شعر صلاح کار کجا و من خراب کجا حافظ

صلاح کار کجا و من خراب کجا – 2

  • دانلود دکلمه صوتی شعر صلاح کار کجا و من خراب کجا حافظ (غزل 2) + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا بکجا / دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس…

    شعر صلاح کار کجا و من خراب کجا – غزل دوم 2 – حافظ

     

    صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا

    ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا بکجا

     

    دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس

    کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا

     

    چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را

    سماعِ وعظ کجا، نغمهٔ رباب کجا

     

    ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد

    چراغِ مرده کجا، شمعِ آفتاب کجا

     

    چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست

    کجا رویم؟، بفرما، ازین جناب کجا

     

    مبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است

    کجا همی‌ روی ای دل بدین شتاب کجا

     

    بشد، که یاد خوشش باد، روزگارِ وصال

    خود آن کرشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا

     

    قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست

    قرار چیست؟ صبوری کدام و خواب کجا؟

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    صلاح کار کجا و من خراب کجا صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی از شعر صلاح کار کجا و من خراب کجا حافظ است. این قطعه‌ها توسط زهرا بهمنی، سهیل قاسمی، فریدون فرح‌اندوز، محسن لیله کوهی و هادی روحانی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر سفر شهود احمد شاملو

    نقدی بر زیبایی شناسی عیوب کلام در اشعار شاملو و نیما یوشیج

    شعر قطار محسن کاشانی

    شعر دو ساعت دیواری پوریا پلیکان

     

    معنی صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا

    صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا بکجا.

    یار به فکر آرایش و اصلاح خود است ام من به فکر باده نوشی و مستی . هیچ مناسبتی بین من و یار نیست . مصراع دوم همین معنی را تایید می کند و می گوید : بین طریق عشق و طریق زهد تنافی وجود دارد . [ صلاح کار = عمل صالح و نیک . خراب = سرخوش و مست ]

     

    معنی دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس

    دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا.

    از خانقاه و خرقه نیرنگ و ریا دلگیر شدم؛ دیر مغان و شراب ناب کجاست.

    صومعه: در اصل عبادتگاه عیسویان است که در بالای کوه و تپه واقع شده باشد. معادل دیر؛ و سپس در ادبیات فارسی در معنی خانقاه آمده است و در بیت مراد همین معنی اخیر است. برای خود کلمه دیر نیز چنین خلط و اشتباهی پیش آمده است. چنانکه غالباً به عنوان معبد زردشتیان به صورت دیر مغان می‌آید، حال آنکه دیر اصلاً معبد نصاری است.

    سالوس: چرب زبان؛ چرب زبانی، ریاکاری

    و معنی اینکه از خانقاه و پوشیدن خرقه‌ای که با ریا و نیرنگ ملازمه دارد ملول شدم. معبد مغان زردشتی و شراب ناب کجاست.

    همچنانکه صومعه با خرقه تزویر ملازمه دارد؛ دیر مغان نیز با شراب ملازمه دارد. زیرا رسم زردشتیان است که در معابد خود شراب بریزند و بنوشند و مغان و موبدان مباشر امرند.

     

    معنی چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را

    چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را سماعِ وعظ کجا، نغمهٔ رباب کجا. پارسایی و پرهیزگاری زاهدان با وارستگی و قلندری نسبت و پیوندی ندارد. میان شنیدن پند واعظ و نصیحتگو و گوش دادن به آواز رباب فرق بسیار است.
    واژه «رندی» و بطور کلی «رند» در شعر حافظ کلمه پربار شگرفی است که در فرهنگ فارسی و شعر شاعران قبل و بعد از او نظیر نداشته است و به سادگی قابل ترجمه نیست. در زمان معاصر رند معنی متعالی ندارد همانگونه که در زمان حافظ رند به اراذل و اوباش جامعه می‌گفتند و حافظ به دلیل نگاه انتقادی به امور اجتماعی، به واژه رند معنای متعالی بخشید. مقام رند در شعر حافظ تا آنجا بالا می‌رود که نماد انسان کامل یا آدم حقیقی می‌شود، برای مثال می‌توان به بیت «رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس / گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت» در غزل با مطلع «زان یار دلنوازم شکریست با شکایت» مشاهده کرد که رند را با «ولی» مترادف گرفته است.

     

    معنی چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را

    چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را سماعِ وعظ کجا، نغمهٔ رباب کجا. دراین بیت هم حافظ ازریا کاری می نالد ومعتقداست که گوش دادن به ساز وموسیقی از شنیدن موعظه کسی که خود به آن اعتقاد ندارد بهتر است.
    مشکلی دارم زدانشمند مجلس باز پرس
    توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند

     

    معنی ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد

    ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد چراغِ مرده کجا، شمعِ آفتاب کجا. دل افسرده دشمنان از روی تابناک دوست چه بهره ای می برد؟ چراغ خاموش از نور آفتاب چگونه روشنایی کسب تواند کرد؟
    در بیت چهارم اشاره به این مطلب دارد که اکنون که در اثر تغییر سیاست شاه شجاع به جای من افراد ظاهر الصّلاح مزوّر به شاه نزدیک شده اند کی قادرند که همچون من او را درک کرده و برای او مصاحب خوبی باشند.

     

    معنی چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست

    چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست کجا رویم؟، بفرما، ازین جناب کجا. رقيبان‌ دشمن‌خو، با دل‌هاي‌ تاريك‌ و چون‌ چراغ‌ مرده‌اي‌ كه‌ دارند، قدر جمال‌ زيباي‌ تو را كه‌ همچون‌ آفتاب‌ درخشان، نمي‌شناسند. کسی‌که در مسیر دینداری، دشمن عبادت عاشقانه میباشد و راه دیگری را برای خود انتخاب نموده، هیچ بهره‌ای از جلوات روی دوست ندارد تا جانش در مسیر دینداری شعله‌ور گردد بلکه عبادات او همانند شعله‌ی چراغی است که هیچ نوری نداشته است

     

    معنی مبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است

    مبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است کجا همی‌ روی ای دل بدین شتاب کجا. به سيب زنخدان نگاه مكن و مراقب باش كه در اين راه چاه وجود دارد; اي دل من با اين شتاب كجا مي روي ،زنخدان يا زنخ : چانه ،سيب زنخدان : چانه اي زيبا مثل سيب ،چاه زنخدان : گودي ميان لب زيرين و چانه ،تكرار كجا در مصراع دوم براي اظهار شگفتي است ،مي گويد وقتي به سوي سيب زنخدان معشوق مي روي توجه داشته باش در چاه زنخدان نيفتي ; و مقصود اينكه هنگامي كه متوجه زيبايي معشوق هستي از آفات و گرفتاريهاي راه عشق غافل مباش ،

     

    معنی بشد، که یاد خوشش باد، روزگارِ وصال

    بشد، که یاد خوشش باد، روزگارِ وصال خود آن کرشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا.

    ایام وصال گذشت، یادش بخیر و گرامی باد. ناز و طنازی و شیوه معشوقانه یار چه شد؟ درشت‌خویی و سرزنش وی کجاست که خواستار آن هستم.

    کرشمه و عتاب که در این بیت به دنبال هم آمده است، دو حالت معشوق است.

    کرشمه ناز و غمزه و اشاره با چشم و ابرو است، عتاب خشم گرفتن که همراه با ناز و قهر باشد و این خشم برای عاشق نه تنها تلخ نیست بلکه خوشایند است.

     

    معنی قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست

    قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست قرار چیست؟ صبوری کدام و خواب کجا؟

    از من انتظار آرامش نداشته باش وقتی از معشوق و خالق فاصله گرفتم چگونه آرام باشم؟ صبر و بردباری کجاست؟ خواب کجاست؟

     

    نظر برخی کاربران درباره‌ی غزل صلاح کار کجا و من خراب کجای حافظ

    شخصی ناشناس می گوید:

    قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دل
    قرار چیست؟صبوری کدام؟خواب کجا؟
    این بیت اشاره دارد به:
    کسی که پا در راه بگذارد،بی قراری و بی خوابی را باید بپذیرد و اساسا زمانیکه آنها را به عنوان اصول اولیه پذیرفت می تواند توفیق حضور یابد.

     

    سعید می گوید:

    در بحث قافیه ، دو نوع “عیب” داریم : 1- ملقبه 2- غیر ملقبه
    هر دو نوع البته اقسامی داره ؛ برای مثال ، اقسام عیب ملقبه شامل ” ایطای جلی و خفی ، اکفاء ، اسناد و شایگان” میشه .
    بین این دو نوع عیب قافیه ، عیبی که در بیشتر مواقع قابل چشم پوشی نیست و حمل بر ضعف شاعر میشه عیب “ملقبه” است .
    اما بیت مورد بحث حافظ ، مصداق قسمی از عیب “غیر ملقبه” به نام “ظهور اخفای حرکت در حرف روی ravi” است . نیاز به کمی توضیح داره :
    حرف روی ravi چیه؟ حرف روی آخرین حرف اصلی از حروف همسان ، در انتهای قافیه است . برای مثال ، اگر کلمه ی ‌‌/ نهاده ام/ با /گشاده ام/ به عنوان قافیه ی یک بیت استفاده بشه ، حرف “دال” حرف روی محسوب خواهد شد .
    قاعده اینه که حرف روی (ravi) در قافیه ی هر دو مصرع یک بیت ، باید “حرکه ی یکسانی” داشته باشه . مثال اخیر رو نگاه کنید ، حرکه ی حرف روی ( کسره /e/ ) بطور یکسان تکرار شده . این قاعده در مورد “ساکن بودن” حرف روی هم صدق می کنه .
    خب حالا بیت حافظ رو نگاه کنید ، مطمئنا متوجه شدید که حرف ” ب ” حرف روی است ولی ایرادی که هست اینه که حرف روی در مصراع اول، ساکن و در مصراع دوم، متحرک به کسره است – حالا تفاوتی هم نمی کنه ” به کجا ” بنویسیم یا ” بکجا ” ؛ چون حرف “ه” در این مواقع غیر ملفوظه و فقط نماینده ی حرکت کسره است.
    همونطور که گذشت اسم این عیب ، “ظهور اخفای حرکت در حرف روی” است که “غلو qolovv ” هم نامیده میشه .
    نکته آخر و مهم اینکه : اگه گوش و ذهن آدمیزاد ایرانی در مواجهه ی اول و شاید تا آخر عمر (!!!) ، متوجه این عیب نشه و اصلا بعد از متوجه شدن هم ، چندان براش غریب و نامانوس نباشه ، اتفاقا بعضی استادان اون رو نوعی شیرین کاری هم دونستن !
    به این ابیات از فردوسی و سعدی توجه کنید !
    دبیر خردمند بنوشت خوب / پدید آورید اندرون،زشت و خوب
    نظر کرد پوشیده در کارِ مرد / خلل دید در راه هشیارْ مرد

     

    سخن می گوید:

    چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
    تشبیه خورشید به شمع؟!
    از ویژگی های محرز تشبیه آن است که مشبه به در وجه شبه اقوی و اجل باشد، ولی خورشید به شمع تشبیه می شود، چرا؟
    شاید به خاطر اینکه در عهد حافظ مصنوعی از شمع پرنورتر نبوده است!

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    پوریا ‌پلیکان
    Latest posts by پوریا ‌پلیکان (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»