دغل کار است-خانلری: ز راه ححاز)
۵- ای دل بیا از این صوفیان کوتاه آستین که به رازها و جانهای مشتاقان دست درازی کردهاند، به خداوند پناه ببریم!( گستردگی مکر)
۶-تصنع و ادعا نکن!حضرت عشق در معنا را بر غیر پاکبازان بسته است.
۷- و در روز رستاخیز که حقیقت آشکار شود( نور از تاریکی و حق از باطل جدا شوند)آنکه به راه حقیقت نرفته سرافکنده است.
۸-ای مدعی( وصول به مقامات یا پیشوایی کمالات)که چون کبک خوش رفتار پیش میروی، درنگ کن و فریب نماز گربه زاهد را( خانلری: عابد)نخور.
۹- حافظ! رندان بی ادعا را سرزنش نکن! خداوند از روز ازل ما را از پارسایی ریایی بینیاز کرده است.
معنی شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد چیست؟
صوفی پشمینه پوش، دام تزویر خود را پهن و سر حقه شعبدهبازی خودش را باز کرد.
شعر صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد اثر کیست ؟