قالب های شعر فارسی
قالب های شعر فارسی، نوعی دسته بندی برای شعر ها محسوب میشود. که میتوان آن ها را با توجه به قالبی که دارند در دو دسته کلی کلاسیک (سنتی) و یا مدرن (نوین) قرار داد.
قالب های شعر فارسی
در کل منظور از قالب یک شعر فرمت ظاهری آن شعر است. یعنی آرایش کلی مصراع های شعر در کنار هم، نظام وزن های هر مصرع و نظم قافیه بندی آن است.
قالب شعر سنتی (کلاسیک)
این قالب ها از دوران کهن پدید آمده اند، هرچند امروز هم رایج هستند. که دارای قوانینی مثل «تساوی وزن مصراع های یک شعر و نظم ثابت قافیه ها» هستند.
برای سرودن یک شعر در قالب کلاسیک، شاعر ناچار است به قوانین عروض و قافیه مسلط باشد. حتی آگاهی به این قوانین برای مخاطبان شعر و اهالی موسیقی به طور مثال نوازنده ها و خواننده ها هم خالی از لطف نیست.
برای یادگیری آسان و سریع عروض و قافیه میتوانید در کارگاه عروض و قافیه شرکت کنید.
چند قالب شعر سنتی رایج
غزل، چهارپاره، مثنوی، قطعه، قصیده، مسمط، رباعی، دوبیتی و…
قالب نوین (مدرن)
در دوران معاصر شاعرانی بر آن شدند که سنت شکنی کرده و پا را فراتر از قواعد و قوانینی بگذارند که یک شاعر را در سروندن شعر محدود میکند. یعنی دو اصل کلی تساوی وزن مصراع های شعر و نظم ثابت قافیه ها را دیگر رعایت نکردند. که ما از نیما یوشیج بعنوان اولین پدید آورنده رسمی قالب های نوین یاد میکنیم.
در زیر شعری از نیما را میخوانیم.
کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها
گشت بی سود و ثمر
تنگنای خانه ام را یافت دشمن با نگاه حلیه اندوزش
وای بر من! می کند آماده بهر سینه ی من تیرهایی
که به زهر کینه آلوده ست.
پس به جاده های خونین کله های مردگان را
به غبار قبرهای کهنه اندوده
از پس دیوار نبر خاک می چیند
وز پی آزار دل آزردگان
در میان کله های چیده بنشیند
سرگذشت زجر را خواند.
وای بر من!
در شبی تاریک از اینسان
بر سر این کله ها جنبان
چه کسی آیا ندانسته گذارد پا؟
از تکان کله ها آیا سکوت این شب سنگین
-کاندر آن هر لحظه مطرودی فسون تازه می بافد-
کی که بشکافد؟
یک ستاره از فساد خاک وارسته
روشنایی کی دهد آیا
این شب تاریک دل را؟
عابرین! ای عابرین!
بگذرید از راه من بی هیچ گونه فکر
دشمن من می رسد، می کوبدم بر در
خواهدم پرسید نام و هر نشان دیگر.
وای بر من!
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را
تا کشم از سینه ی پر درد خود بیرون
تیرهای زهر را دلخون؟
وای بر من!
24 بهمن 1318
قالب شعر: نیمایی
برای مطالعه دیگر اشعار نیما یوشیج از طریق دکمه زیر اقدام کنید.
اشعار نیما یوشیجچند قالب نوین رایج
از قالب های نوین(مدرن) میتوان به نیمایی، سپید و موج نو اشاره کرد.
شعر کاپوت های گران قیمت پوریا پلیکان نیمی از من مردِ دیگریست مردی که دکمههای پیراهنش را باز میگذارد متلک میاندازد به پیادهرو وُ دست میکشد به اندامِ زنها مُشت میزند به دماغ هرچه پلیس مست میکند کنارِ فاحشهها گُل میکِشَد با اراذلِ اوباش وَ بالا میآورد گوشتِ زنانی که خورده را کنارِ جدولها[…]
شعر خرمشهر و زخم هایی که ادامه دارند پوریا پلیکان خمپاره خورد بازار شهر سایهبانِ میوهفروشی سوراخ شد وُ آفتاب دارد بچههایم را پلاسیده میکند. تَرکِش راه افتاده در عضلاتِ خیابان به میدان رسید خمپاره خورده میدان شهر مجسمهاش را از تکههای سُرب ساختهاند وَ این سرباز هر بار گریه کند تَرکِش میچکد روی[…]
شعر سنگینی بغضهای تو پوریا پلیکان آنقدر به نقطهای سفید خیره شدهام که سیاهی چشمهایم خاکستری شدهاند دراز کشیدهام وُ روی تنم نقاشی میکنی تنم به نقشهای بدل شده وَ مثل کتاب اطلس سنگینی جهان روی دوش من است اگر غَلت بزنم کوههایی که روی شانهام کشیدهای به زمین میخورند وُ لبپَر میشوند تو[…]
شعر سیبری پوریا پلیکان دستهای کوچک تو مثل برف لای انگشتهایم ذوب میشوند چشمهایت را نبند وقتی تو را میبوسم چشمهایت دو دریچه به ماهیست که از لای شاخهها میوزد. سفیدیِ چشمهای تو زمستان است هربار در آغوششان میافتم لرز میافتد به اندامم. صدای له شدنِ برفها در زیرِ پا سرودیست که با دندانِ[…]
شعر تابلوهای عریان پوریا پلیکان تو در تمام نقاشیهای مودیلیانی تو در تمام نقاشیهای پیکاسو _ حتی در تابلوی مودیلیانیاش _ وَ در تمام نقاشیهایی که نقاشانش را نمیشناسم حضور داشتهای مهم نیست تابلوها عریان باشند یا نباشند هم عریانیات زیباست هم بیعریانی زیباییِ تمامِ زنانی که در یک نقاشی جمع شدهاند تویی[…]