بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد

همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد _ 114

  • دانلود دکلمه صوتی شعر بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد حافظ _ غزل 114+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد حباب وار براندازم از نشاط کلاه.

     

    شعر همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد _غزل 114 _ حافظ

     

     

    همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد

    اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد

     

    حباب وار براندازم از نشاط کلاه

    اگر ز رویِ تو عکسی به جامِ ما افتد

     

    شبی که ماهِ مراد از افق شود طالع

    بُوَد که پرتوِ نوری به بامِ ما افتد؟

     

    به بارگاهِ تو چون باد را نباشد بار

    کی اتفاقِ مجالِ سلامِ ما افتد

     

    چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم

    که قطره‌ای ز زلالش به کامِ ما افتد

     

    خیالِ زلفِ تو گفتا که جان وسیله مساز

    کز این شکار، فراوان به دامِ ما افتد

     

    به ناامیدی از این در مرو، بزن فالی

    بُوَد که قرعهٔ دولت به نامِ ما افتد

     

    ز خاکِ کوی تو هر گَه که دَم زند حافظ

    نسیمِ گلشن جان در مشامِ ما افتد

     

     

    شعر همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد است. این قطعه‌ها توسط فاطمه زندی، فریدون فرح‌اندوز و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    ماه به ماه می‌ کند شاه فلک کدیوری

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی

    گفتمش‌هنگام‌وصل است ای بت‌فرخار، گفت‌

     

     

    معنی همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد

    همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد.اگر تو از جایگاه ما و نزدیک ما عبور کنی، همای خوشبختی نیز از اوج آسمان سعادت پایین آمده و خودش به دام ما می‌افتد. هما پرنده سعادت است که بر سر هرکسی بنشیند، او را خوشبخت خواهد کرد.

    معنی حباب وار براندازم از نشاط کلاه

    حباب وار براندازم از نشاط کلاه اگر ز رویِ تو عکسی به جامِ ما افتد.ای معشوق اگر در جام ما تصویر چهره زیبای تو افتد مانند حباب از فرط شادی کلاه خود را به آسمان خواهم انداخت

    معنی شبی که ماهِ مراد از افق شود طالع

    شبی که ماهِ مراد از افق شود طالع بُوَد که پرتوِ نوری به بامِ ما افتد؟شبی که ماه مراد و آرزو از افق طلوع کند، امید است که فروغ نوری نیز به خانه ما افتد و یا آیا این امید هست که فروغ نوری نیز به خانه ما افتد؟

    معنی به بارگاهِ تو چون باد را نباشد بار

    به بارگاهِ تو چون باد را نباشد بار کی اتفاقِ مجالِ سلامِ ما افتد.وقتی که باد نمی تواند با بارگاه تو راه یابد چگونه می توانم اجازه و فرصت سلامی داشته باشم؟

    معنی چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم

    چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم که قطره‌ای ز زلالش به کامِ ما افتد.آنگاه که در راه بوسه لبت ،جانم فدا شد ، چنین تصور می کردم که قطره ای از آب آن لعل آبدار در کام ما سرازیر گردیده

    معنی خیالِ زلفِ تو گفتا که جان وسیله مساز

    خیالِ زلفِ تو گفتا که جان وسیله مساز کز این شکار، فراوان به دامِ ما افتد.درآن عالم خیالپردازی بود که زلف توگفت: جان خودرافدامکن ودستآویزی برای رسیدن به وصال قرارمده، پیش ازتونیزعاشقان زیادی اینکار راکرده وبه وصال نرسیده اند.

    معنی به ناامیدی از این در مرو، بزن فالی

    به ناامیدی از این در مرو، بزن فالی بُوَد که قرعهٔ دولت به نامِ ما افتد.از این درگاه نومیدانه دور مشو، تفالي بزن . شايد كه قرعه بخت و اقبال به نام ما افتد.

    معنی ز خاکِ کوی تو هر گَه که دَم زند حافظ

    ز خاکِ کوی تو هر گَه که دَم زند حافظ نسیمِ گلشن جان در مشامِ ما افتد.هر زمانی که حافظ از خاک کوی تو سخنی کوتاه بگوید، بوی خوشی از بوستان جانش به مشام ما می‌رسد. این بیت مبالغه است در خوشبو بودن عطر خاک کوی یار که از کلام حافظ نیز برمی‌خیزد.

     

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد

     

    امین کیخا می گوید:پرتو نوری به بام ما افتد هم پرتو نور از جنس بام است زیرا بام همان نور است مثلا در بامداد و نیز بلخ بامی

     

    ابو سعید می گوید:

    مستی همین هست که غزل حافظ بخوانی و تمام ادعیه و معارف اهل بیت در وجودت مرور شوند.

    برای فهم این غزل به ویژه ابیات اولش میتوان به دعای شریف ندبه مراجعه کرد، بخشی که آمده:

    متی ترانا و نراک و قد نشرت لواء النصر تری، أ ترانا نحف بک و انت توم الملاء و قد ملأة الأرض عدلا… و نحن نقول الحمدلله رب العالمین

    چه وقت میشود که تو ما را و ما تو را ببینیم در حالی که پرچم پیروزی ات را بر تمام عالم برافراشته‌ای، آیا خواهی دید ما را که دور تو حلقه زده باشیم و تو با سپاهت زمین را پر از عدل کرده باشی؟… و پس از تمام اینها ما الحمدلله رب العالمین بگوییم و شکر کنیم.

    حباب وار براندازم از نشاط کلاه / اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

    شبی که ماه مراد از افق شود طالع / بود که پرتو نوری به بام ما افتد

     

     

     

    معنی شعر همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد چیست؟

    اگر تو از جایگاه ما و نزدیک ما عبور کنی، همای خوشبختی نیز از اوج آسمان سعادت پایین آمده و خودش به دام ما می‌افتد.

     

    شعر همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد اثر  کیست؟

    اثر حافظ عزیز است.

     

     

     

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *