خود آزاری

خود آزاری

خود آزاری   از حال رفتن های پی در پی از دست رفتن های تدریجی با خاطرات مست خوابیدن خون سرفه های صبح در گیجی   از لذت درد خودآزاری از زانوان غم بغل کردن مرهم به روی زخم خود بردن با عکس نامحرم بغل کردن   از روح مجروحی که آخر ماند مرحومه در[…]

عذاب

عذاب

عذاب   تو سرسخت میشی ازم بگذری به این راحتیها تمومش نکن حلالم نکردی،نکردی ولی دیگه زندگیمو حرومش نکن عرق ریختم پای این رابطه که شاید یه روزی دلت مست شه من انقد بد آوردم از دست عشق میترسم که هر راهی بن بست شه واسه رد شدن از میون دلم توو هر ثانیه دستو[…]

تو بودی...

تو بودی…

تو بودی…   منو بی هوا جا گذاشتی و من نفس می کشم توو هوایی که نیست توو بیراهه ها با تو راه اومدم برای رسیدن به جایی که نیست تو بودی که گفتی نمی فهممت تو بودی که گفتی فراموش کن یه عمره تو گفتی و من ساکتم یه بارم تو حرفِ منو گوش[…]

نمیخوام...

نمیخوام…

نمیخوام…   نبايد سر صحبتو وا كنيم نميخوااام اشكامو باور كنی ميدونم چقد حالت امشب بده نميخوااام اوضاعو بدتر كنی نبايد بذارم نگاهم كنی كه حرفات كم كم تلنبار شه نبايد بذارم دوباره منو ببوسی و تاريخ تكرار شه توو چشمام خوندی كه حالم بده توو چشمات ديدم كه ناراحتی ولی بايد امشب تمومش كنيم[…]

تا آخرقصه مال همیم...

تا آخرقصه مال همیم…

تا آخرقصه مال همیم…   “کنار تو زیباترین لحظه ها چقد عاشقونه رقم می خوره دلم از همه عالم و آدماش کنار تو که باشه، دل می بُره 19/04/1393 تماشای تو فصلِ دل کَندنه از آهنگ غمگین دلواپسی هوای تو رو کرده احساسِ من تویی که تو این خونه تنها کسی حضور تو دنیای آرامشه[…]

شب موعود

شب موعود

شب موعود   شب موعود شد، بالا بیاور استکانت را بریز و نوش کن ناگفته‌های نیمه‌جانت را زمان کوچ تلخ من از این آغوش پاییزی کمانت را زمین بگذار و واکن ابروانت را چه جای پر زدن در تو، منِ گنجشک را وقتی پرستوها قُرُق کردند کل آسمانت را؟ فراموشم کن ای همخانه‌ی بی‌خانه، می‌ترسم[…]

کافیست...

کافیست…

کافیست…   با تو خوشبخت میشوم یک روز : این تجسم برای من کافیست اینکه شاید تو هم دچار منی… این توهم برای من کافیست پشت این اشک ها صبورم من؛ مثل دیوانه های زنجیری امتحان کن چگونه میمیرم ؛ یک تبسم برای من کافیست مثل یک وسوسه به دور تنم؛  با تو و عطر[…]

روح سرگردان...

روح سرگردان…

روح سرگردان…   دارم تو این شبای ساکت و سرد به آغوش سفید ماه میرم شبیه روح سرگردونم و با یه جسم مرده دارم راه میرم روی دستای من افتاده سایه صدای رعد و برق اسمونه یکی باید میون شهر باشه یکی که موقع رفتن بمونه! به رفتن راضی ام اما به موندن اگه اصرار[…]

احساس عجیب

احساس عجیب

احساس عجیب   چه احساس عجیبی بی تودارم همین روزا که داری دور میشی واسه از یاد من رفتن یه روزی به بودن با یکی مجبور میشی برو بالا به سمت اسمونت… همون جایی که باید پا بذاری خودم رو به زمین میکوبم اما بگو الاگلنگ و دوست داری زمین جای قشنگی نیست وقتی درو[…]

برگرد

برگرد

برگرد   به قصه ای که به مغزم چپانده ای برگرد به هرچه بودی و هستی و مانده ای برگرد به روزهای خوشی مان به استرس هامان -که کار را به مشاور کشانده ای-برگرد تمام من به تو تقدیم شد بدون رسید تمام من تو که من را چلانده ای, برگرد من از حضور تو[…]

گفته بودی

گفته بودی

گفته بودی   گفته بودی: اوّلش سخت است عادت می کنی! گفته بودم :جای قلبم هم قضاوت می کنی؟ هر شبم قرآن به سر دارم که برگردی ولی … آیه های عشق را با او تلاوت می کنی نازنینم ! از تصور کردنش دیوانه ام : جای من ، او را به آغوشت هدایت می[…]

بن بست

بن بست

بن بست   بنبست جاده های تو دیوار من شده! از طاق و اتفاق و نگاهت سقوط: من باید به ابروان خودم خم نیاورم تو داد پشت محکمه ها و سکوت: من! با خاطرات رفته پر از عشق بازی ام کز می کنم میان خودم، دم نمی زنم خون می دود به صورت سرخم.. تمام[…]

فرصتی نیست

فرصتی نیست

فرصتی نیست   فرصتی نیست به جز فرصت آخر که منم شب دراز است و جهان خواب و قلندر که منم قلب تو قله ی قاف است و زمرد بدنی ماجراجوی کهن در پی گوهر که منم توی این کوچه کسی منتظر آمدن است در به در می زنم انگشت به هر در که منم[…]

بنشین تا تورا ورق بزنم

بنشین تا تورا ورق بزنم

بنشین تا تورا ورق بزنم   بنشین تا تو را ورق بزنم که برایم پر از معمّایی من و تو، باد و عطر نارنجیم با خودت کی کنار می آیی؟ با مراعات دوستت دارم تا از این بی نظیر تر نشوی از تو حرفی نزد خدا، می خواست سَر هر منبری هدر نشوی تو همان[…]

یه زن...

یه زن…

یه زن…   نگاهم کن الان که داری میری ببین رنگم چه جوری زرد میشه واسه من سخته از تو دور باشم نگو آدم تو سختی مرد میشه   داری با خنده از من دور میشی مگه این بغض و گریه، خنده داره؟ یه زن هم دائم چشمش خیس میشه یه زن هم گاهی وقتا[…]

وصله ی ناجور

وصله ی ناجور

وصله ی ناجور   نمیشه ما دوتا با هم بمونیم نمیتونم بگم که باز میشه منو تو وصله ی ناجور بودیم یه وقتا عشق مشکل ساز میشه دارم بیزار میشم از کسی که همیشه وقت حرفام خواب داره یه جاهایی صبوری خوبه اما مگه آدم چقد اعصاب داره؟ تو که میدیدی مال من نمیشی واسه[…]

تماشای تو

تماشای تو

تماشای تو   از تماشای تو برمی‌گردم از غم‌انگیزترین زیبایی از تماشای تو برمی‌گردم به خودم، به گوشه‌ی تنهایی   من یه رویا با خودم دارم اَزت که منو از همه چی ترسونده اولین و آخرین دیدارت لحظه لحظه‌ش توی یادم مونده   می‌دونم چه ساعتی خندیدی می‌دونم چه لحظه‌ای پلک زدی حتی وقت رفتنم[…]

زمان

زمان

زمان   هوام برفیه،جای تو،این روزا یه بهمن توی قلب من جا شده تو دنیای من بودی،حالا ببین دیگه دستم از دنیا کوتا«ه» شده!   زمان‌خیلیارو عوض میکنه یکم‌ مرد باشو بگو جا زدم میدیدم کم‌آوردنت رو ، ولی همیشه خودم رو به اون را«ه» زدم   با دستای تو رِشتَمون پنبه شد چه رویاییو[…]

نگاهم کن

نگاهم کن

نگاهم کن   نگاهم کن الان که داری میری ببین رنگم چه جوری زرد میشه واسه من سخته از تو دور باشم نگو آدم تو سختی مرد میشه   داری با خنده از من دور میشی مگه این بغض و گریه، خنده داره؟ یه زن هم دائم چشمش خیس میشه یه زن هم گاهی وقتا[…]

تماشای تو فصلِ دل کَندنه

تماشای تو فصلِ دل کَندنه

تماشای تو فصلِ دل کَندنه   “کنار تو زیباترین لحظه ها چقد عاشقونه رقم می خوره دلم از همه عالم و آدماش کنار تو که باشه، دل می بُره 19/04/1393 تماشای تو فصلِ دل کَندنه از آهنگ غمگین دلواپسی هوای تو رو کرده احساسِ من تویی که تو این خونه تنها کسی حضور تو دنیای[…]

قمار.......

قمار…….

