هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد

هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد _ 121

  • دانلود دکلمه صوتی شعر هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد حافظ _ غزل 121+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد حریمِ عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است.

     

    شعر هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد _ غزل 121 _ حافظ

     

    هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد

    سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد

     

    حریمِ عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است

    کسی آن آستان بوسد، که جان در آستین دارد

     

    دهانِ تَنگِ شیرینش، مگر مُلکِ سلیمان است

    که نقشِ خاتمِ لعلش، جهان زیرِ نگین دارد

     

    لبِ لعل و خطِ مشکین، چو آنش هست و اینش هست

    بنازم دلبرِ خود را، که حُسنش آن و این دارد

     

    به خواری منگر ای مُنعِم، ضعیفان و نحیفان را

    که صدرِ مجلسِ عشرت، گدای رهنشین دارد

     

    چو بر رویِ زمین باشی، توانایی غنیمت دان

    که دورانْ ناتوانی‌ها، بسی زیرِ زمین دارد

     

    بلاگردانِ جان و تن، دعایِ مستمندان است

    که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد؟

     

    صبا از عشقِ من رمزی، بگو با آن شهِ خوبان

    که صد جمشید و کیخسرو، غلامِ کمترین دارد

     

    و گر گوید نمی‌خواهم، چو حافظ عاشقِ مفلس

    بگوییدش که سلطانی، گدایی همنشین دارد

     

     

    شعر هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد است. این قطعه‌ها توسط فاطمه زندی، فریدون فرح‌اندوز و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    ماه به ماه می‌ کند شاه فلک کدیوری

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی

    گفتمش‌هنگام‌وصل است ای بت‌فرخار، گفت‌

     

     

    معنی هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد

    هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد.هر آن کسی که خاطری آسوده و یاری عزیز دارد، خوشبختی مونس او شد و بخت و اقبال همراهش است.

    معنی حریمِ عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است

    حریمِ عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد، که جان در آستین دارد.مقام و حریم عشق بسیار بالاتر و رفیع تر از عقل است و کسی می تواند بر آستانه آن بوسه بزمد و بدان راه یابد که جان خود را در دست گرفته و آماده جان باختن باشد.

    معنی دهانِ تَنگِ شیرینش، مگر مُلکِ سلیمان است

    دهانِ تَنگِ شیرینش، مگر مُلکِ سلیمان است که نقشِ خاتمِ لعلش، جهان زیرِ نگین دارد.مگر دهان کوچک و شیرین تو، نگین پادشاهی سلیمان است که نقش و نگار انگشتری لب لعلت، جهان را زیر فرمان خود دارد.

    معنی لبِ لعل و خطِ مشکین، چو آنش هست و اینش هست

    لبِ لعل و خطِ مشکین، چو آنش هست و اینش هست بنازم دلبرِ خود را، که حُسنش آن و این دارد.اگر در لب ميگون و خط مشکين گيرايي نباشد بي روح و جان است . به دلبر خود مباهات مي کنم که هم آن وهم اين را باهم دارد .

    معنی به خواری منگر ای مُنعِم، ضعیفان و نحیفان را

    به خواری منگر ای مُنعِم، ضعیفان و نحیفان را که صدرِ مجلسِ عشرت، گدای رهنشین دارد.ای توانگر ، در مردمان ضعیف و ناتوان به چشم حقارت نگاه مکن که فقیر راه نشین ، بر صدر مجلس عزّت جای گرفته است

    معنی چو بر رویِ زمین باشی، توانایی غنیمت دان

    چو بر رویِ زمین باشی، توانایی غنیمت دان که دورانْ ناتوانی‌ها، بسی زیرِ زمین دارد.تا بر روی زمین زندگی می کنی قدر این توانایی را بدان چرا که روز گار چه بسیار ناتوانی ها در زیر زمین دارد .

    معنی بلاگردانِ جان و تن، دعایِ مستمندان است

    بلاگردانِ جان و تن، دعایِ مستمندان است که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد؟دعای خیر مستمندان، بلا و آفت را از جان و دل دور می‌کند، چه کسی از خرمنی بهره می‌برد که از گدایان خوشه‌چین که در اطراف آن هستند شرم داشته باشد؟ یعنی همیشه چیزی از مال را باید انفاق کنی تا به برکت آن دست پیدا کنی.

    معنی صبا از عشقِ من رمزی، بگو با آن شهِ خوبان

    صبا از عشقِ من رمزی، بگو با آن شهِ خوبان که صد جمشید و کیخسرو، غلامِ کمترین دارد.ای باد صبا به آن شاه زیبارویان اندکی از میزان عشق و علاقه من سخن بگو؛ آن شاهی که صد جمشید و کیخسرو کمترین غلام او هستند.

    معنی و گر گوید نمی‌خواهم، چو حافظ عاشقِ مفلس

    و گر گوید نمی‌خواهم، چو حافظ عاشقِ مفلس بگوییدش که سلطانی، گدایی همنشین دارد.و اگر او پاسخ داد که عاشق حقیری چون حافظ را نمی خواهد، به او بگویید که سلطانی باش که همنشین مستمندان است.

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد

     

     

    علی کریمی می گوید:در برخی نسخ آمده است
    دهان تنگ شیرینش مگر مهر سلیمانست
    که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد
    مُـهر به نظر با توجه به معنی بیت به نظر مناسب تر از ملک میباشد چرا که نقش خاتم برای انگشتری است نه ملک و مملکت
    و خاتم یا انگشتر حضرت سلیمان معروف است و در اشعار دیگر حضرت حافظ به آن اشاره شده است.

     

    دکتر صحافیان می گوید:

    آنکه خاطر جانش به آسودگی رسیده و دلبسنه معشوقی نازنین است، خوشبختی و پادشاهی در کنار اوست.( پادشاهی عشق)

    ۲- ارزش عشق بسیار بالاتر از عقل است و آنکه از جانش گذشته باشد به این آستان ( عشق و خاطر مجموع) می رسد.

    ۳- دهان تنگ و شیرین تو مگر مهر پادشاهی سلیمان است که جهان در تسخیر نقش انگشتری اش هست( خانلری: دهان تنگ شیرینت مگر مهر سلیمان است)

    4- لب یاقوت فام و خط مشک بوی هر دو در زیبارویان نیست، بنازم معشوق خودم را که زیبایی اش هر دو را دارد.( خانلری: آنش هست و اینش نیست)

    ۵- ای توانگر ضعیفان را بیچاره نپندار، که فقیر( مقام فقر) راه نشین در بالای مجلس بزرگی نشسته است( خانلری: که صدر مجلس عزت فقیر ره نشین دارد) ۶- توانایی ات را بر روی زمین فرصت شمار که زمانه در زیر زمین روزگاری طولانی ناتوانت خواهد کرد.

    ۷- دعای بیچارگان بلا از جان و دلت دور می کند، در خرمنی که از خوشه چین عار دارد، خیر و گشایش نیست.( خانلری: بلا گردان جان و دل)

    ۸- ای باد صبا عشق و شوق( خاطر مجموع) مرا به آن شاه زیبارویان برسان، که چون جمشید و کیخسرو صد غلام دارد.

    ۹- اگر پاسخ داد که عاشق بیچاره ای چون حافظ نمی خواهم، بگویید هم نشین سلطان، فقیری صاحب مقام است(بیت۱: عاشق هم نشین پادشاهی است و پادشاه هم نشین فقیر؛ نتیجه می دهد که فقر-نخواستن که سبب خاطر مجموع می شود- پادشاهی است)

    دکتر مهدی صحافیان

     

    معنی شعر هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد چیست؟

    هر آن کسی که خاطری آسوده و یاری عزیز دارد.

     

    شعر هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد اثر کست؟

    اثر حافظ بزرگ است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *