دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست_21

  • دانلود دکلمه صوتی شعر دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست حافظ (غزل 21) + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست.

    شعر دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست _ غزل 21 _ حافظ

     

     

    دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

    گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

     

    که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست

    که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست

     

    شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد

    پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست

     

    در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو

    به هواداری آن عارض و قامت برخاست

     

    مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت

    به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

     

    پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت

    سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست

     

    حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری

    کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    شعر روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی از شعر ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ حافظ است. این قطعه‌ها توسط مریم فقیه کیا، سهیل قاسمی، فریدون فرح‌اندوز، محسن لیله کوهی و هادی هادی روحانی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    شعرهای لوله شده پوریا پلیکان

    سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی

     

    معنی دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

    دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست.دل و دین من از دست رفت و دلستان به سرزنش کردنم پرداخت و گفت هم‌صحبت ما مشو که عافیت و سلامت عقل از تو دور شده است (و درست‌اندیشی را از دست داده‌ای).

     

     

    معنی که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست

    که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست.که را شنیدی که در این مجلس دنیا با خوشی و صلح و صفا نشست و در آخرِ صحبت با پشیمانی از مجلس بلند نشد . یعنی در این بزم دنیا هر که دو سه روزی اگر خوش باشد به دنبالش حتماََ چند روزی مغموم خواهد شد چون خلقت دنیا بر این وضع نهاده شده . [ که را شنیدی = اگر شنیدی . ندامت = پشیمانی ]

     

    معنی شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد

    شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست.

    اگر شمع با شعله خود خندید و لاف برابری با لب خندان معشوق زد به تاوان این بیهوده گویی تا صبح در محفل عاشقان تو روی یک پا ایستاد و سوخت.

    لاف زدن: خودستایی کردن

    به غرامت برخاستن: خسارت و تاوان دادن و در اصطلاح صوفیه نوعی تنبیه است که اگر صوفی در مراحل سیر و سلوک مرتکب لغزشی و خطا میشد به فرمان پیر و مرشد خود می بایست به عنوان مجازات نزدیک در بر یک پا بایستد تا اینکه مرشد از خطای او درگذرد.

     

     

     

    معنی در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو

    در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو به هواداری آن عارض و قامت برخاست.

    عارض و قامت: ظاهر

    معنی بیت: باد بهاری به عشق دیدار جمال جمیل و اندام موزون و قد رعنای یار، آغوش گل و سرو را ترک کرد.

     

     

    معنی مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت

    مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت به تماشای تو آشوب قیامت برخاست.مستانه خرامیدی و از تماشای مست تو غریو شادی از ملایک آسمان برخاست چنانکه گویی قیامت برپا شد.

     

    معنی پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت

    پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست.سرو سرافراز که به ناز و کرشمه قد برافراشته بود، در پیش سرو خرامان اندام و قامت تو از شرمساری نتوانست گامی پیش بگذارد، به همین خاطر پا در گِل ماند.

     

     

    معنی پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت

    حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست.ای حافظ، دلق ریایی را از تن بیرون بیاور و دور بینداز، باشد که از گرداب ریا جان به سلامت ببری؛ چراکه آتش (آز و طمع) از خرقه‌ی سالوس ریاکار که ادعای کرامت می‌کند، برافروخت و زبانه کشید.

     

     

    نظر کاربران درباره شعر دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

    بهزاد می گوید:حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری
    کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست
    حافظ در کنایه و دو پهلو و ایهام صحبت کردن استاد بی بدلیل میباشد.کسی را مثل حافظ نیست که اینگونه خلق هنر کند.از همین بای است که حافظ یگانه است.
    کرامت به معنی احترام ،بزرگی،عزت،سرافرازی،بزرگی ورزیدن
    1-بزرگی کردن،بزرگ بودن،سرافزاز بودن مستلزم سختی کشیدن و درد سر کشیدن و تلاش و رنج است.بخشندگی و وقت گذاشتن و گذشت نیز از ابزار کرامت است.درواقع کرامت درد سرهای فراوانی دارد.در واقع در حالت دو پهلو می گوید که رسیدن به کرامت هم درد سرها و شکلات خودش را دارد
    2-حافظ این تن پوش زهد و ریا را کنار بگذار که از خطر مردم فریبی و بزرگ بینی در امان باشی
    3-حافظ دارد غیر مستقیم به جماعت خرقه پوش شیوخ اهل شریعت طعنه میزند که شما در واقع پشت این لباس دارید مردم فریبی می کنید.این لباس مردم فریبی و بزرگی را کنار بگذارید.

     

    معنی شعر دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست چیست؟

    .دل و دین من از دست رفت و دلستان به سرزنش کردنم پرداخت.

     

    شعر دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست اثر کیست؟

    اثر حافظ بزرگ است.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *