شعر ادیب الممالک با فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)

ماند در طوفان حیرت همچو نوح

ماند در طوفان حیرت همچو نوح

ماند در طوفان حیرت همچو نوح   ماند در طوفان حیرت همچو نوح رفته در نار محبت چون خلیل   عاقبت از همت والای دوست جسته ره در مقصد دل بیدلیل   بر طبق بنهاده جان بی اختیار تا سبیل آرد بابناء السبیل   پشه گر شیرین کند زو کام جان حلقه طاعت کشد در[…]

گفت آذرباد مهر اسپنتمان

گفت آذرباد مهر اسپنتمان

گفت آذرباد مهر اسپنتمان   گفت آذرباد مهر اسپنتمان هرکرا این پنج شاد از بعث و نشر   شرم یزدان و شکوه مردمان بیم دوزخ مهر جان امید حشر     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم خیمه ای از شاه[…]

بر نثار خاک راهت ای نگار سنگدل

بر نثار خاک راهت ای نگار سنگدل

بر نثار خاک راهت ای نگار سنگدل   بر نثار خاک راهت ای نگار سنگدل چند چیز آورده ام کز نامشان هستم خجل   سکر از شکر شراب از شعر و مشک از نوک کلک لؤلؤ از اشک و زر از رخسار و لعل از خون دل     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد[…]

افضل الملک دروغی و ادیب زورکی

افضل الملک دروغی و ادیب زورکی

افضل الملک دروغی و ادیب زورکی مطایبه   افضل الملک دروغی و ادیب زورکی خان مصنوعی و مستوفی شلتاقی منم   وارث هر مرده از رندی و طراری منم زائر هر سفره با جلدی و قبراقی منم   نی بتنها دعوی و کبر و دروغ آموختم کاوستاد فن سالوسی و زراقی منم   از فضول[…]

خسرو ایران خدیو شرق احمد شه که قدرش

خسرو ایران خدیو شرق احمد شه که قدرش

شعر خسرو ایران خدیو شرق احمد شه که قدرش _ ادیب الممالک    خسرو ایران خدیو شرق احمد شه که قدرش برتر از اورنگ و گاه و افسر مریخ باشد   عنقریب از همتش بینی درخت معرفت را داد سایه جود گل دین میوه حکمت بیخ باشد   از معارف خیمه ای خواهد زدن در[…]

ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان

ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان

شعر ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان _ ادیب الممالک    ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان اره بیداد بینی سوی دست اره بین   گرنه دستش از تو بودی کی بر آوردی بعمد از برای قطع پایت دست جور از آستین     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد ویژه[…]

دادگر شاها پس از پنجاه سالی پادشاهی

دادگر شاها پس از پنجاه سالی پادشاهی

شعر دادگر شاها پس از پنجاه سالی پادشاهی _ ادیب الممالک    دادگر شاها پس از پنجاه سالی پادشاهی از سریر خود چرا بی موجبی کردی جدائی   شاه ما بودی نه بالله ماه ما بودی ازیرا بی چراغت ملک ایران را نباشد روشنائی   چند کرت گرد گیتی گشتی و باز آمدی خوش این[…]

یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب

یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب

شعر یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب _ ادیب الممالک   یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب انت فی دیباجة العلیا طراز المذهب   عش حساما ماضیا فی الدین سیفا قاضیا فی الوری یا حجة الاسلام یا عبدالنبی   ما همه طفل دبستانیم و تو شیخ طریق ای که پیر عقل باشد در[…]

شاد زی ای شهریار قدر دان کز فضل تو

شاد زی ای شهریار قدر دان کز فضل تو

شعر شاد زی ای شهریار قدر دان کز فضل تو _ ادیب الممالک    شاد زی ای شهریار قدر دان کز فضل تو گشت بازار معارف گرم و پشت دین قوی   قطب عالم باش و خورشید جهان اندر زمین همچو خط استوا آیین ملکت مستوی     مطالب بیشتر در:        […]

ملک ایران در دو عهد از دست افغان شد خراب

ملک ایران در دو عهد از دست افغان شد خراب

شعر ملک ایران در دو عهد از دست افغان شد خراب _ ادیب الممالک  لراقمها ایضا شهر رجب ۱۳۲۳   ملک ایران در دو عهد از دست افغان شد خراب نام افغان زین سبب در گوش ما شوم آمده   آن یکی در دولت مشئوم شه سلطان حسین بس خرابیها ز افغان کاندرین بوم آمده[…]

ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته

ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته

شعر ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته _ ادیب الممالک    ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته صیت دانش در صف کون و مکان انداخته   گه چو ابر اندر بهاران خیمه بر دریا زده گه چو سیل از کوهساران سوی صحرا تاخته   در گلوی حق پرستان شهد رحمت ریخته بر سر[…]

من نه آن مرغم که صیاد در بندم کشد

من نه آن مرغم که صیاد در بندم کشد

شعر من نه آن مرغم که صیاد در بندم کشد _ ادیب الممالک    من نه آن مرغم که صیاد در بندم کشد در هوای دانه خالی و دام طره ای   نی کتانم کز فروغ خود بسوزاند تنم بدری اندر چارده یا ماهی اندر غره ای   آفتابی بودم اندر آسمان اقتدار تافت بدری[…]

ای مجیرالسلطنه از سعدالملک

ای مجیرالسلطنه از سعدالملک

شعر ای مجیرالسلطنه از سعدالملک _ ادیب الممالک    ای مجیرالسلطنه از سعدالملک دفتری دارم ز سر تا پا گله   گر بگوئی بنده را کز دامنم دست برکش چون نیم او را لله   پاسخت این است کاندر شرع ما شد صغیران رادیت بر عاقله   می شناسم من ترا بر این گروه سید[…]

در زمان شهریار دادگر

در زمان شهریار دادگر

شعر در زمان شهریار دادگر _ ادیب الممالک ماده تاریخ قنات نوین نیر الدوله در مشهد   در زمان شهریار دادگر «شه مظفر» خسرو گیتی ستان   داور مشرق زمین «سلطان حسین » آنکه رایش پیرو اقبالش جوان   «نیر دولت » که از انوار او هر زمان تابد مهی بر آسمان   ساخت جاری[…]

حامی دین پیمبر حاج زین العابدین

حامی دین پیمبر حاج زین العابدین

شعر حامی دین پیمبر حاج زین العابدین _ ادیب الممالک    حامی دین پیمبر حاج زین العابدین ریخت صهبای سعادت در ایاغ مردگان   مکتبی بهر زراعت ساخت در آن ناحیت تا شود گیتی منور از چراغ مردگان   مردگان مردگان از این سعادت تن زدند زانکه زور می فزون بود از دماغ مردگان  […]

ای دبیر حضرت ای میری که ذکر خیر تو

ای دبیر حضرت ای میری که ذکر خیر تو

شعر ای دبیر حضرت ای میری که ذکر خیر تو _ ادیب الممالک    ای دبیر حضرت ای میری که ذکر خیر تو آشکارا نزد ترک و دیلم و تازی کنم   آن شنیدم کاین رهی دیری است کاندیدا شده گر چنین باشد سزد شوخی و طنازی کنم   لفظ کاندیدا چو می باشد به[…]

از خطای آسمان تنها نه آن بینی که خلق

از خطای آسمان تنها نه آن بینی که خلق

شعر از خطای آسمان تنها نه آن بینی که خلق _ ادیب الممالک    از خطای آسمان تنها نه آن بینی که خلق کاه را دادند بر سگ استخوان را بر الاغ   زانکه گر با چشم عبرت بنگری بس اعجبست مشتری در چرخ قاضی بنده در ساوجبلاغ     مطالب بیشتر در:    […]

کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر

کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر

شعر کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر _ ادیب الممالک  به وزیر اوقاف وقت نگاشته است   کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر جملگی اصلاح شد جز کار اوقاف ای وزیر   این چه تحقیق است کاندر وی همی باشد سبیل نان مسکینان بسان باده صاف ای وزیر   قاتل فخر[…]

خازن صندوق عدلیه شدی

خازن صندوق عدلیه شدی

شعر خازن صندوق عدلیه شدی _ ادیب الممالک  خطاب به خازن عدلیه   خازن صندوق عدلیه شدی تا بداند مؤمن و گبر و جهود   کز برای مرده ات تا بیست پشت اندرین صندوق جز لعنت نبود     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه[…]

بحر رحمت آسمان مکرمت شه کامران

بحر رحمت آسمان مکرمت شه کامران

شعر بحر رحمت آسمان مکرمت شه کامران _ ادیب الممالک   بحر رحمت آسمان مکرمت شه کامران خسروی کز برق شمشیرش دل شیر آب شد   آب و نانی داد سگان ری از فضل خویش تا گرسنه سیر و تشنه از کفش سیراب شد   اب او بی آبرویان را همی افزود آب زان که[…]

شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف

شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف

شعر شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف _ ادیب الممالک  در تقریظ طبع شاهنامه امیربهادری   شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف تیر سهم و کهکشان زه چرخ گردون قوس شد   از زلال کوثر جود شهی در جویبار نامه ی فردوسی طوسی به از فردوس شد     مطالب بیشتر در:  […]

بی نصیب از آبرو باشد به گیتی

بی نصیب از آبرو باشد به گیتی

شعر بی نصیب از آبرو باشد به گیتی _ ادیب الممالک  ترجمه گفتار شاهنشاه – برزو پورلهراسب   بی نصیب از آبرو باشد به گیتی هر که او دینار یا درهم ندارد   و آنکه از فرزند بی بهره است بی شک دیده روشن دل خرم ندارد   هرکه را نبود درین گیتی برادر جان[…]

حجت الاسلام کهف الحق ملا ذالمسلمین

حجت الاسلام کهف الحق ملا ذالمسلمین

شعر حجت الاسلام کهف الحق ملا ذالمسلمین _ ادیب الممالک ماده تاریخ حاج آقا محسن عراقی   حجت الاسلام کهف الحق ملا ذالمسلمین کز درخت علم نطقش بار و فکرش بیخ شد   بحر علم و طور حکمت حاجی آقا محسن آنک فلک دین را لنگر و مهد زمین را میخ شد   آنکه بودی[…]

آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

شعر آن شنیدم خیمه ای از شاه روس _ ادیب الممالک   آن شنیدم خیمه ای از شاه روس ارمغان بر ناصرالدین شاه شد   خیمه ای کز ارتفاع و عرض و طول اطلس گردون بر او کوتاه شد   در فضائی ساختندش استوار میخ بر ماهی ستون بر ماه شد   خسرو صاحبقران را[…]

کاشکی بودی مرا طبعی چو قلزم در خروش

کاشکی بودی مرا طبعی چو قلزم در خروش

شعر کاشکی بودی مرا طبعی چو قلزم در خروش _ ادیب الممالک    کاشکی بودی مرا طبعی چو قلزم در خروش کاشکی بودی مرا فکری چو مینو با صفا   خامه ای از ارض طولش تا محیط آسمان نامه ای از قطب عرضش تا به خط استوا   تا ستودم ذات پاکت را همی در[…]

ملک تجرید است بنگاهم که از روز ازل

ملک تجرید است بنگاهم که از روز ازل

شعر ملک تجرید است بنگاهم که از روز ازل _ ادیب الممالک  نقل از روزنامه ادب سال سوم شمارهٔ سوم صفحه بیست و چهارم   ملک تجرید است بنگاهم که از روز ازل عزلت آنجا پیشکار است و قناعت پیشوا   ناگوارستم مزعفر بر سر خوان کسان زانکه اندر خوان خود آماده دارم سرکبا  […]

حبذا نقشی که بنمود آشکارا

حبذا نقشی که بنمود آشکارا

شعر حبذا نقشی که بنمود آشکارا _ ادیب الممالک  ذیل تصویر خود در مدح نقش نقاش نوشته   حبذا نقشی که بنمود آشکارا میر خضر آساز کلک چون مسیحا   میرزین العابدین نقاش ایران کش همی خوانند مردم میر آقا   آنکه کلکش ناسخ ارژنگ مانی وانکه نقشش برشکسته تنگلوشا   گر عصا را اژدها[…]

اف بر این دیوان سرا، لعنت بر این دیوان که برد

اف بر این دیوان سرا، لعنت بر این دیوان که برد

شعر اف بر این دیوان سرا، لعنت بر این دیوان که برد _ ادیب الممالک    اف بر این دیوان سرا، لعنت بر این دیوان که برد ظلمشان در ظلمت از مه، نور و از شارق ضیا مردمی بیرون ز راه مردمی دور از خرد فرد و طاق از دین پرستی جفت نیرنگ و ریا[…]

بود «بوالعنبس » خطیب فحل و شیخ نامور

بود «بوالعنبس » خطیب فحل و شیخ نامور

شعر بود «بوالعنبس » خطیب فحل و شیخ نامور _ ادیب الممالک در نکوهش خطیبان بی زبان آغاز مشروطیت فرماید:«بوالعنبس»   بود «بوالعنبس » خطیب فحل و شیخ نامور بر خلایق پیشوا بر مسلمین فرمان روا   روزی اندر مسجد طائف به استدعای خلق بر فراز منبر تحقیق حکمت کرد جا   نطق ناکرده کمیت[…]

چامه من پیش گفتارت بدان ماند که کس

چامه من پیش گفتارت بدان ماند که کس

شعر چامه من پیش گفتارت بدان ماند که کس _ ادیب الممالک  خطاب به آقای میرزا احمدخان مدعی العموم   چامه من پیش گفتارت بدان ماند که کس در سپهر آرد ستاره در بهشت آرد گیا   چون فراوان آزمودم دیدمت با دار و برد در سخن جادو کنی وز خامه داری کیمیا   دانش[…]