ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟

ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟ _ 15

  • دانلود دکلمه صوتی شعر ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟ حافظ (غزل 15) + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: وی مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت؟ خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز.

    شعر ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟ _ غزل 15 _ حافظ

     

    ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟

    وی مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت؟

     

    خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

    کآغوش که شد، منزل آسایش و خوابت؟

     

    درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

    اندیشهٔ آمرزش و پروای ثوابت

     

    راه دل عشاق زد آن چشم خماری

    پیداست از این شیوه که مست است شرابت

     

    تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفت

    تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

     

    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

    پیداست نگارا که بلند است جَنابت

     

    دور است سر آب از این بادیه، هش دار

    تا غول بیابان نفریبد به سرابت

     

    تا در ره پیری به چه آیین رَوی ای دل

    باری به غلط صرف شد ایام شبابت

     

    ای قصرِ دل افروز که منزلگه انسی

    یا رب مَکُناد آفت ایام خرابت

     

    حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد

    صلحی کن و بازآ که خرابم ز عِتابت

     

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟ صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی از شعر ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟ حافظ است. این قطعه‌ها توسط لیلا فقیه کیا، سهیل قاسمی، فریدون فرح‌اندوز، محسن لیله کوهی و هادی روحانی خوانده شده‌اند.

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    شعرهای لوله شده پوریا پلیکان

    سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی

     

    معنی ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟

     

    ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟وی مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت؟ای زیبای جهان پاک و عالم معنی، چه‌کسی پرده از چهره‌ی تو برمی‌گیرد و جمال تو را می‌بیند و ای پرنده‌ی باغ فردوس (اکنون که در سفری و دور از من قرار داری) چه کسی آب و دانه به تو می‌رساند؟
    به نقل از کتاب فرهنگ اشعار حافظ شاهد در لغت به معنای بیننده و گواه است و در استعمال صوفیه به معنای خوب و مطلق خوبروی به کار رفته است، به این تعبیر که او شاهد صنع خداست؛ اما شاهدهای شعر حافظ غیرعرفانی هستند. به عنوان نمونه به «مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است» ای زیبای جهان پاک و عالم معنی، چه‌کسی پرده از چهره‌ی تو برمی‌گیرد و جمال تو را می‌بیند و ای پرنده‌ی باغ فردوس (اکنون که در سفری و دور از من قرار داری) چه کسی آب و دانه به تو می‌رساند؟
    به نقل از کتاب فرهنگ اشعار حافظ شاهد در لغت به معنای بیننده و گواه است و در استعمال صوفیه به معنای خوب و مطلق خوبروی به کار رفته است، به این تعبیر که او شاهد صنع خداست؛ اما شاهدهای شعر حافظ غیرعرفانی هستند. به عنوان نمونه به «مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است»

     

    معنی خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

    خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز کآغوش که شد، منزل آسایش و خوابت؟خوابم از چشم رفت از این فکر جگرسوز که آغوش که خوابگاه تو شد یعنی در آغوش که خوابیده و غنوده ای .

     

     

    معنی درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

    درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشداندیشهٔ آمرزش و پروای ثوابت.حال درویش و عاشقان خود را نمی پرسی و از او دلجویی نمی کنی و از آن می ترسم که توجهی به ثواب و آمرزش اخروی نداشته باشی.

    درویش: در اینجا ممکن است استعاره از خود شاعر باشد.

    پرسیدن: دلجویی کردن

    پروا: توجه، اعتنا

     

     

    معنی راه دل عشاق زد آن چشم خماری

    راه دل عشاق زد آن چشم خماریپیداست از این شیوه که مست است شرابت.چشم خُماری:چشم خُمارین،چشمی که حالتِ خوش مستی دارد بی آنکه شرابی خورده باشد.
    شرابت:شراب تو،کنایه از چشم معشوق.

    معنی بیت
    چشم های خمار تو دل های عاشقان را انچنان به یغما برده که انگار چشمان تو شراب است.

     

     

    معنی تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفت

    تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفتتا باز چه اندیشه کند رای صوابت.غمزه: اشاره با چشم و ابرو، برهم‌ زدن مژگان از روی نازوکرشمهخطارفت: کارسازنیافتاد ومن هنوززنده امرای: نظر وتصمیم
    صواب: راست ودرست
    تیری که با کمان ابروان وتیرمژگان درازت با هدفِ کشتن من زدی، کارسازنیافتاد وبه خطارفت ومن هنوز زنده ام! اندیشه وتصمیم اَت برای کشتن من درست بود تاببینیم دوباره درسر چه خواهی داشت وچه اندیشه ی درستی خواهی گرفت!
    معشوق هراندیشه ای که درسرداشته باشد وهر تصمیمی که بگیرد همان درست است. ازطرفی مُنتهای آرزوی عاشق این است که به تیرعشوه و غمزه ی معشوق بمیرد وجانش رانثاراوکند. ازهمین رومی فرماید اندیشه وفکرتو درست بوده است.
    خونم بریز وازغم عشقم خلاص کن
    منّت پذیرغمزه ی خنجرگذارَمت

     

     

    معنی هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی پیداست نگارا که بلند است جَنابت.(از این که) هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی، بر می آید که آستان و درگاه منزلت بلند است! و ناله ما به آن نمی رسد.

     

     

    معنی دور است سر آب از این بادیه، هش دار

    دور است سر آب از این بادیه، هش دارتا غول بیابان نفریبد به سرابت.از صحرای عشق (بادیه طلب) تا سرچشمه‌ی گوارای وصال (سرچشمه حقیقت) راهی دراز است. به هوش باش که دیو بیابانی (به طور کلی هرگونه رهزن حقیقت) تو را با سراب که مجاز است و ربطی به حقیقت آب ندارد فریب ندهد و به فریب تو را به سوی سراب نبرد.
    سراب: کورآب، زمین شوره‌زار که در آفتاب می‌درخشد و از دور به آب شبیه باشد.
    سراب در مصراع دوم با سر آب در مصراع اول جناس خط دارند.

     

     

     

    معنی تا در ره پیری به چه آیین رَوی ای دل

    تا در ره پیری به چه آیین رَوی ای دلباری به غلط صرف شد ایام شبابت.ای دل عجبا که در طریق پیری یعنی هنگام پیری به چه آیین و به چه طریق سلوک می کنی . ایام جوانی تو که بیهوده تلف شد . یعنی جوانی را با غرور و جهالت گذراندی . لااقل در پیری جبران کن . [ آیین = اسلوب و قانون . باری = لااقل . شباب = جوانی ]

     

     

    معنی ای قصرِ دل افروز که منزلگه انسی

    ای قصرِ دل افروز که منزلگه انسییا رب مَکُناد آفت ایام خرابت.ای کاخ دل افروز که جایگاه انس و محبتی از خدا می خواهم که آسیب روزگار هرگز ویران و نابودت نکند.

     

     

    معنی حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد

    حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزدصلحی کن و بازآ که خرابم ز عِتابت.خواجه: سرور،عنوانی برای وزیران و بزرگان.عِتاب: ملامت ،سرزنش وخشم، پرخاش.محافظ از آن خدمتگزاران نیست که با یک پرخاش و نامهربانی،خواجه ی خود را رها کرده و از او روی گردان شود .بیا،اینبار با لطف و مهربانی بیا که از خشم و عصبانیت تو آزرده خاطرم.

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟

    بهرام مهشورمی گوید:بیت پنجم دارای معانی چندگانه ( چند پهلو ) است تفسیر درست تری که از این بیت می شود این که حافظ می گوید : تیری که به قصد غمزه و گرفتارکردن من به دلم پرتاب کردی خطا رفت ، تا باز چه اندیشه کند یعنی تا بار دیگر چه طرح و روشی به کار ببرد رأی صوابت یعنی این فکر درستت ( که می خواهی مرا به دام اندازی ) در واقع حافظ فکر غمزه در کار خودش را درست می داند و منتظر می ماند که بار دیگر یار چکارمی کند.

     

    ستاره می گوید:درود
    من صاحب نظر و نکته سنج نیستم اما فکر میکنم مقصود و منظور حضرت حافظ دراین غزل دل خودش باشد به دل خویش که معشوق و حیران وادی عشق است میگوید که چنین باش و چنان باش درمراحل سلوک بعد از مقام وصل یا درک جمال معشوق فصل وهجر است تا وصل و درک مقامی دوباره، و انگار این سخنان را حضرت حافظ در مرحله هجر یا فصل و دوری خطاب به دل خود و در اصل خویشتن خویش میگوید.

     

     

     

     

    معنی ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟ چیست؟

    ای زیبای جهان پاک و عالم معنی، چه‌کسی پرده از چهره‌ی تو برمی‌گیرد و جمال تو را می‌بیند.

     

    ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت؟ اثر کیست؟

    اثر حافظ شیرازی است.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»