معنی ذات الرایه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.
ذات الرایه
معنی :زنی می فروش که بر در خانه خویش رایت یا رایتها افراشته بود نشانه می فروشی خویش را
ذات الرایه در لغت نامه دهخدا
( ذات الرایة ) ذات الرایة. [ تُرْ را ی َ ] ( اِخ ) زنی می فروش که بر در خانه خویش رایت یا رایتها افراشته بود نشانه می فروشی خویش را. و او را ذات الرایات نیز نامند. ( المرصع ).
پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ذات الرایه
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید .
شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد
تحلیل مقایسه ای نگرش شاملو و نیما در وزن شعر
- شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ 135 - آگوست 25, 2023
- بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ 134 - آگوست 24, 2023
- صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد _133 - جولای 12, 2023