معنی ذات آرام

معنی ذات آرام

  • معنی ذات آرام به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.

     


    معنی ذات آرام

    معنی: نام کوهی است به دیار ضُباب.

     


    معنی ذات آرام در لغت نامه دهخدا

    ( ذات آرام ) ذات آرام. [ ت ُ ] ( اِخ ) نام کوهی است به دیار ضُباب. ( منتهی الارب ). اَکیمةُ دون الحوأب. ( المزهر سیوطی ). اَکمةُ دون الحوأب لبنی ابی بکر. ( المرصع ). و یاقوت در معجم البلدان گوید: کانّه جمع أرم و هو حجارة تنصب کالعلم. اسم جبل بین مکة والمدینة. قال ابومحمد الغندجانی فی شرح قول جامع:
    أرقت بذی الاَّرام و هناً و عادنی
    عدادالهوی بین العناب و حثیل.
    قال ذوالاَّرام حزن ُ به آرام ُ جمعتها عاد علی عهدها. و قال ابوزیاد: و من جبال الضباب ذات آرام ، قُنَّة سوداءُ فیها یقول القائل :
    خلت ذات آرام و لم تخل عن عصر
    و اقفرها من حلّها سالف الدهر
    و فاض اللّئآم و الکرام تَغیضوا
    فذلک حال الدهر ان کنت لاتدری.

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ذات آرام

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     


    پپیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر آی آدم ها نیما یوشیج
    نامه های نیما یوشیج
    نامه های احمد شاملو به آیدا
    شعر مسافر سهراب سپهری

     


     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *