شه شبهه نمود درحق من

شه شبهه نمود درحق من _ حسب حال

  • شعر شه شبهه نمود درحق من _ حسب حال _ ملک الشعرا بهار 

     

    شه شبهه نمود درحق من

    بگذار در اشتباه باشد

     

    ای کاش چو من هر آدمی را

    توفیق چنین گناه باشد

     

    من دانایی ضعیفم و وی

    بر دانا کینه‌خواه باشد

     

    من بی کسم و فقیر و او را

    خیل و خدم و سپاه باشد

     

    من مانده فقیر و ناکسان را

    آسایش و مال و جاه باشد

     

    اجلاف‌، سفیدبخت و احرار

    گو طالعشان سیاه باشد

     

    از جمله جهان طمع بریدم

    تا حامی من اله باشد

     

    گر زان که‌ سر من‌ است‌ این سر

    بگذار که بی کلاه باشد

     

    بگذار به زیر تیغ جلاد

    آویزهٔ قتلگاه باشد

     

    بگذار نباشدم به کف آه

    وین سینه تنور آه باشد

     

    بگذار که چشم کودکانم

    بر یاد پدر به‌راه باشد

     

    بگذار به مرگ عندلیبان

    جغدان را قاه قاه باشد

     

    حق است اجل بمان که حالم

    ازگفتن حق تباه باشد

     

    بگذار به‌جرم حفظ سوگند

    جایم به سیاه‌چاه باشد

     

    دشمن به گناه مهر ایران

    ازکین به منش نگاه باشد

     

    گرچه بر تندباد اندوه

    هستیم چو پرکاه باشد

     

    بر سفله فرو نیاورم سر

    هرچند که پادشاه باشد

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    آن که از سنبل او، غالیه تابی دارد _ 124

    به کشتزار نگه کن که در برابر باد

    پادشاها همی نگویی هیچ

    ای عاشقان ای عاشقان آمد گَهِ وَصل و لِقا – 34

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    شه شبهه نمود درحق من

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «شه شبهه نمود درحق من بگذار در اشتباه باشد ای کاش چو من هر آدمی را توفیق چنین گناه باشد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «گرچه بر تندباد اندوه هستیم چو پرکاه باشد بر سفله فرو نیاورم سر هرچند که پادشاه باشد» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر حسب حال ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر حسب حال ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *