دیگر در انتظار که باشم - سفر کرده

دیگر در انتظار که باشم – سفر کرده

  • دیگر در انتظار که باشم – سفر کرده

     

    دیگر در انتظار که باشم ؟
    زیرا مرا هوای کسی نیست

    روزی گرم هزار هوس بود
    امروز ، دیگرم هوسی نیست

    زندان من که زندگیم بود
    دیوارهای سخت و سیه داشت

    جان مرا به خیره تبه کرد
    عمر مرا به هرزه تبه داشت

    در من سرود گمشده ای بود
    کان را کسی نخواند و نپرداخت

    هرگز مرا چنان که منستم
    یک آفریده زین همه نشناخت

    بس درد داشتم که بگویم
    اما دلم نگفت و نهان کرد

    بیهوده بود هر چه سرودم
    با این سروده ها چه توان کرد ؟

    دردا که کس نگفت و نپرسید
    کاخر چه بود و چیست گناهم

    گر سرنوشت من همه این بود
    نفرین به سرنوشت سیاهم

    ای مرگ ، ای سپیده دم دور
    براین شب ، سیاه فروتاب

    تنها در انتظار تو هستم
    بشتاب ، ای نیامده ، بشتاب

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    دیگر در انتظار که باشم ؟

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دیگر در انتظار که باشم ؟ زیرا مرا هوای کسی نیست روزی گرم هزار هوس بود امروز ، دیگرم هوسی نیست» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نادر نادرپور که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نادر نادرپور بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «ای مرگ ، ای سپیده دم دور براین شب ، سیاه فروتاب تنها در انتظار تو هستم بشتاب ، ای نیامده ، بشتاب» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای سفرکرده

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر سفرکرده نادر نادرپور بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *