معنی ذات الرایه

معنی ذات الرایه

  • معنی ذات الرایه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.

     


    ذات الرایه

    معنی :زنی می فروش که بر در خانه خویش رایت یا رایتها افراشته بود نشانه می فروشی خویش را

     


    ذات الرایه در لغت نامه دهخدا

    ( ذات الرایة ) ذات الرایة. [ تُرْ را ی َ ] ( اِخ ) زنی می فروش که بر در خانه خویش رایت یا رایتها افراشته بود نشانه می فروشی خویش را. و او را ذات الرایات نیز نامند. ( المرصع ).

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ذات الرایه

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید .

     


    شعر نابکاران

    شعر مانلی نیما یوشیج

    شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد

    تحلیل مقایسه ای نگرش شاملو و نیما در وزن شعر

     


     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *