دانلود دکلمه صوتی شعر زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت حافظ _ غزل 94+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: گر نکته دانِ عشقی بشنو تو این حکایت بی مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم.
شعر زان یار دلنوازم شکریست با شکایت _ غزل 94 _ حافظ
زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت
گر نکته دانِ عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدومِ بی عنایت
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکبِ هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان وین راهِ بینهایت
ای آفتابِ خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بِگُنجان در سایهٔ عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟
کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت
هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم
جور از حبیب خوشتر کز مُدَّعی رعایت
عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ
قرآن ز بَر بخوانی در چاردَه روایت
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
شعر زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت حافظ است. این قطعهها توسط فاطمه زندی، فریدون فرحاندوز و سهیل قاسمی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر داد مرا روزگار مالش دست جفا خاقانی – قصیده ۱۴
شعر ما را همه شب نمیبرد خواب سعدی – غزل 26
9 جمله معروف سووشون سیمین دانشور – تکه کتاب
معنی زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت
زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت گر نکته دانِ عشقی بشنو تو این حکایت.از آن یارِ دلنوازم هم متشکرم و هم شکایت دارم، شاکرم از بابتِ دلنوازیش، اما شکایتم به جهت اینست که قدر هیچ یک از خدماتم را نمیداند. پس اگر نکتهسنج عشق هستی پس این حکایت را خوب گوش کن که شکر و شکایت متضادند و جمعشان در یک جا مخالف بنظر میرسد. [دلنواز = نوازش دهنده دل، تعبیر از رعایت خاطر است.]
معنی بی مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم
بی مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدومِ بی عنایت.هر خدمتی که به جانان کردم بدون مزد و منت بود یعنی قدرش را ندانست ، یارب ، مخدومِ هیچکس بی عنایت نباشد یا هیچ کس مخدومِ بی عنایت نداشته باشد یعنی مخدومی را که مقادیر عشق را نمی داند ، هیچکس نداشته باشد . [ مزد = اجرت / مخدوم = خدمت کننده / عنایت = ارادت ]
معنی رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت.کسي به رندان قلندر توجهي ندارد گويي آنهايي که اولياي صادق و يکرنگ را ميشناختند از اين ولايت رفتهاند.
معنی در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت.ای دل در کمند گیسوی یار مپیچ و در آن دقیق مشو زیرا چه بسیار سرهایی که بی هیچ جرم و جنایتی در راه عشق بریده شدند و جان باختند.
معنی چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت.با رضايت و تأييد تو چشمانت با غمزه و كرشمه سبب ريختن خون ما شد. عزيز من حمايت و پشتيباني از خونريز روا وشايسته نيست.
معنی در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود
در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود از گوشهای برون آی ای کوکبِ هدایت.در اين شب تيره و تار، راه مقصود و هدف را گم كردهام. اين ستاره جدي هدايتگر براي راهنمايي من از گوشهيي سربرآور.
معنی از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود زِنهار از این بیابان وین راهِ بینهایت. از هر سویی که رفتم تنها بر وحشتم افزوده شد، امان از این بیابان و این راه بی سرانجام.
معنی ای آفتابِ خوبان میجوشد اندرونم
ای آفتابِ خوبان میجوشد اندرونم یک ساعتم بِگُنجان در سایهٔ عنایت.ای معشوق، که چون خورشیدتابان گرمابخش دلهای عاشقانی، اندرونم ازآتش اشتیاق می جوشد فکری به حال من کن ومرامشمول عنایات خویش قرارده.
معنی این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟ کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت.برای نهایت راهِ عشق نمیتوان حدی قائل شد. یعنی برای راه عشق نمیتوان نهایتی تعیین کرد. زیرا وادی اول آن بیش از صد هزار منزل است. برای راهِ عشق چطور میتوان نهایتی قائل شد در حالیکه وادی اول آن بیش از صد هزار منزل است. پس تا آخرش چه میشود؟
معنی هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم
هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم جور از حبیب خوشتر کز مُدَّعی رعایت.اگر چه آبرویم را بردی یعنی عرضم را ضایع نمودی امّا با وجودِ این از درت رو گردان نمی شوم یعنی آستان سعادتت را ترک نمی کنم . زیرا جور و جفای دوست خیلی خوشتر از رعایت دشمن است .
معنی عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ
عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ قرآن ز بَر بخوانی در چاردَه روایت.اگر تمام قران را روی اسلوب چهارده روایت بخوانی باز سبب رسیدن به حق، عشق و محبت می باشد. خلاصه که برای رسیدن به حق فقط خواندن قران مهم نیست که عشق تنها راه رسیدن است.
دیدگاه کاربران درباره شعر زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت
سید محمد رضا موسوی می گوید:چارده روایت یعنی چهارده روایتی که از قرآن کریم داریم. چون حافظ قرآن رو به چهارده روایتی که داریم حفظ بوده خودش رو حافظ نام گذاشته اصلا
ناشناس می گوید:عشقت رسد به فریاد…
چه عشق به فریادت برسد یا اینکه عشق به فریاد تبدیل شود در هر دو صورت مضمون بدی نیست…
عشق به فریاد تبدیل شود یعنی کوی رسوائی خود را بزنی…کنایه می شود از اینکه همه بدانند تو عاشقی…
معنی شعر زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت چیست؟
از آن یارِ دلنوازم هم متشکرم و هم شکایت دارم،
شعر زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایتاثر کیست؟
اثر حافظ شیرازی است.
- شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ 135 - آگوست 25, 2023
- بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ 134 - آگوست 24, 2023
- صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد _133 - جولای 12, 2023