دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد

دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد _ 117

  • دانلود دکلمه صوتی شعر دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد حافظ _ غزل 117+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد سرِ ما فرونیاید به کمانِ ابروی کس.

    شعر دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد _  غزل 117 _ حافظ

     

    دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد

    که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد

     

    سرِ ما فرونیاید به کمانِ ابروی کس

    که درون گوشه گیران، ز جهان فَراغ دارد

     

    ز بنفشه تاب دارم که ز زلفِ او زند دم

    تو سیاهِ کم بها بین، که چه در دِماغ دارد

     

    به چمن خُرام و بنگر برِ تختِ گل که لاله

    به ندیمِ شاه ماند که به کف ایاغ دارد

     

    شبِ ظلمت و بیابان، به کجا توان رسیدن؟

    مگر آن که شمعِ رویت به رَهَم چراغ دارد

     

    من و شمعِ صبحگاهی سِزَد ار به هم بِگرییم

    که بسوختیم و از ما بتِ ما فَراغ دارد

     

    سِزَدم چو ابرِ بهمن که بر این چمن بِگریَم

    طرب آشیانِ بلبل، بنگر که زاغ دارد

     

    سرِ درسِ عشق دارد دلِ دردمند حافظ

    که نه خاطرِ تماشا نه هوای باغ دارد

     

     

    شعر دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد  است. این قطعه‌ها توسط فاطمه زندی، فریدون فرح‌اندوز و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    ماه به ماه می‌ کند شاه فلک کدیوری

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی

    گفتمش‌هنگام‌وصل است ای بت‌فرخار، گفت‌

     

     

    معنی دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد

    دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد.دل ما در دوران جلوه‌گری تو و یا در گرداگرد چهره تو، از باغ و بوستان بی‌نیاز است، زیرا که مانند سرو، پایبند عشق است و همچون لاله، داغ عشق دارد.

    معنی سرِ ما فرونیاید به کمانِ ابروی کس

    سرِ ما فرونیاید به کمانِ ابروی کس که درون گوشه گیران، ز جهان فَراغ دارد.ما سر تسلیم برابر ابروی کمانی کسی فرود نمی آوریم زیرا که دل خلوت نشینان از عالم پرداخته و بی نیاز است.

    معنی ز بنفشه تاب دارم که ز زلفِ او زند دم

    ز بنفشه تاب دارم که ز زلفِ او زند دم تو سیاهِ کم بها بین، که چه در دِماغ دارد.سری به چمن بزن و لاله را در کنار تخت گل ببین که مانند ندیم شاه پیاله به کف برگرفته است

    معنی به چمن خُرام و بنگر برِ تختِ گل که لاله

    به چمن خُرام و بنگر برِ تختِ گل که لاله به ندیمِ شاه ماند که به کف ایاغ دارد.در چمن به گردش درآ و لاله را در کنار تخت گل ببین که همچون ندیم شاه پیاله شراب را در دست دارد.

    معنی شبِ ظلمت و بیابان، به کجا توان رسیدن؟

    شبِ ظلمت و بیابان، به کجا توان رسیدن؟ مگر آن که شمعِ رویت به رَهَم چراغ دارد.سزاوار است که من شمع سحری به حال یکدیگر گریه کنیم چرا که هر دو سوختیم و محبوب من با ما بی اعتناست.

    معنی من و شمعِ صبحگاهی سِزَد ار به هم بِگرییم

    من و شمعِ صبحگاهی سِزَد ار به هم بِگرییم که بسوختیم و از ما بتِ ما فَراغ دارد.سزاوار است اگر من و شمع سحرگاهان (شمع در حال خاموشی) با هم گریه سر بدهیم، زیرا که هر دو سوختیم و معشوق ما از ما بی‌خبر است و به ما التفات ندارد. «بگرییم» در انتهای مصراع نخست در بعضی نسخ به صورت «بگوییم» ضبط شده است، یعنی سزاوار است من و شمع صبحگاهان هم‌صحبت شویم و درباره بی‌تفاوتی و بی‌توجهی یار حرف بزنیم.

    معنی سِزَدم چو ابرِ بهمن که بر این چمن بِگریَم

    سِزَدم چو ابرِ بهمن که بر این چمن بِگریَم طرب آشیانِ بلبل، بنگر که زاغ دارد.اگر من چون ابر بهمن بر چمن هستی بگریم سزاوارم زیرا که آشیان شادمانی بلبل هزاردستان به دست زاغ افتاده است.

    معنی سرِ درسِ عشق دارد دلِ دردمند حافظ

    سرِ درسِ عشق دارد دلِ دردمند حافظ که نه خاطرِ تماشا نه هوای باغ دارد.دل عاشق و دردمند حافظ آرزوی آن دارد که درس عشق بخواند و عاشق شود زیرا دیگر خیال رفتن به باغ و گردش در آن را که آشیانه کلاغان شده است، ندارد.

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد

     

     

    محسن خانی می گوید:بیت آخر این شعر از ابیات مورد علاقه‌ی من است:
    سرِ درس عشق دارد دل دردمند حافظ/ که نه خاطر تماشا، نه هوای باغ دارد
    یعنی علت این که حافظ نه حال و حوصله‌ی باغ دارد و نه علاقه‌ای به تماشا، این است که دلش هوای عشق دارد.

     

    علی ملک نیا می گوید:در خوانشی که برای این شعر آمده ، تلفظ کلمه فراغ در بیت ششم اشتباه هست
    چنان که میبینیم کلمه فراغ سه مرتبه در شعر آمده است که تلفظ های گوناگونی با معانی گوناگون دارد چرا که حافظ شاعری نیست که قافیه را تکرار کند
    در مصراع اول و دوم فّراغ است که به معنی فارغ شدن و آسوده شدن است و با توجه به اینکه گفتم حافظ از تکرار قافیه پرهیز میکند، قابل ذکر است که بگویم تکرار فّراغ در مصراع چهارم همان ردالقافیه است که از زیبایی های شعر و هنر های شاعر است
    اما کلمه فراغ در مصراع دوازدهم،فُراغ تلفظ میشود که به معنی روشنایی است و فهمیدن آن بسیار آسان است چرا که شاعر خود را در مصراع قبل با شمع که روشنایی بخش است همدم و همدرد میشمارد و و در خود مصراع دوازدهم میگوید که من و شمع میسوزیم و بت های ما که همان یارانشان هستند از سوختن ما(شاعر وشمع) روشنایی دارند و نمایانند.

     

     

     

    معنی شعر دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد چیست؟

    دل ما در دوران جلوه‌گری تو و یا در گرداگرد چهره تو، از باغ و بوستان بی‌نیاز است.

     

    شعر دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارداثر کیست؟

    اثر حافظ عزیز است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *