ای امید ای اختر شب های من - شعر با درد بسازم سیمین بهبهانی

ای امید ای اختر شب های من – با درد بسازم

  • ای امید ای اختر شب های من – شعر با درد بسازم سیمین بهبهانی

     

    ای امید، ای اختر شب های من!
    نغمه ات افسرد بر لبهای من.

    شمع من آغاز خاموشی گرفت،
    عشق من گرد فراموشی گرفت.

    در نگاهم شعله های شوق مرد،
    در درونم آتش پنهان فسرد.

    غنچهٔ شاداب من بی رنگ شد،
    گوهر نایاب من چون سنگ شد.

    روزگاری بود و روزم سر رسید؛
    روزها بگذشت و شامم در رسید.

    کس چه می داند شبم چون می رود،
    از دو چشمم جویی از خون می رود.

    دوستان! فریاد من فریاد نیست؛
    غیر آهی از دل ناشاد نیست.

    تا ز یاران بی وفایی دیده ام،
    جسم و جان را در جدایی دیده ام.

    آشنایان آشنایی شان کجاست؟
    همدمان از هم جدایی شان چراست؟

    عشق را وقف هوس ها ساختند،
    گاه ِ سختی دوستی نشناختند.

    ای امید، ای اختر شب های من!
    نغمه ات افسرد بر لب های من.

    ای امید، از نو شبم را روز کن؛
    روز کن وان روز را پیروز کن!

    راحتی ده این روان خسته را،
    گرم کن این پیکر یخ بسته را.

    همچو مهتاب از دل شامم درآ،
    ورنه می میرم درین ظلمت سرا.

    وه! که دیگر نغمه هایم زنده نیست؛
    از من اینسان نغمه ها زیبنده نیست.

    چون مُرکب رنگ زن بر خامه ام؛
    اندک اندک جلوه کن در نامه ام.

    باز در گوشم نواها ساز کن،
    این چنین با من سخن آغاز کن:

    کان دلت از دشنه های درد، ریش!
    بی محابا می خوری از خون خویش.

    گر دو تن پیمان خود بگسسته اند
    دیگران پیمانه را نشکسته اند

    گر دو تن آلوده دامان زیستند
    دیگران آلوده دامان نیستند.

    باوفا یاران فراوانند باز
    همچو مَه پاکیزه دامانند باز

    مهربانان مهربانی می کنند
    گاه ِ سختی سخت جانی می کنند.

    ای امید، ای اختر شام دراز!
    گر نسازم من، تو با دردم بساز.

    ای امید، ای گلشنم را آفتاب؛
    رخ متاب از من- خدا را- رخ متاب!

    ای امید، ای جان من قربان تو،
    بعد ازین دست من و دامان تو…

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    تلگرام سیمین بهبهانی

     

    اینستاگرام سیمین بهبهانی

     

    ای امید، ای اختر شب های من!

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای امید، ای اختر شب های من! نغمه ات افسرد بر لبهای من. شمع من آغاز خاموشی گرفت، عشق من گرد فراموشی گرفت.» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین سیمین بهبهانی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای سیمین بهبهانی بودید، این شعرر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «ای امید، ای گلشنم را آفتاب؛ رخ متاب از من- خدا را- رخ متاب! ای امید، ای جان من قربان تو، بعد ازین دست من و دامان تو…» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر با درد بسازم سیمین بهبهانی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر با درد بسازم سیمین بهبهانی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *