همه چیز اینجا زرد است و سبز

همه چیز اینجا زرد است و سبز – عصر بهار

  • همه چیز اینجا زرد است و سبز – شعر عصر بهار – آن سکستون

     

    همه چیز اینجا زرد است و سبز.
    به صدای گلویش گوش کن، به صدای پوست زمین،
    به صدای خشک و استخوانی جیک جیک
    که مثل تابلوی تبلیغات خاموش و روشن می‌شود.
    جانوران کوچک جنگل
    نقاب مرگ را با خود
    به غار کوچک زمستان می‌برند.
    مترسک چشمانش را،
    مثل دو الماس، از کاسه درآورده
    و در روستا قدم می‌زند.
    ژنرال و پستچی
    کیف‌هایشان را بر زمین گذاشته‌اند.
    و این‌ها همه پیش از این رخ داده است
    با این حال اینجا هیچ چیز کهنه و مهجور نیست.
    ایجا همه چیز ممکن است.

    برای همین
    شاید دختر جوان
    لباس زمستانی‌اش را از تن درآورده
    و دلش خواسته ناگهان از درخت بالا برود
    و بنشیند بر شاخه‌ای که بر آبگیر رودی معلق است
    آن پایین خانه‌ی ماهی‌هاست
    آنها بر بازتاب تصویر دخترک شنا می‌کنند
    و از پله‌های پاهایش بالا می روند و پایین می‌آیند.
    تن او در خود می‌برد تمام ابرهایی‌ را که به خانه برمی‌گردند.
    از آن بالا به چهرهٔ آبی‌اش در رود نگاه می‌کند
    اینجاست که تن می شویند
    مردان کور در میانه‌ی روز.

    برای همین
    زمین، که از کابوس زمستان بیدار شده
    زخم‌ها و ترک‌های تنش را
    با پرندگان سبز و ویتامین‌ها علاج می‌کند.
    برای همین
    درختان سنگرهایشان را رها می‌کنند
    و با انگشتان لاغرشان
    جام کوچک باران را بالا می‌گیرند.
    برای همین
    زن کنار اجاق آشپزخانه می‌ایستد
    آواز می‌خواند و گل می‌پزد.
    همه چیز اینجا زرد و سبز است.

    بی‌شک بهار می‌گذارد
    دخترکی برهنه
    زیر نور آفتاب به نرمی بچرخد
    و از بسترش هراسان نباشد.
    تا به حال در آینه سبز سبزش
    هفت شکوفه را شمرده است.
    دو رود زیر تن او به هم می‌رسند.
    صورت کودک چین می‌خورد در ‌آب
    و محو می‌شود برای همیشه.
    تنها دیدنی، زن است
    در زیبایی غریزی‌اش.
    پوست عزیز و سخت تنش
    در اعماق، در زیر درختان آبی آرام می‌گیرد.
    همه چیز باهم ممکن است
    و مردان کور می‌توانند که ببینند.

    مترجم: آزاده کامیار

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه:

    کنون برایت میگویم خورشید چگونه طلوع کرد

    مرغی دیدم نشسته بر باره طوس – 114

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

     

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شعر جهان

     

    همه چیز اینجا زرد است و سبز

    شعری که خواندیم اثر «آن سکستون» بود، سکستون از «شاعران آمریکا» است. شعر بالا با سطر «همه چیز اینجا زرد است و سبز» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟

     

    دیدگاه شما درباره شعر عصر بهار

    دیدگاهتان را درباره ی شعر عصر بهار آن سکستون، این شاعر خوبِ آمریکا بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *