دانلود دکلمه صوتی شعر دارم امید عاطفتی از جناب دوست حافظ _ غزل 59 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست دانم که بُگذرد ز سرِ جرمِ من که او.
شعر دارم امید عاطفتی از جناب دوست _ غزل 59 _ حافظ
دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بُگذرد ز سرِ جرمِ من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
چندان گریستیم که هر کس که برگذشت
در اشکِ ما چو دید روان گفت کاین چه جوست؟
هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان
موی است آن میان و ندانم که آن چه موست
دارم عجب ز نقشِ خیالش که چون نرفت
از دیدهام که دَم به دَمش کار شُست و شوست
بی گفت و گوی زلفِ تو دل را همیکشد
با زلف دلکَش تو که را روی گفت و گوست؟
عمریست تا ز زلفِ تو بویی شنیدهام
زان بوی در مشامِ دلِ من هنوز بوست
حافظ بد است حالِ پریشانِ تو، ولی
بر بویِ زلفِ یار پریشانیَت نکوست
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
شعر دارم امید عاطفتی از جناب دوست صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر دارم امید عاطفتی از جناب دوست حافظ است. این قطعهها توسط فاطمه زندی ، سهیل قاسمی، فریدون فرحاندوز، محسن لیله کوهی و مریم فقیه کیا خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آئورت
(ئُ) [ فر. ] (اِ.) سرخرگ بزرگی که به بطن چپ قلب متصل است و خون تصفیه شده را به تمام بدن میرساند، بزرگ سرخرگ. (فره)
معنی دارم امید عاطفتی از جناب دوست
دارم امید عاطفتی از جناب دوست کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست.گناهی کردهام، اما از حضور دوست امید مرحمت دارم؛ و امیدم به عفو او است. یعنی امید مرحمت و شفقت را از دوست قطع نمیکنم، زیرا که کریم الشأن و عالی جناب است و اگر چه من گناهکارم، ولی امید به غفران و عفوش دارم. [عاطفت = شفقت / جناب = حول و اطراف خانه / جنایت = گناه]
معنی دانم که بُگذرد ز سرِ جرمِ من که او
دانم که بُگذرد ز سرِ جرمِ من که او گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست.اطمینان دارم که از سر گناه من در میگذرد که هرچند رعنا و زیبا (بیاعتنا)ست، اما خلق و خوی فرشتگان (مهربانی) داشته.
معنی چندان گریستیم که هر کس که برگذشت
چندان گریستیم که هر کس که برگذشت در اشکِ ما چو دید روان گفت کاین چه جوست؟از عشق جانان بقدری گریه کردم که هر کس جریان اشکِ ما را دید، حیرت زده گفت: این چه چشمه ای است. یعنی اشکم مانند سیلاب جاری شده بود.
معنی هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان
هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان موی است آن میان و ندانم که آن چه موست.دهان جانان هیچ است که از او نام و نشانی نمی بینم و میانش هم موی است اما نمی دانم که آن چه موست . [ هیچ است آن دهان = دهان را به اعتبار کوچکی اش به هیچی وصف کرده ]
معنی دارم عجب ز نقشِ خیالش که چون نرفت
دارم عجب ز نقشِ خیالش که چون نرفت از دیدهام که دَم به دَمش کار شُست و شوست.در شگفتم که چرا تصوير خيالي صورت دوست ازديدهام، ديدهيي که پيوسته کارش شستوشوي خود با اشک است محو نشد!
معنی بی گفت و گوی زلفِ تو دل را همیکشد
بی گفت و گوی زلفِ تو دل را همیکشد با زلف دلکَش تو که را روی گفت و گوست؟گیسوی تو، بی هیچ سخنی، دل مرا به سوی خود می کشد، چه کسی مجال گفتگو با زلف دلربای تو را دارد؟
معنی عمریست تا ز زلفِ تو بویی شنیدهام
عمریست تا ز زلفِ تو بویی شنیدهام زان بوی در مشامِ دلِ من هنوز بوست.مدتی است که عطر خوش گیسوی دلکش تو را شنیده ام و هنوز مشام دلم از آن بو خوش بو است و در آرزوی دوباره آن است.
زلف: گیسو
مشام: شامه، حس بویایی
بو: ایهام دارد: ۱.بو و رایحه ۲.امید و آرزو
معنی حافظ بد است حالِ پریشانِ تو، ولی
حافظ بد است حالِ پریشانِ تو، ولی بر بویِ زلفِ یار پریشانیَت نکوست.
ای حافظ، حالِ پریشان و نابسامان تو خوب نیست، اما به امیدِ زلفِ جانان یا به سبب بوی زلف جانان این پریشانیت بهتر است.
یعنی اگر چه به واسطه پریشانی از فراق حالت بَد است، اما به امید جمعیت وصال این پریشانی به نفع تو است زیرا که پایان فراق، وصال است.
دیدگاه کاربران درباره شعر دارم امید عاطفتی از جناب دوست
سهیل قاسمی :بیت سوم: به قدری گریه کردیم که هر کس بر اشک ِ ما برگذشت و آن را روان (جاری) دید گفت این دیگر کدام جوی است!
بیت پنجم: در تعجبم که با این که چشم ِ من دم به دم در حال ِ شست و شو است و اشک از آن روان است، چطور است که نقش ِ خیال ِ او از دیده ی من پاک نشده است!
بیت ششم: هنوز هیچی نشده (و هنوز من حرفی نزده) زلف ِ تو دل ِ آدم را می شکند. چه کسی جرئت دارد با زلف ِ دلکش ِ تو حرف هم بزند!
بیت آخر: حافظ! می دانم که حال ِ پریشان ِ تو بد است (حالت خوب نیست!) اما این که بر زلف ِ یار پریشان باشی برایت خوب است! (طعنه ای که امروزی ها هم به کار می برند! «یه ذره راه بری تا فلان جا» «یه ذره سختی بکشی» «یه ذره به هنّ و هن بیفتی» برات خوبه!)
دکتر صحافیان می گوید:از آستانش امید مهر و عطوفت دارم گرچه در حق او جنایت کرده ام(در کشاکش قبض و بسط حال خوش، عاشق عارف، روی برتافتن از دوست را جنایت میشمارد)
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گرچه پری وشست ولیکن فرشته خوست
دلم محکم است که از گناهم می گذرد( غلبه بخشایش خداوند بر سختگیری اش)گرچه زیبای پری را دارد اما همراه با مهربانی فرشته است( اشاره به صفات جمال و جلال الهی)
3- آن قدر گریه کردیم ( با وجود عفوش، همراه با جمع زاری می کنم)بر این جرم که هر که دید با تعجب به این جوی پر آب نگاه کرد.
4-دهان کوچکش هیچ و کمرش به باریکی مو، دست نیافتنی است.
5- شگفتی ام از این است که با این شست و شوی دائمی چشمم( اشک)، خیالش چگونه پاک نمی شود.
6-بدون هیچ اندیشه ای دل به زلفت کشش دارد.وانگهی چه کسی توان اندیشه دارد در برابرت( بزرگترین هنر جلوه زلفت، نابود کردن اندیشه هایی است که حال خوش را از میان برمی دارد )
7- روزگاری بس دراز است( آغاز آفرینش) که بوی زلفت را شنیده ام و هنوز شامه جانم به آن امید است
8- حافظ گرچه در این قبض حالت پریشان و ناخوش است اما چون در جستجوی زلفش هستی این پریشانی خوب است( اشاره به زیبایی زلف پریشان)
در نسخه خانلری بیت چهارم و در نسخه پاکستانی ختمی لاهوری بیت دیگری اضافه دارد
سرها چو گوی در سر کوی تو باختیم
واقف نشد کسی که چه گوی است و این چه اوست
اشاره به تسلیم مطلق
آرامش و پرواز روح
معنی شعر دارم امید عاطفتی از جناب دوست چیست؟
شعر دارم امید عاطفتی از جناب دوست اثر کیست؟
اثر حافظ است.
- شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ 135 - آگوست 25, 2023
- بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ 134 - آگوست 24, 2023
- صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد _133 - جولای 12, 2023