9 جمله معروف غروب پروانه بختیار علی

9 جمله معروف غروب پروانه بختیار علی – تکه کتاب

  • 9 جمله معروف غروب پروانه بختیار علی: در این مطلب 9 عدد از جملات معروف و درخشان کتاب غروب پروانه بختیار علی را گلچین کرده ایم.این جملات تکه کتاب های نابی هستند از نویسندگانی بزرگ که می‌توانید به وسیله‌ی دکمه‌‌های زیر از آرشیو کاملشان دیدن کنید.

     

    متن زیبا بختیار علی

     

     

    9 جمله معروف غروب پروانه بختیار علی

     

    آن غروب گفتم که سیلاب خون شهر را با خود می‌برد، گفتم: «گاوی روی زمین باقی نگذاشتند، همه را قربانی کردند. دیگر در و دیوارهای این شهر از خون پاک نمی‌شود.» اما پروانه گفت: «همه‌چیز موقت است، هرچیزی فقط برای لحظه‌ای عمر دارد، از عمرش که گذشت فراموش می‌شود. هیچ‌چیز نیست که عاقبت به تلی از غبار بدل نشود. پایان چیزها غباری بیش نیست.» (رمان غروب پروانه – صفحه ۹)

     

     

    پدرم سوال کرد: «پروانه کجاست؟» من گفتم: «امروز ندیدمش، صبح بلند شدم او سر جایش نبود. دیگر هم ندیدمش.» همان شب پدرم در حالی که گریه می‌کرد همه‌ی پنجره‌ها و درها را شکست. همه‌ی چیزهای زیبا و عتیقه‌ی خانه را خردوخمیر کرد. برادانم موهایم را گرفتند و به زیرزمین کشاندند. من را روی پله@ها کشیدند و مثل دیوانه‌ها افتادند به جانم. سال‌های زیادی خون آن غروب من بر دیوارهای زیرزمین مانده بود؛ خون دست‌های خسته‌ام که خواسته بودم با تکیه دادن‌شان به دیوار تعادل خودم را حفظ کنم؛ خون دندان‌های زخمی‌ام که می‌ریخت میان صندوق‌ها و روی گونی‌ها و رخت‌خواب‌های کهنه‌ای که به‌طوری نامرتب در زیرزمین چیده شده بود. اکنون هر وقت به آن زیرزمین می‌روم، جیغ‌های خودم را می‌شنوم. (رمان غروب پروانه – صفحه ۲۹)

     

     

     

    او برای آن‌که آرزوی دخترها را بکشد می‌گفت: «بالاترین مرتبه‌ی ایمان، عبادت دائمی خدا نیست، بلکه کناره‌گیری از دنیاست.» (رمان غروب پروانه – صفحه ۴۶)

     

     

     

    هیچ‌چیز زیباتر از تنها بودن در خاکی که خودت انتخاب می‌کنی نیست. (رمان غروب پروانه – صفحه ۶۷)

     

     

     

    من اکنون یک رزمنده‌ی نامدار برای وطنم هستم، اما این سرزمین از عشق بی‌فایده و کشته‌شده درست شده است. من به باور عجیبی رسیده‌ام، به این باور رسیده‌ام که در هر جایی عاشقی را آزاد کنم. من در این فکرم که گوشه‌ای پیدا کنم و مکانی بسازم تا بعضی عاشقان که جایی برای زندگی ندارند با هم آن‌جا بروند و زندگی کنند. (رمان غروب پروانه – صفحه ۸۱)

     

     

    جملات معروف کتاب غروب پروانه بختیار علی

     

     

    پروانه نمی‌فهمید چرا جهانی نیست که از همان ابتدا زیبا باشد؟! چطور شهری پیدا نمی‌شود که از همان ابتدای آفرینش با ظرافت درست شده باشد؟! چطور انسان‌هایی نیستند که از ازل آزاد باشند؟! (رمان غروب پروانه – صفحه ۱۲۹)

     

     

     

    انسان همیشه عاشق همان کسی است که هرگز از رویاهایش بیرون نمی‌آید. (رمان غروب پروانه – صفحه ۱۶۲)

     

     

     

    فریدون وقتی ویران شدن عشق‌ها را می‌دید، به گووند می‌گفت: «استاد، گناه ما این است که چیز بیشتری از عشق می‌خواهیم. می‌خواهیم عشق پل میان ما و خدا باشد، پل میان ما و میهن… عشق رستگارکننده‌ی ما باشد از بیزاری شهرها، از سردی ادیان، از خستگی درون کشتزارها و کارگاه‌ها، از دربه‌در شدن‌مان در دنیا، از بیگانگی و حاشیه‌نشین بودن‌مان در جهان… می‌خواهیم عشق به ما پر پرواز دهد، نیرو به ما بدهد، قدرت ابداع بدهد. اما عشق خودش در جهانی مثل جهان ما، در شهری که ما در کوچه‌ها و خیابان‌هایش بزرگ شده‌ایم، جز یک زندانی زخمی چیز دیگری نیست… جز زخمی بزرگ و پنهان که حتی جرات نمی‌کند خود را نشان بدهد چیز دیگری نیست… از هر جایی که پیدا شود به دام می‌افتد. اما نگاه کن، دنیا طوری مخلوقات و انسان‌ها و ملت‌ها را از هم جدا کرده است که عشق نمی‌تواند بار دیگر آن‌ها را به هم وصل کند. نگاه کن… استاد من برخی از افراد هرگز عاشق نبوده‌اند، ما فکر می‌کنند عاشق هستند. این زندگی را جهنم می‌کند. بعضی هم چنان انتظارات و امیدهایی به عشق دارند که عشق را همراه با خود ویران می‌کنند.» (رمان غروب پروانه – صفحه ۱۶۳)

     

     

     

    مرزی هست بین توبه کردن و خود را ویران کردن، مرزی باریک و نامریی. مرزی است که تنها یک روح باایمان واقعی پیدایش می‌کند. آن‌کس که آن مرز را نادیده بگیرد درون کفر سقوط می‌کند. منظور از توبه کردن افسار کردن روح و یاد گرفتن تسلیم است، نه خود را از بین بردن. فقط خدا خودش به تنهایی حق دارد روح‌هایی را که درست کرده به سوی خود ببرد. خودسوزی آرزویی شیطانی است. (رمان غروب پروانه – صفحه ۲۱۲)

     

     

    پیشنهاد مطالعه برای علاقمندان غروب پروانه بختیار علی

     

    19 جمله معروف آخرین انار دنیا بختیار علی تکه کتاب

     

    20 جمله معروف ژرمینال امیل زولا تکه کتاب

     

    7 جمله معروف فتح پلاسان امیل زولا تکه کتاب

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»