قمار…….   ورق ها را نخوانده گفتم اما حکم خود – دل را –  که شاید اینچنین رونق دهم یکباره محفل را  ورق ها را که خواندم پنج برگ روسیاه آمد  بدون ساز و برگ آغاز کردم جنگ کامل را  یقینا شاه عاقل جنگ را آسان نمی گیرد  ولی من سهل می پنداشتم این کار[…]

لحظه ها

لحظه ها

لحظه ها   نبايد سر صحبتو وا كنيم نميخوااام اشكامو باور كنی ميدونم چقد حالت امشب بده نميخوااام اوضاعو بدتر كنی   نبايد بذارم نگاهم كنی كه حرفات كم كم تلنبار شه نبايد بذارم دوباره منو ببوسی و تاريخ تكرار شه   توو چشمام خوندی كه حالم بده توو چشمات ديدم كه ناراحتی ولی بايد[…]

دانشجوی مازندران

دانشجوی مازندران

دانشجوی مازندران   برگرد بی تو حال من خوش نیست داره لبامو مرگ می بوسه بعد از تو با من آسمون لج کرد بارون واسم مثل یه کابوسه یک روح تنها تو خیابونا پایان عشق و شاعری اینه برگرد بی تو حال من خوش نیست دستات واسم مانند مورفینه پرواز می کردم تو رویاهام پابند[…]

بودن و نبودن

بودن و نبودن

بودن و نبودن   دلم با نگاهت يه جوری شده كه دائم تو حال فروپاشيه می ترسم به چشمات زياد خيره شم می ترسم بفهمم كه نقّاشيه!   نه،چيزی ندارم از اين زندگی يه چَن تا ترانه كه واسه توئه هنوز بهترين عطر دنيای من عرق كردنای لباس توئه   سلام ماه نازم، چرا ساكتی؟[…]

پسرم وقت ما دو تا تنگ است

پسرم وقت ما دو تا تنگ است

پسرم وقت ما دو تا تنگ است پسرم وقت ما دو تا تنگ است پشت در ایستاده! این مرگ است! هر طرف می روم فقط جنگ است  این خداحافظیِ من با توست   شاید این شعر آخرم باشد مرگ، شاید برادرم باشد فاجعه اسم دیگرم باشد غصه های من از خدا تا توست   درد[…]

شطرنج نیست زندگی من

شطرنج نیست زندگی من

شطرنج نیست زندگی من   تنهام مثل مهره ی آخر شاهم، ولی بدون وزیرم بدجور زخم خورده‌ام اما سوگند خورده‌ام که نمیرم   ماتم به گوشه‌ای که نبینم پشتم به گریه های خودم بود کوه است روبروی جهانم تنها صدا، صدای خودم بود   دیوانه وار زل زده‌ام در دیوارهای محکم خانه بی هیچ آرزوی[…]

جشن شیطان

جشن شیطان

جشن شیطان من ندانـــم، كجـا و در چـــه زمان اين حكايت چه كـــس نمود بيــــان كــــه عــــزازيل صبح يا شــــامى خــواند در پيش خويش فـــرزندان كـــــرد بــــر پاى آن چنـان جشنى كه ســـزاوار باشـــد از شيـــــطان صرف كردند چون طعام و شراب امتـــحان خـواست گيرد از پسران تا بدانــــد كـــه بهــــر نـــوع بشـر از كـــــدامين[…]

جای می از خون جگر خوردنم

جای می از خون جگر خوردنم

جای می از خون جگر خوردنم   جای مِی از خونِ جگر خوردنَم زنده ولی درخودِ من مردنم خاله زنک بازیِ من با خودم از تو گلایه به خودم بردنم من خودِ تنهایی و غم دیدنم دلخوشی و شادیِ کم دیدنم بعد تو ویرانیِ یک زلزله در خودم اندازه یِ بَم دیدنم زیر فشار غم[…]

خورشید ما

خورشید ما

خورشید ما   من چی بگم جادوگر شب کیه فقط میدونم شب تاریک چیه این شب صاب مرده سحر نداره هیچکی از خورشید خبر نداره خورشید ما که پشت کوه ها جا شه شاید خوابش برده یا مرده باشه کلید صبحِمون میگن گم شده قیمتشم نصیب مردم شده تو تاریکی دنبال چی میگردی تو مرده[…]

جنگ

جنگ

جنگ   پدرم تو گذشته جامونده هنوزم فکر جنگ و خمپارس(ت) خونه رو شکل پادگان کرده مادرم خیلی وقته بیچارس(ت) باخودش,با خداش, راحت نیس(ت) مردی که جنس قلبش از سنگه سی و چن(د)ساله که پدر داره باخودش,با خداش,میجنگه مادرم خیلی وقته بیچارست بس که تنها تو خونه میشینه شب میخواد پیش شوهرش باشه شوهرش خواب[…]