حبذا خاک روان‌بخش و زهی تربت پاک

حبذا خاک روان‌بخش و زهی تربت پاک

  • شعر حبذا خاک روان‌بخش و زهی تربت پاک _ ملک الشعرا بهار

    تربت سیدالشهدا(‌ع‌)

     

    حبذا خاک روان‌بخش و زهی تربت پاک

    که از او خاک ز افلاک فزون یافته فر

     

    آشناتر به دل خلق که دانش در دل

    پاک‌تر در نظر مرد که بینش به نظر

     

    درد را کاین شد درمان چه زیان و چه گزند

    رنج را کاین شد دارو چه مقام و چه خطر

     

    گنج اسرار خدائیست همانا که خدای

    کرده گنجور وی این خواجهٔ پاکیزه سیر

     

    نایب‌التولیه کزگوهر او فخر بود

    آل‌ثابت را چونان که صدف را زگهر

     

    شه دین و شه دنیاش دو فرخ پدرند

    آفرین بر پسری کش پدرند این دو پدر

     

    چند از این‌پیش که بگشود «‌وهابی‌» ز ستم

    دست بیداد در این خاک که خاکش بر سر

     

    خواست بر باد همی دادن این خاک ولی

    آب خود برد و به خود خیره‌برافروخت شرر

     

    گرچه بیداد بسی کرد ولی کیفر یافت

    نیک در یابد بیدادگران را کیفر

     

    سید پاک‌نسب ثابت‌ چون دیدکه خصم

    این چنین برد به سربا پسرپیغمبر

     

    به میان آمد و بربست میان تا بگشود

    ره زوار و بیاراست ز نوساز دگر

     

    زان سپس مشتی بگرفت از آن تربت پاک

    که بود داروی بیمار و شفای مضطر

     

    گفت‌از این‌دوده نبایست‌برون‌رفت‌این خاک

    کابروئی است که چون او نتوان یافت دگر

     

    به بر خویشتن این خاک بدارید نهان

    که زپنهانی پیداست چنین آب خضر

     

    هم ازآن روز سر سلسله ومهتر قوم

    بسته در خدمت این تربت پاکندکمر

     

    وندران سلسله می‌بود همی تا به کنون

    وزکنون نیز بماناد همی تا محشر

     

    هله این فخر نیاکان پی این نادره گنج

    ساخت گنجینه‌ای از سیم بدین زینت و فر

     

    خازن او است بهین دخت عمادالدوله

    اشرف‌السلطنه عزت ملک نیک اختر

     

    آن ملک‌زادهٔ آزاده که بر درگه او

    به شب و روز ببوسند زمین شمس وقمر

     

    فلک عزت و حشمت نه چنو یافته ماه

    شجر عصمت و عفت نه چنو دیده ثمر

     

    باد آن خازن وگنجینه وگنجور به‌جای

    تاکه از آب نشان باشد و از خاک اثر

     

    زد رقم از پی تاربخ فنون کلک بهار

    نایب‌التولیه آورده در این گنج‌، گهر

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    هر که دلارام دید از دلش آرام رفت – غزل 141

    53 – پری‌پیکر نگار پرنیان‌پوش – آغاز عشق فرهاد

    شه شبهه نمود درحق من _ حسب حال

    ای عاشقان ای عاشقان آمد گَهِ وَصل و لِقا – 34

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    حبذا خاک روان‌بخش و زهی تربت پاک

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «حبذا خاک روان‌بخش و زهی تربت پاک که از او خاک ز افلاک فزون یافته فر آشناتر به دل خلق که دانش در دل پاک‌تر در نظر مرد که بینش به نظر» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «باد آن خازن وگنجینه وگنجور به‌جای تاکه از آب نشان باشد و از خاک اثر زد رقم از پی تاربخ فنون کلک بهار نایب‌التولیه آورده در این گنج‌، گهر» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر تربت سیدالشهدا(‌ع‌) ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر تربت سیدالشهدا(‌ع‌) ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *