آن کس که به دست، جام دارد

دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد _ 119

  • دانلود دکلمه صوتی شعر آن کس که به دست، جام دارد حافظ _ غزل 119+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد به خَطُّ و خالِ گدایان مده خزینهٔ دل.

    شعر دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد _ غزل 119 _ حافظ

     

    دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد

    ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد

     

    به خَطُّ و خالِ گدایان مده خزینهٔ دل

    به دستِ شاهوَشی دِه که محترم دارد

     

    نه هر درخت تحمل کند جفایِ خزان

    غلامِ همتِ سروم که این قدم دارد

     

    رسید موسمِ آن کز طرب چو نرگسِ مست

    نهد به پایِ قدح هر که شش درم دارد

     

    زر از بهایِ می اکنون چو گل دریغ مدار

    که عقلِ کل به صدت عیب متهم دارد

     

    ز سِرِّ غیب کس آگاه نیست، قصه مخوان

    کدام مَحرمِ دل ره در این حرم دارد؟

     

    دلم که لافِ تَجَرُّد زدی، کنون صد شغل

    به بویِ زلفِ تو با بادِ صبحدم دارد

     

    مرادِ دل ز که پرسم؟ که نیست دلداری

    که جلوهٔ نظر و شیوهٔ کرم دارد

     

    ز جِیبِ خرقهٔ حافظ چه طَرف بِتوان بست

    که ما صمد طلبیدیم و او صَنم دارد

     

    شعر دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد  است. این قطعه‌ها توسط فاطمه زندی، فریدون فرح‌اندوز و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    ماه به ماه می‌ کند شاه فلک کدیوری

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی

    گفتمش‌هنگام‌وصل است ای بت‌فرخار، گفت‌

     

     

     

    معنی دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد

    دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد.آن دلی که همچون جام جم، اسرار نهان را نمایان می‌کند، اگر انگشتری پادشاهی را لحظه‌ای از دست بدهد، برایش اهمیتی ندار و غصه نخواهد خورد. یعنی قدرت و سلطنت او در درون خودش است و وابسته به اشیای بیرونی مثل انگشتر نیست.

    معنی به خَطُّ و خالِ گدایان مده خزینهٔ دل

    به خَطُّ و خالِ گدایان مده خزینهٔ دل به دستِ شاهوَشی دِه که محترم دارد.گنجینه با ارزش دل خود را به ظاهر زیبای فرومایگان نده بلکه به دست بزرگ منشی بسپار که صفات شاهانه دارد تا آن را عزیز و محترم بدارد.

    معنی نه هر درخت تحمل کند جفایِ خزان

    نه هر درخت تحمل کند جفایِ خزان غلامِ همتِ سروم که این قدم دارد. هر درختی نمی تواند که بار ستم پائیز را تحمل کند، من غلام عزم استوار سروی هستم که دارای این پایداری و استواری است.

    معنی رسید موسمِ آن کز طرب چو نرگسِ مست

    رسید موسمِ آن کز طرب چو نرگسِ مست نهد به پایِ قدح هر که شش درم دارد.زمان آن فرا رسیده که هر کس شش درم پول خرد در اختیار دارد مانند نرگس در پای قدح نثار کند .

    معنی زر از بهایِ می اکنون چو گل دریغ مدار

    زر از بهایِ می اکنون چو گل دریغ مدار که عقلِ کل به صدت عیب متهم دارد.( تو هم ) اکنون برای باده از دادن زر چون گل دریغ مکن و گرنه عقل کل تو را به داشتن صد عیب متهم می کند .

    معنی ز سِرِّ غیب کس آگاه نیست، قصه مخوان

    ز سِرِّ غیب کس آگاه نیست، قصه مخوان کدام مَحرمِ دل ره در این حرم دارد؟هیچ‌کس از راز‌های جهان غیب آگاهی ندارد، پس بیهوده داستان و افسانه مگو، کدام محرم دل وجود دارد که به سراپرده اسرار غیب راه یافته باشد؟ آنچه مردم از عالم غیب تعریف می‌کنند افسانه‌ای بیش نیست.

    معنی دلم که لافِ تَجَرُّد زدی، کنون صد شغل

    دلم که لافِ تَجَرُّد زدی، کنون صد شغل به بویِ زلفِ تو با بادِ صبحدم دارد.دل من که لاف وارستگی و ترک تعلقات مادی می زد اکنون در آرزوی رسیدن بوی خوش زلف یار با نسیم سحری به صدگونه کار مشغول است.

    معنی مرادِ دل ز که پرسم؟ که نیست دلداری

    مرادِ دل ز که پرسم؟ که نیست دلداری که جلوهٔ نظر و شیوهٔ کرم دارد.من خواسته دلم را از که بجویم در حالی هیچ دلنوازی نیست که دیده عنایت و شیوۂ بخشش داشته باشد.

    معنی ز جِیبِ خرقهٔ حافظ چه طَرف بِتوان بست

    ز جِیبِ خرقهٔ حافظ چه طَرف بِتوان بست که ما صمد طلبیدیم و او صَنم دارد.از گریبان خرقه حافظ چه بهره یی عاید ما می گردد ؟ چرا که ما در جستجوی خداییم و او در گریبان خود بوده

    صمد:به معنی یکی از نامهای خدای تعالی است

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد

     

    ملیحه رجایی می گوید:غیب نما = از اسرار نهان آگاه است.
    جام جم = جام جهان بین جمشید
    خاتم = انگشتر حضرت سلیمان
    شاه وش = شهریار
    جفا = ستم
    خزان = پاییز
    موسم = موقع، زمان
    قدح = جام می
    لاف = ادعا
    تجرد = وارستگی
    شغل = کار ، اشتغال
    معنی بیت 1: آن دل که چون جام جهان بین جمشید، رازهای پنهانی درآن نمایان می شود و همواره در کشف و شهود است از اینکه انگشتر پادشاهی او به دست دیوان افتد باکی ندارد.
    معنی بیت 2: گنج دل را همراه با خط و خال زیبایی به کسانی که از فضیلت خالی هستند مده بلکه به دست فرمانروای صاحب کمالی ده که ارزش آنرا بشناسد.

     

    فرخ مردان می گوید:1-“رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست …نهد به پای قدح هر که شش درم دارد
    زر از بهای می اکنون چو گل دریغ مدار …که عقل کل به صدت عیب متهم دارد”
    منظورشکل گل نرگس است: شش گلبرگ آن بصورت مسطح اطراف تخمدان گل (که بشکل کاسه ای در وسط گل ست) قرار گرفته. حافظ میگه که این همان “شش درم” است که گل تقدیم جام شراب کرده.
    2-با یادآوری دوست کامت گذار باید گفت که:
    درود من هم به روان جاوید یعقوب لیث صفاری باد.

     

    معنی شعر دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد چیست؟

    آن دلی که همچون جام جم، اسرار نهان را نمایان می‌کند، اگر انگشتری پادشاهی را لحظه‌ای از دست بدهد.

     

    شعر دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد اثر کیست؟

    اثر حافظ عزیز است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»