دکلمه صوتی شعر رَسْتَم ازین نَفْس و هَوی، زنده بِلا مُرده بِلامولانا – غزل 38 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر.زنده و مُرده وَطَنَم، نیست به جُز فَضْلِ خدا رَسْتَم ازین بیت و غَزَل، ای شَه و سُلطانِ اَزَل.
شعر رَسْتَم ازین نَفْس و هَوی، زنده بِلا مُرده بِلا مولانا-غزل38
رَسْتَم ازین نَفْس و هَوی، زنده بِلا مُرده بِلا
زنده و مُرده وَطَنَم، نیست به جُز فَضْلِ خدا
رَسْتَم ازین بیت و غَزَل، ای شَه و سُلطانِ اَزَل
مُفْتَعِلُن مُفْتَعِلُن مُفْتَعِلُن کُشت مَرا
قافیه و مَغْلَطه را، گو همه سیلاب بِبَر
پُوست بُوَد، پوست بُوَد، دَرخورِ مغزِ شُعَرا
ای خَمُشیْ مَغزِ مَنی، پَردۀ آن نَغْزِ مَنی
کمتر فَضْلِ خَمُشی، کِش نَبُوَد خوف و رَجا
بَر دِهِ ویران نَبُوَد عُشرِ زمین، کوچ و قَلان
مَست و خَرابَم، مَطَلَب در سُخَنَم نَقد و خَطا
تا که خَرابَم نکُند، کِی دَهَد آن گنج به من؟
تا که به سِیْلَم نَدَهَد، کِی کَشَدم بَحرِ عَطا؟
مَردِ سخن را چه خَبَر، از خَمُشی هَمچو شِکَر
خُشک چه داند چه بُوَد، تَرْلَلَلا تَرْلَلَلا
آیِنهامْ آیِنهام، مَردِ مَقالات نِهاَم
دیده شود حالِ من اَرْ چَشم شود گوشِ شما
دست فَشانَم چو شَجَر، چَرخ زَنانْ همچو قَمَر
چَرخِ من از رَنگِ زمینْ پاکتَر از چَرخِ سَما
عارفِ گویندهْ بِگو، تا که دُعایِ تو کُنم
چون که خوش و مَست شَوَم، هر سَحَری وقتِ دُعا
دَلْقِ من و خِرقِۀ من، از تو دریغی نَبُوَد
وانکه زِ سُلطان رَسَدم، نیم مرا نیم تو را
از کَفِ سُلطان رَسَدم، ساغَر و سَغْراقِ قِدَم
چَشمۀ خورشید بُوَد، جُرعۀ او را چو گدا
من خَمُشَم خسته گِلو، عارفِ گوینده بِگو
زانکه تو داودْ دَمی، من چو کُهَم، رفته زِ جا
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
مولانا قالب: غزل وزن شعر: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
رستَم ازین نفس و هوی، زنده بلا مرده بلاصوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر رَسْتَم ازین نَفْس و هَوی، زنده بِلا مُرده بِلا مولانا است. این قطعهها توسط پری ساتکنی عندلیب و سیده سحر حسینی و محسن لیله کوهی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان نا آشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
دیدگاه کاربران درباره ی رَسْتَم ازین نَفْس و هَوی، زنده بِلا مُرده بِلا
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا عارف فانی فی الله و باقی بالله معتقد است با گفتن “لا”یعنی نه گفتن به دنیا و هر انچه در دنیاست در معشوق فنا می شود و می شود جزوی از معشوق فنا ناپذیرش و باقی می شود رجوع به عبارت “هوالباقی” یعنی اوست باقی تلللا می تواند از غریق “لا”زده یعنی نه گفته که در بحر بلا=بحر عطار شناور است نیز حکایت کند.
شعر رَسْتَم ازین نَفْس و هَوی، زنده بِلا مُرده بِلا اثر کیست؟
این شعر اثر مولانا است.
- رستَم ازین نفس و هوی، زنده بلا مرده بلا-38 - فوریه 21, 2023
- یارْ مرا، غارْ مرا، عشقِ جگَرخوار مرا-37 - فوریه 18, 2023
- خواجه بیا، خواجه بیا، خواجه دِگَربار بیا -36 - فوریه 18, 2023