شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت _ 85

  • دانلود دکلمه صوتی شعر شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت حافظ _ غزل 85+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: رویِ مَه پیکرِ او سیر ندیدیم و برفت گویی از صحبتِ ما نیک به تنگ آمده بود

    شعر شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت _ غزل 85 _ حافظ

     

    شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت

    رویِ مَه پیکرِ او سیر ندیدیم و برفت

     

    گویی از صحبتِ ما نیک به تنگ آمده بود

    بار بربست و به گَردش نرسیدیم و برفت

     

    بس که ما فاتحه و حرزِ یمانی خواندیم

    وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت

     

    عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد

    دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت

     

    شد چمان در چمنِ حسن و لطافت لیکن

    در گلستانِ وصالش نَچَمیدیم و برفت

     

    همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم

    کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    شعر شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت حافظ است. این قطعه‌ها توسط فاطمه زندی، فریدون فرح‌اندوز و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    پیشنهاد ویژره برای مطالعه

    شعر ساعت اعدام احمد شاملو

    اشعار سهراب سپهری

    شعر قلبت را می‌برم ای.ای.کامینگز

    شعر چون دید پدر که دردمند است نظامی

     

    معنی شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت

    شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت رویِ مَه پیکرِ او سیر ندیدیم و برفت .شربت لعلِ لبِ جانان را نچشیدیم و رفت. یعنی جانان رفت در حالی که ما لب او را نبوسیدیم؛ و روی، چون ماهِ او را یک دل سیر و به اندازه کافی ندیدیم و رفت. خواجه حسرت می‌خورد از اینکه بر وفقِ مُراد به وصالِ جانان نرسیده است.

     

     

    معنی گویی از صحبتِ ما نیک به تنگ آمده بود

    گویی از صحبتِ ما نیک به تنگ آمده بود بار بربست و به گَردش نرسیدیم و برفت.متاسفانه خبر بدي دريافت مي کنيد از ان نارحت نشويد بلکه به اطرافيان نيز دلداري بدهيد که پس از اين واقعه همه چيز به خوبي انجام خواهد گرفت و نگراني ها برطرف ميوشد و اين واقعه نتيجه ناشکري شما بوده است

     

    معنی بس که ما فاتحه و حرزِ یمانی خواندیم

    بس که ما فاتحه و حرزِ یمانی خواندیم وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت.گويا از مصاحبت با ما كاملاً خسته شده بود. بارخود را بست و چنان رفت كه به گردش نرسيده ايم.

     

    معنی عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد

    عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت.ما را فريب مي‌داد كه از حوزه ارادت و دوستي دور نخواهم شد. ديدي كه چگونه فريب خورديم و او رفت؟

     

    معنی شد چمان در چمنِ حسن و لطافت لیکن

    شد چمان در چمنِ حسن و لطافت لیکن در گلستانِ وصالش نَچَمیدیم و برفت.یار خرامان به چمن زیبایی و لطافت پا نهاد و ما در گلستان وصال او نرمک نرمک گام ننهادیم و او رفت.

     

    معنی همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم

    همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت.همانندِ حافظ همه شب ناله وزاری کردیم که ای دریغ وصدافسوس که توفیق نداشتیم به خداحافظی اش برسیم ویاررفت بی آنکه توانسته باشیم اورابدرقه کنیم.

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت

     

    شیرازی می گوید:سه بیت ذیل بترتیب بیت چهارم هفتم هشتم میتواند باشد تا نظر اساتید چه باشد
    سر ز فرمان خطم گفت مکش تا نروم
    ما سر خویش ز خطش نکشیدیم و برفت
    گفت از خود ببرد هر که وصالم طلبد
    ما بامید وی از خویش بریدیم و برفت
    صورت او بلطافت اثر صنع خداست
    ما برویش نظری سیر ندیدیم و برفت
    در ضمن بیت پنجم حافظ قدیمی من چنین است
    عشوه میداد که از کوی ارادت نروم
    دیدی آخر که چسان عشوه خریدیم و برفت

     

    دکتر صحافیان می گوید:از لبان یاقوتی معشوق، شربتی( از حال خوش) نچشیدیم،حتی روی ماه نقشش را سیر ندیدیم و او تنهایمان گذاشت.
    گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
    بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت
    او که زیبایی مطلق و آزاد از هر تعلقی بود از هم نشینی ما بسیار تنگدل بود، آنچنان بر اثر احوالمان( تعلقات ویرانگر) به تنگ آمده و از ما دور شد، که به گردش هم نرسیدیم.
    3- و ما( فرومانده در حسرت دیدار و در شوق بیش از حد وصال)پیوسته برای سلامتی اش حمد و حرز یمانی( دعایی که پیامبر به علی ع برای پیروزی بر دشمن داد) خواندیم و سوره اخلاص از جان دمیدیم، ولی از ما دور شد.
    4- فریبمان(یا دلداری) دادند که از ما عبور می کنی، این وعده را به جان خریدیم اما باز هم از ما دورتر شد.(آرایه ادبی در نسخه قزوینی : التفات از غایب به حاضر- استفاده از ضمیر غایب نهایت دوری معشوق و شوق بیشتر را می رساند-)
    خانلری: عشوه می داد که از کوی ملامت نرویم: با ناز می گفت که بدنامی عشق را به جان بخرید.
    5- از جنس دیگری بود، به گلستان زیبایی و لطافت رفت، و ما حتی گردشی هم در این گلستان نکردیم، که از ما دور شد( هم سنخ او نبودیم= به حال خوش نرسیده بودیم)
    6- همانند حافظ هر شب زاری و بی تابی کردیم، افسوس که فرصت خداحافظی با او را هم پیدا نکردیم( زاری های شبانه هنوز جانمان را هم سنخ لطافت او نکرده است)
    دکتر مهدی صحافیان
    آرامش و پرواز روح

     

    معنی شعرشربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت چیست؟

    یعنی جانان رفت در حالی که ما لب او را نبوسیدیم.

     

    شعر شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم و بِرَفت اثر کیست؟

    اثر حافظ شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۳ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *