مردن اندر شجاعت ادبی

مردن اندر شجاعت ادبی – شجاعت ادبی

  • شعر مردن اندر شجاعت ادبی – شجاعت ادبی ملک الشعرا بهار

     

    مردن اندر شجاعت ادبی

    بهتر از چاپلوسی و جلبی

     

    من برآنم که نیست زیرسپهر

    صفتی چون شجاعت ادبی

     

    نجبای جهان شجاعانند

    به شجاعت در است منتجبی

     

    راست باش و مدار باک از کس

    این بود خوی مردم عصبی

     

    سخت‌رویی زگربزی بهتر

    احمدی خوبتر ز بولهبی

     

    چشم بردار از آن کسان که سخن

    بیخ گوشی کنند و زبر لبی

     

    سخنی راستا به مذهب من

    به ز سیصد نماز نیم‌شبی

     

    گفته‌ای عامیانه لیک صریح

    به ز هفتاد خطبهٔ عربی

     

    طفل گستاخ نزد من باشد

    پیر و، آن پیرچربه گوی‌، صبی

     

    در جهانند بخردان و ردان

    کمتر و بیشتر جبان و غبی

     

    تو از آن مردمان کمتر باش

    این بود معنی فزون‌طلبی

     

    یار اهریمنند مکر و دروغ

    این‌چنین گفت زردهشت نبی

     

    ازحَسَب مرد را شرف خیزد

    چیست فخر شرافتِ نَسَبی‌؟

     

    هان توگستاخی و شجاعت را

    هرزه‌لایی مگیر و بی‌ادبی

     

    باادب‌باش‌و راست‌باش و صریح

    ره حق جوی ازآنچه می‌طلبی

     

    مگزین مذهب از برای ذهب

    این بود فخرِ دوره ی ذهبی

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    افتاد به حمام‌، رهم سوی خزینه

    ترسم من از جهنم و آتش‌فشان او – جهنم

    صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد _ 105

    هان! ای دل ِ عبرت‌بین! از دیده عبر کن! هان! – ۱۶۷

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    مردن اندر شجاعت ادبی

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «مردن اندر شجاعت ادبی بهتر از چاپلوسی و جلبی من برآنم که نیست زیرسپهر صفتی چون شجاعت ادبی» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «باادب‌باش‌و راست‌باش و صریح ره حق جوی ازآنچه می‌طلبی مگزین مذهب از برای ذهب این بود فخرِ دوره ی ذهبی» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر شجاعت ادبی ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر شجاعت ادبی ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *