شعر شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد _ ادیب الممالک
شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد
وین اختیار نیک، شه بخت یار کرد
بنیاد ملک روی به سستی نهاده بود
زین اختیار پایه ملک استوار کرد
گویند در شکارگه اینکار دیده شه
بی شبهه شاه طایر دولت شکار کرد
چون صیرفی بدید گهرهای عقد ملک
بگزیده زان میان گهری شاهوار کرد
گنجی که در خزانه دولت نهفته بود
این شهریار قدرشناس آشکار کرد
آراست روی بخت ز تدبیر این وزیر
وز پند وی بگوش خرد گوشوار کرد
اقبال شاه در دی و بهمن بباغ ملک
آثار فروردین و نسیم بهار کرد
گر خوانده ای کتاب رسولان بدانی آنک
هر یک ز آل خویش وزیر اختیار کرد
مانا شنیده ای که پیمبر بروز خم
اینکار با پسر عم والاتبار کرد
با آن مقام و آن ید بیضا کلیم حق
این رتبه خواهش از در پروردگار کرد
بیگانه را که محرم اسرار شه کند
دیوانه را که بر در جم پرده دار کرد
ای عین دولت و سر ملت که ایزدت
در دین و داد معجزه روزگار کرد
الحق مکارم تو بگیتی نمود فاش
کاری که آفتاب بنصف النهار کرد
عزمت کشید چرخ حرونرا بزیر زین
چون اشتر رمیده ببینی مهار کرد
تو انتخاب خلقی و بهر امان خلق
این انتخاب را نظر شهریار کرد
اندر کف تو هشت شهنشه کلید ملک
وایزد ترا بتوسن دولت سوار کرد
خورشید با فروزت پیروز روز خواست
جمشید بختیارت با بخت یار کرد
بستان جزای نیت و پاداش کار خویش
گز دیرگاه مزد گرفت آنکه کار کرد
مطالب بیشتر در:
ادیب الممالکشعر مشروطه
وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعر: قصیده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
رؤس دولت، شیوخ ملت، ببازی ایران، خراب گردید
کو عمر؟ که داد عیش بستانم از او – ۲۸۸
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد وین اختیار نیک، شه بخت یار کرد بنیاد ملک روی به سستی نهاده بود زین اختیار پایه ملک استوار کرد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «خورشید با فروزت پیروز روز خواست جمشید بختیارت با بخت یار کرد بستان جزای نیت و پاداش کار خویش گز دیرگاه مزد گرفت آنکه کار کرد» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد ادیب الممالک
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024