شعر-الا-یا-ایها-الساقی-ادر-کاسا-و-ناولها-حافظ

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها – 1

  • دانلود دکلمه صوتی شعر الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها حافظ (غزل 1) + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها / به بویِ نافه‌ای کآخر صبا زان طُرّه بگشاید / ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها…

     

    شعر الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها – غزل 1- حافظ

     

    اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها

    که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

     

    به بویِ نافه‌ای کآخر صبا زان طُرّه بگشاید

    ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

     

    مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم

    جَرَس فریاد می‌دارد که بَربندید مَحمِل‌ها

     

    به مِی سجّاده رنگین کن گَرت پیرِ مُغان گوید

    که سالِک بی‌خبر نَبوَد ز راه و رسمِ منزل‌ها

     

    شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل

    کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحل‌ها

     

    همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر

    نهان کِی مانَد آن رازی کزو سازند محفل‌ها

     

    حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

    مَتٰی ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا و اَهْمِلْها

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)

     

    الا یا ایها الساقی صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی از شعر الا یا ایها الساقی حافظ است. این قطعه‌ها توسط آراسپ کاظمیان، سهیل قاسمی، فریدون فرح‌اندوز، محسن لیله کوهی و ناهید قرداشخانی خوانده شده‌اند.

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    معنی اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها

    هان ای ساقی جام شراب را به گردش درآور و به من بده؛ چرا که عشق در ابتدا آسان در نظرم جلوه‌گر شد اما در پایان دشوار و سخت شد.

     

    معنی به بویِ نافه‌ای کآخر صبا زان طُرّه بگشاید‌

    به سبب بوی خوش یا به امید بوی مشک که صبا آن را از زلف پر چین و شکن یا از طره تابدار جانان می آورد چه خون ها که در دلها افتاد . یعنی دلها را پر از خون کرد و سبب خون شدن دلها انتظار طولانی است . چه صبا در گشودن پیچ و تاب زلف مجعد جانان درنگ می کند و باعث اضطراب خاطر عشاق می گردد . [ جعد = موی مجعد یعنی مویی که به شکل جلقه زنجیر باشد . تاب = در اینجا به معنی چین و شکن است . نافه = نافه مشک یعنی غلاف مشک ]

     

    معنی مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم

    من در منزل معشوق امنیتی برای عیش وشادی ندارم زیرا پیوسته؛صدای جرس بلند است که بارها را ببندید.

    منزل: جایگاهی است در ضمن سفر، که قافله بار خود را بر زمین می گذارد و باز از آنجا حرکت می کند؛محل فرود آمدن.

    جَرَس: درآی و زنگ،مراد زنگی است که به گردن شتر کاروان بسته شده باشد تا کاروانیان را از حرکت کاروان آگاه کند و آ-ه-ن-گ حرکت را اعلام دارد.

    مقصود اینکه در این دنیا که خطر مرگ ، مثل بانگ جرس که به کاوانیان اعلام حرکت می کند، هر دم ما را تهدید می نماید، چگونه با خیال آسوده عیش و شادی کنیم.

     

    معنی به مِی سجّاده رنگین کن گَرت پیرِ مُغان گوید

    به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید / که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها اگر پیر مغان یعنی باده فروش به تو گوید که اسباب عبادت و سجاده را با شراب آلوده کن . سخنش را قبول کن و اوامر او را به جا بیاور . زیرا که پیر مغان ، سالک مرتاص طریق باده نوشان است و از عادات و رسوم میخانه ها بی خبر نیست .

     

    معنی شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل

    افرادی که طریق معرفت را طی نموده باشند مدام بیمناک هستند و آؤام و قرار ندارند.

    سبکساران ساحل ها اشاره به افرادی دارد که هیچ هم و غمی ندارند و آسوده خاطرند. حافظ می گوید این افراد راه عشق و معرفت را طی نکرده اند و به همین دلیل است که از ان بی خبر هستند.

     

    معنی همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر

    در بیت ششم با یادآوری این نکته که حافظ از طرفداران شناخته شده شاه شجاع بوده و در زمان حکومت موقّت شاه محمود متّهم و تحقیر می شود شمّه یی بیان می دارد و می گوید البته این امر چیزی نبود که بشود پنهان کرد و همه می دانستند که من طرفدار شاه شجاع هستم.

     

    معنی حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

    حضور و غیبت دو اصطلاح عرفانی است.

    حضور :به حضور رسیدن ، خود را در حضور خدا احساس کردن و به مراقبه دست پیدا کردن.

    غیبت یعنی خود را در محضر خدا احساس نکردن .

    مفهوم بیت :اگر می خواهی که در مراقبه و حضور باشی پس هیچگاه خدا را فراموش نکن و توجه خود را از او دور نساز چطور انسان از او غایب می شود و چگونه انسان در حضور او نیست در مصراع دوم مشخص می شود.

    تَلقَ: از فعل لَقِیَ یَلقَی و مصدر لِقاﺀ به معنی کسی را دیدن یا با کسی برخورد کردن.

    تَهوَی: از فعل هَوِیَ یَهوَی و مصدر هَوَی به معنی دوست داشتن.

    دَع : فعل امر از فعل وَدَعَ یَدَعُ و مصدر وَدع به معنی ترک کردن و واگذاشتن.

    اَهمِل: امر از فعل اَهمَلَ و مصدر اِهمال به معنی بی مصرف گذاشتن چیزی یا فراموش کردن آن.

    من تهوی : آنچه را دوست داری اهمل : واگذار، ترک کن

    ها : موج آن دنیا دع الدنیا : وداع ورها کن دنیا را

    ای سالکِ طالبِ حضور! اگر می خواهی و آرزویِ آن دولتِ عُظمی داری، از ایام معدوده حیاتِ دنیا که سرمایه کسب کمالات و مورثِ حضور است، غافل مشو و به غفلت بر باد مده.

    تا آن که زمانِ ملاقات شود و به حضور دائمی برسی با کسی که دوست می داری او را و مبتلا به محبتِ او هستی. چون به این دولتِ عظمی فائز شدی، پس بگذار دنیا را و ترک کن او را. زیرا که چون به معرفتِ شهودی و حضور دائمی که علتِ ایجاد توست، رسیدی، بعد از آن ماندن تو در کاروانسرایِ عاریتی و ولایتِ بیگانه، از قبیلِ تحصیلِ حاصل است.

     

    نظرات برخی کاربران درباره ی غزل الا یا ایها الساقی حافظ:

    1- امیدی می گوید:

    من نمی دانم محققان در این باره چه فرموده اند ولی این قدر می دانم که اولاً مصراع ألا یا أیّها الساقی… در دیوان یزید ضبط نشده است. ثانیاً اگر دست از تعصب برداریم و قول را از قائل جدا کنیم و به گفته امین کیخا گفته را با سنجه گوینده داوری نکنیم، الحق یزیدبن معاویه طبعی روان و خیالی نازک داشته و شعر را شاعرانه می سروده است و اینک نمونه شعر او:
    لها حکم لقمـان وصـورة یوسـف
    ونغـمـه داود وعـفـه مـریـم ِ
    ولی حزن یعقوب ووحشـه یونـس
    وآلام أیـــوب وحـســرة آدم ِ
    ولو قبـل مبکاهـا بکیـت صبابـة
    لکنت شفیت النفـس قبـل التنـدم ِ
    ولکن بکت قبلی فهیج لـی البکـاء
    بکاهـا فکـان الفضـل للمتـقـدم ِ
    بکیت علی من زین الحسن وجههـا
    ولیس لها مثـل بعـرب وأعجمـی
    مدنیـة الألحـاظ مکیـة الحشـی
    هلالیـة العینیـن طائیـة الـفـم ِ
    وممشوطة بالمسک قد فاح نشرهـا
    بثغـر کـأن الـدر فیـه منـظـم ِ
    أشارت بطرف العین خیفـة أهلهـا
    إشـارة محـزون ٍِ ولــم تتکـلـم ِ
    فأیقنت أن الطرف قد قـال مرحبـا
    وأهـلا وسهـلا بالحبیـب المتیـم ِ
    فوالله لـولا الله والخـوف والرجـا
    لعانقتهـا بیـن الحطیـم ِ وزمـزم ِ

     

    2- روفیا می گوید:

    به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
    که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها

    هر انسانی در زندگی باید بجوید و بیابد پیر مغانش را .
    پیر مغان کسیست که در راه و روش شناخت جهان هستی اندیشیده و در خدمتگزاری به انسان اندیشه هایش را به بوته ازمایش گزارده است .
    چنین فرد قابل اعتمادی که یافتید اگر گفت به می سجاده رنگین کن درنگ نکنید چون بزرگان اگر چیزی را ندانند خیلی اسان می گویند نمی دانم .
    این کوچکتر ها هستند که در باب همه چیز داد سخن سر می دهند . همه را راحت می شناسند و قضاوت می کنند و پشت سر هم درود و نفرین نثار این و ان می کنند !

     

    3- شخص نانشناس می گوید:

    سلام
    متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
    در تایید ترگمان شهریار 70 گرامی به زبان مولانا :
    چون شدی از خود نهان زود گریز از جهان
    روی تو واپس مکن جانب خود هان و هان

     

    شعر الا یا ایها الساقی از کیست؟

    شاعر این شعر حافظ است.

     

    معنی الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها چیست؟

    هان ای ساقی جام شراب را به گردش درآور و به من بده؛ چرا که عشق در ابتدا آسان در نظرم جلوه‌گر شد اما در پایان دشوار و سخت شد.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    پوریا ‌پلیکان
    Latest posts by پوریا ‌پلیکان (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *