شعر ادیب الممالک با مفعول فاعلات مفاعیلن

زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی

زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی – غزل131

شعر زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی _ غزل131 _ ادیب الممالک  ماده تاریخ دیگر   زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی   بنزد من این رواق بود بر زنه طباق کنم ثابت این سخن ببرهان منطقی   ازیرا که آسمان بتازد ز آفتاب کند چرخ آفتاب در[…]

تاریک شد جهان ز ملال نظر علی

تاریک شد جهان ز ملال نظر علی – غزل128

شعر تاریک شد جهان ز ملال نظر علی _ غزل128 _ ادیب الممالک  تاریخ و مرثیه شیخ نظر علی   تاریک شد جهان ز ملال نظر علی دریا گریست خون ز خیال نظر علی   ابر آورد قطیفه زنهار در کنار گوید منم مصدق حال نظر علی   مرغ آورد بدیعه شوریده آشکار کز من[…]

فریاد از این مشاوره عالی

فریاد از این مشاوره عالی – غزل118

شعر فریاد از این مشاوره عالی _ غزل118 _ ادیب الممالک  نکوهش شورای عالی عدلیه وقت   فریاد از این مشاوره عالی کز جاهلان پر، از عقلا خالی   شهریست ظلم و جور در آن قاضی ملکیست جمل و حمق در آن والی   موسی گرفته مسند فرعونی عسی گزیده منصب دجالی   جرجیس در[…]

از دستبرد چرخ شنیدم که ناگهان

از دستبرد چرخ شنیدم که ناگهان – غزل99

شعر از دستبرد چرخ شنیدم که ناگهان _ غزل99 _ ادیب الممالک    از دستبرد چرخ شنیدم که ناگهان آسیب و درد یافته پای خدایگان   ای شهریار عادل و دارای دادبخش ای شهسوار باذل و میر جهان ستان   تو پا بچشم چرخ نهادی از آن سبب آسیب دید پای تو از چشم فرقدان[…]

گر صد هزار بار گدازی در آتشم

گر صد هزار بار گدازی در آتشم – غزل87

شعر گر صد هزار بار گدازی در آتشم _ غزل87 _ ادیب الممالک    گر صد هزار بار گدازی در آتشم پاکیزه تر شوم که زر ناب بیغشم   از باده امید تو مخمور و جرعه نوش وز ساغر نوید تو سرمست و سرخوشم   گلگون ز اشک و زرد ز غم نیلی از فراق[…]

ای عقل دوربین تو در اولین ظهور

ای عقل دوربین تو در اولین ظهور – غزل58

شعر ای عقل دوربین تو در اولین ظهور _ غزل58 _ ادیب الممالک  اصطلاحات عکاسی   ای عقل دوربین تو در اولین ظهور بر کرسی ثبوت حقایق فکنده نور   تاریکخانه زمی از عکس چهره ات روشن چنانکه صبح بهشت از جمال حور   ایجاد بر سه پایه گذارد پی وجود حسن بدیع و عشق[…]

بگشود باغبان در فردوس در چمن

بگشود باغبان در فردوس در چمن

شعر بگشود باغبان در فردوس در چمن _ ادیب الممالک   بگشود باغبان در فردوس در چمن کردند بلبلان همه در باغ انجمن   باد صبا شقایق و گل را همی فشاند گه مشک سده گاه زر خرده در دهن   گفتی بفرودین سوی بستان سپیده دم آورده کاروان ختا نافه ختن   بگشود چین[…]

ای مانده دیر در سفر و دور از وطن

ای مانده دیر در سفر و دور از وطن

شعر ای مانده دیر در سفر و دور از وطن _ ادیب الممالک    ای مانده دیر در سفر و دور از وطن وز دوری تو گشته سته جان مرد و زن   ای همچو ماه گرد زمین گشته ره سپر وی همچو مهر سوی فلک بوده کام زن   خاک عرب ز بوی تو[…]

مردی بر آن سزد که کند عزم را متین

مردی بر آن سزد که کند عزم را متین

شعر مردی بر آن سزد که کند عزم را متین _ ادیب الممالک   مردی بر آن سزد که کند عزم را متین نه روز و شب نیوشد بر چنگ را متین   با خود سیمبر چو کسی پایکوب شد سنگین شود بفرق درش خود آهنین   کی با سرون کرگدنان پنجه برزند کاندر سرای[…]

از عدل خویش قائمه ای ساخت ذوالجلال

از عدل خویش قائمه ای ساخت ذوالجلال

شعر از عدل خویش قائمه ای ساخت ذوالجلال _ ادیب الممالک  چکامه   از عدل خویش قائمه ای ساخت ذوالجلال قائم اساس عدل بر آن نامش اعتدال   چون کرسی وجود بر آن پایه قائمست شد ایمن از زوال و فنا ملک لایزال   روح ستوده راست بر این پایه اتکاء عقل خجسته راست بر[…]

دیدم بخواب دوش درختی خجسته فر

دیدم بخواب دوش درختی خجسته فر

شعر دیدم بخواب دوش درختی خجسته فر _ ادیب الممالک    دیدم بخواب دوش درختی خجسته فر خاکش بزیر سایه و چرخش بزیر پر   اندر زمین هفتم بیخش نهفته بن بر آسمان هفتم شاخش کشیده سر   هم شاخه اش گذشته ز خاک اندر آسمان هم سایه اش رسید بخاور ز باختر   در[…]

دی در هوای صحبت یاران غمگسار

دی در هوای صحبت یاران غمگسار

شعر دی در هوای صحبت یاران غمگسار _ ادیب الممالک   دی در هوای صحبت یاران غمگسار زی بوستان شدم بتماشای لاله زار   دیدم گل و بنفشه و نسرین و یاسمن پژمرده و نگون و پریشان و سوگوار   باد خزان بباغ شتابان و سهمگین ابر سیه بدشت خروشان و اشگبار   آذر فتاده[…]

شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد

شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد

شعر شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد _ ادیب الممالک    شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد وین اختیار نیک، شه بخت یار کرد   بنیاد ملک روی به سستی نهاده بود زین اختیار پایه ملک استوار کرد   گویند در شکارگه اینکار دیده شه بی شبهه شاه طایر دولت شکار کرد  […]

دوش از برای خدمت خان عزیز راد

دوش از برای خدمت خان عزیز راد

شعر دوش از برای خدمت خان عزیز راد _ ادیب الممالک  قصیده فکاهی   دوش از برای خدمت خان عزیز راد سوی عزیز باد براندم به قلب شاد   ماندم دو شب در آنجا یارب تو آگهی بر من در آن زمین چه خوشیها که روی داد   خرم صباح بود مرا شادمان مسا فیروز[…]

ای عنبرین فضای صفاهان ز من درود

ای عنبرین فضای صفاهان ز من درود

شعر ای عنبرین فضای صفاهان ز من درود _ ادیب الممالک  چکامه وطنی   ای عنبرین فضای صفاهان ز من درود بر خاک مشکبیز تو و آب زنده رود   بر ریگهای پر در و یاقوت و بهرمان بر خاکهای پر گل و نسرین و آبرود   بر آن ستوده کاخ سلاطین که دیرگاه قیصر[…]

ای ترک پارسی سخن خلخی نژاد

ای ترک پارسی سخن خلخی نژاد

شعر ای ترک پارسی سخن خلخی نژاد _ ادیب الممالک    ای ترک پارسی سخن خلخی نژاد ای از لب و رخ تو دلم شاد خوار و شاد   می ده که نوش باد مرا می ز دست تو بر روی نرگس تر و آهنگ نوش باد   تا بامداد بوسه همیده ز شامگاه تا[…]

روزی ز جور خصم ستمگر ظلامه ای

روزی ز جور خصم ستمگر ظلامه ای

شعر روزی ز جور خصم ستمگر ظلامه ای _ ادیب الممالک صلحیه بلد   روزی ز جور خصم ستمگر ظلامه ای بردم بنزد قاضی صلحیه بلد   دیدم سرای تیره تنگی بسان گور تختی شکسته در بن آن هشته چون لحد   میزی پلید و صندلی یی کهنه پای آن بر صندلی نشسته سیاهی دراز[…]

چون مرد پیشه کرد شکیب و ثبات را

چون مرد پیشه کرد شکیب و ثبات را

شعر چون مرد پیشه کرد شکیب و ثبات را _ ادیب الممالک   چون مرد پیشه کرد شکیب و ثبات را بشکست پرچم علم حادثات را   مرد آن بود که چون خطر آید بجاه وی قربان کند به مجد و شرافت حیات را   گر خوانده ای به مدرسه اندر کتاب فقه فصل جهاد[…]

با خلق چون حدیث کنم ز این ستاره‌ها

با خلق چون حدیث کنم ز این ستاره‌ها

شعر با خلق چون حدیث کنم ز این ستاره‌ها _ ادیب الممالک   با خلق چون حدیث کنم ز این ستاره‌ها با کودکان چه گویم ازین گاهواره‌ها   گهواره‌های زرین بینی بر آسمان همچون زمین غنوده در آن شیرخواره‌ها   چون کودکان به مادر گاهی شوند رام با مهر و گه نفور شوند این ستاره‌ها[…]

نظاره کن بدایع گردون را

نظاره کن بدایع گردون را _ چکامه

شعر نظاره کن بدایع گردون را _ چکامه _ ادیب الممالک   نظاره کن بدایع گردون را تا پی بری صنایع بیچون را   تا بینی آن عجایب کز هر یک کالیوه گشته مغز، فلاطون را   بنگر چگونه ساخته بی پرگار نقاش صنع این همه برهون را   گر صانعش خدای نه، کی انباشت[…]