دلم یاران ز غم در اضطراب است - شعر جواب سیمین بهبهانی

دلم یاران ز غم در اضطراب است – جواب

  • دلم یاران ز غم در اضطراب است – شعر جواب سیمین بهبهانی

     

    دلم، یاران! ز غم در اضطراب است
    امیدم نقش بی حاصل بر آب است.

    دگر از چشمهٔ خورشید قهرم
    که آبش – آنچه دانستم – سراب آست.

    حریف آشنایی ها غریب است؛
    همای نیکبختی ها غُراب است.

    دریغا! رهبر مستان کسی بود
    که خود از جام خودکامی خراب است.

    درخشیدن، گذر کردن، خموشی،
    خدایا! نیست اختر، این شهاب است.

    سخن از «تابش خورشید» گویی،
    کجا این تشت پر خون آفتاب است؟

    ز پشت پرده خنجر می درخشد،
    تو می گویی: «هلال اندر سحاب است»!

    بر آهن می خراشد پنجه را دیو،
    تو می رقصی که: «این بانگ رباب است»!

    به جامت بس شرنگ تلخ کردند،
    تو می نوشی که : «این شهد و شراب است»!

    جگر ها بر سر آتش ز کف رفت،
    تو می خندی که : «این بوی کباب است»!

    رفیقان جمله از ره بازگشتند،
    تو می گویی که : «این راه صواب است»!

    به گوشم قصهٔ امّید خوانی-
    فغان! کاین قصه یی پُر آب و تاب است.

    امیدی من نمی بینم، دریغا! –
    عروس قصه هایت در حجاب است؟

    خداوندا! مگر کور است چشمم؟
    خداوندا! مگر عقلم به خواب است؟

    «خدایا زین معما پرده بردار»،
    دعای دردمندان مستجاب است.

    تو می دانی که جانم بی شکیب است،
    تو می دانی که دردم بی حساب است.

    نه کس را گفته یی با کرده همراه،
    نه کس را سوی مقصودی شتاب است

    مرا، ای دوست، پند و قصه کافی است
    که جانم زین سخن ها در عذاب است.

    «شتابی، کوششی، جهدی، تلاشی…»
    مرا- گر عاقلی – اینها جواب است.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    تلگرام سیمین بهبهانی

     

    اینستاگرام سیمین بهبهانی

     

    دلم، یاران! ز غم در اضطراب است

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دلم، یاران! ز غم در اضطراب است امیدم نقش بی حاصل بر آب است. دگر از چشمهٔ خورشید قهرم که آبش – آنچه دانستم – سراب آست.» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین سیمین بهبهانی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای سیمین بهبهانی بودید، این شعرر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «مرا، ای دوست، پند و قصه کافی است که جانم زین سخن ها در عذاب است. «شتابی، کوششی، جهدی، تلاشی…» مرا- گر عاقلی – اینها جواب است.» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر جواب سیمین بهبهانی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر جواب سیمین بهبهانی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *