دانلود دکلمه صوتی شعر ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ حافظ (غزل 19) + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عیار کجاست؟ شبِ تار است و رَه وادیِ اِیمن در پیش.
شعر ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟_ غزل 19 _ حافظ
ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عیار کجاست؟
شبِ تار است و رَه وادیِ اِیمن در پیش
آتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟
آن کَس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست؟
هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟
باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش
کاین دل غمزده، سرگشته گرفتار، کجاست؟
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو؟
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست؟
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش، بی یار مهیا نشود یار کجاست؟
حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج
فکرِ معقول بفرما، گلِ بی خار کجاست؟
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
حافظ قالب: غزل وزن شعر:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی از شعر ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ حافظ است. این قطعهها توسط مریم فقیه کیا، سهیل قاسمی، فریدون فرحاندوز، محسن لیله کوهی و هادی م. کریمی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی
معنی ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟
ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عیار کجاست؟ای نسیم بامدادی، بگو استراحتگاه یار کجاست؟ خانه آن ماه عاشقکش چالاک در کجا قرار دارد؟
عَیّار: چابک و چالاک است و به نقل از لغتنامه دهخدا مرد بسیار آمدوشدکننده و گریزنده و مرد تیزخاطر را گویند. البته گاهی به راهزن، سارق، شبرو، طرار، غارتگر، گردنهبند نیز گفته میشود اما منظور حافظ این نیست و همان چالاک در عشق مناسب منظور حافظ است، چنانکه بیت ششم غزل شماره ۲۴۹ حافظ میگوید: «خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست / خبری از بر آن دلبر عیار بیار»
معنی شبِ تار است و رَه وادیِ اِیمن در پیش
شبِ تار است و رَه وادیِ اِیمن در پیش آتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟
شب تاریک است و وادی ایمن در پیش ، آتش طور کجا است و وعده دیدار کجا . مراد از شب تار ، شب تاریک فراق است و وادی ایمن در پیش ، یعنی سالک راه عشقیم و از آن منقطع نمی شویم و مراد از موعد دیدار ، وعدۀ وصل جانان است .
وادی ایمن = اسم دره مشهور و معین است که حق تعالی در آنجا به حضرت موسی (ع) تجلّی کرد .
طور = هر کوه را طور گویند مثل جبل ، ولی در اینجا مراد طور موسی است . که تجلی در آنجا واقع است . حضرت موسی از قوم فرعون فرار کرد و به مدینه رفت . و مدینه مملکت شعیب پیغمبر است . در آنجا به یک روایت هشت سال و به روایتی دیگر ده سال ، چوپانی حضرت شعیب را کرد . و شعیب پیغمبر در ازاء این خدمت یکی از دختران خود را به نکاح موسی درآورد . حضرت موسی (ع) بعد از سالها آرزوی صله رحم کرد و با زن خود به طرف مصر یعنی وطن اصل اش حرکت کرد . از حکمت خدا ، آن شب زن موسی که حامله بود احساس دردی کرد . اتفاقاََ شب سردی بود و احتیاج به آتش پیدا کردند . حضرت موسی (ع) در همان موقع ناگهان به جانب طور نگاه کرد و آتشی از دور به نظرش رسید . این نور ، نور تجلّی حق تعالی بود که موسی آن را به صورت آتش دید . به زنش گفت : شما اینجا باشید و من می روم آتش بیاورم . این را گفت و متوجه طرف آتش گشت . همین که به محل آتش رسید . کلام حضرت حق تعالی را شنید . ( آیه 30 ، سوره قصص )
معنی هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟ناگزیر هر کس به این جهان آمد فناپذیر است. توقّع مدارید که در خرابات هشیاری بر جای بماند.
نقش: صورت، علامت.
خرابی: فنا و نابودی.
معنی آن کَس است اهل بشارت که اشارت داند
آن کَس است اهل بشارت که اشارت داند نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست؟
بشارت: مژدگانی و خبر خوش، نوید.
اشارت: رمز و ایما، دریافتن معنا و راز با اندک توضیح و تفهیم.
بسی: بسیار، خیلی.
محرم: رازدار، رازنگهدار.
انسان آکاه با یک اشاره به موضوع پی میبرد.اهل بشارت و مژده هستند.یعنی خوش شانس اند و لیاقت فهم و دریافت نکته هاو حقایق پنهان را دارند.نکته های زیادی برای توضیح اسرار رستگاری وجود دارد اما اهل اشارت که به زبان رمز و راز آگاه باشند کم اند و باید با چراغ دنبال نشانه ها گشت ،که متاسفانه به راحتی پیدا نمیشوند.
معنی هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است
هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟همه وجود من با تو هزاران کار دارد و محتاج توست؛ پس ببین که ما در چه عالمی هستیم و ملامتگر بی کار تهی از عشق در چه دنیایی قرار دارد.
موی: مراد موی سر است که نشانه بسیاری و انبوهی است.
معنی باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش
باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش کاین دل غمزده، سرگشته گرفتار، کجاست؟از پیچ و خم زلف دلدار سراغ این دل غمزده و گرفتار مرا بگیرید.
معنی عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو؟
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو؟ دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست؟زنجیر زلف مشکفام و مشکبوی یار کجاست تا عقل را که دیوانگی میکند، زنجیر بر پایش بگذارد. دل از ما دوری گزید، ابروی یار کجاست که دل را به جای خویش باز آرد و در پناه خود قرار بخشد.
دیوانه شدن عقل برای مبالغه است و در اشعار دیگری همچون «خرد که منع مجانین عشق میفرمود / به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه» در غزل با مطلع «چراغ روی تو را شمع گشت پروانه» تکرار شده است.
معنی ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی عیش، بی یار مهیا نشود یار کجاست؟تمام اسباب و وسائل مجلس عیش حاضر و آماده است . اما زندگی بدون یار مهیا نمی شود . پس کجاست یار که عشق با او مکمل شود . یا بدون یار ، زندگی برای مان گوارا نیست . کجاست یار که عیش با او مهیا و گوارا باشد . [ مهیا = حاضر شده ]
معنی حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج
حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج فکرِ معقول بفرما، گلِ بی خار کجاست؟باد خزان: منظور فراق و جدایی است.چمن دهر:منظور دنیا است.
ای حافظ از غارتگری باد خزان ناراحت نباش این رسم همیشگی روزگار است (چنان نماند چنین نیز نخواهد ماند)درست فکر کن، مگر گلی هست که خار نداشته باشد؟ هر گریه ای را خنده است و هر نوشی را نیشیست.
دیدگاه کاربران درباره شعر ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟
میرذبیح الله تاتار می گوید:سلام
گفته میشود این غزل در سال 754 هجری در زمان حکومت سخت گیری امیرمبارزالدین سروده شده است باآمدن امیرمبارزالدین ومحاصره شدن شیراز شاه شیخ ابواسحق پا به فرار نهاد و حضرت حافظ در زمان 4 سال حکومت امیر مبارزالدین همیش تحت شماتت وشکنجه بود از لحاظ اینکه حافظ با شاه ابواسحق ارتباط وعلاقه خاص داشت. ودر این ایام چهار ساله غزل وسروده های حافظ ازشکوه ، ناامیدی حکایت دارد.
در بیت اول حافظ از نسیم سحرنشانی شاه ابواسحق را می پرسد
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
در بیت دوم حافظ راه پر فراز نشیب بازگشت اورا در پیش چشم خود مجسم کرده نمی داند که کی وکجای پیروزی نصیب او میشود.
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
بیت پنجم اشاره به علاقه است که حافظ به شاه ابواسحق داشت وبه همین خاطر مورد شماتت وغضب امیر مبارزالدین قرارگرفت وامیررا به ملامت گربی کار یاد کرده است
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بیکار کجاس.
روفیا می گوید:هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات مپرسید که هشیار کجاست
اینجا جهان به میخانه ای تشبیه شده و آدم ها مانند جام هایی هستند و جان هایی که درون این جام هاست مانند می !
هر که به این میخانه پا گذاشت مست و خراب است چون مانند جام تا گلو از می لبریز است ، در چنین میخانه ای سراغ از هشیار مگیرید .
معنی شعر ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ چیست؟
ای نسیم بامدادی، بگو استراحتگاه یار کجاست؟
شعر ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ اثر کیست؟
اثر حافظ شیرازی است.
- شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ 135 - آگوست 25, 2023
- بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ 134 - آگوست 24, 2023
- صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد _133 - جولای 12, 2023