شعر بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد

بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد _ 131

  • دانلود دکلمه صوتی شعر بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد حافظ _ غزل 131+ پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر:هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کردثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد.

     

     

    شعر شعر بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد _ حافظ _ غزل 131

     

     

    بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد

    هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کرد

     

    ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد

    که خاکِ میکدهٔ عشق را زیارت کرد

     

    مُقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است

    خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد

     

    بهایِ بادهٔ چون لعل چیست؟ جوهرِ عقل

    بیا که سود کسی برد، کاین تجارت کرد

     

    نماز در خَمِ آن ابروانِ محرابی

    کسی کُنَد که به خونِ جگر طهارت کرد

     

    فغان که نرگس جَمّاشِ شیخِ شهر امروز

    نظر به دُردکشان از سرِ حقارت کرد

     

    به رویِ یار نظر کن ز دیده مِنّت دار

    که کاردیده، نظر از سرِ بِصارت کرد

     

    حدیثِ عشق ز حافظ شنو نه از واعظ

    اگر چه صنعتِ بسیار در عبارت کرد

     

     

     

    شعر بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد قطعه‌ها توسط فاطمه زندی، فریدون فرح‌اندوز و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    ماه به ماه می‌ کند شاه فلک کدیوری

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی

    گفتمش‌هنگام‌وصل است ای بت‌فرخار، گفت‌

     

     

    معنی بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد

    بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کرد.بشتاب که چرخ غارتگر، سفره روزه را برچید و به تاراج برد. هلال ماه نو و عید فطر به گردش ساغر فرمان داد. حافظ با پایان پذیرفتن ماه رمضان، یاران را برای آمدن به مجلس نوش‌خواری دعوت می‌کند.

    معنی ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد

    ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد که خاکِ میکدهٔ عشق را زیارت کرد.آن کس روزه و حجش مورد قبول واقع می شود و اجر و پاداش می گیرد که خاک میخانه عشق را زیارت کرده باشد.

    معنی مُقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است

    مُقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد.شایسته ترین مکان وجایگاه اقامت برای ما رندان،خرابات است همانجا که رهایی ازدروغ وخرافه وجاه ومقام میسّرمی گردد خداوند برای هرکس که بنیادِ خرابات رابنانهاد خیر وپاداش عنایت کند.

    معنی بهایِ بادهٔ چون لعل چیست؟ جوهرِ عقل

    بهایِ بادهٔ چون لعل چیست؟ جوهرِ عقل بیا که سود کسی برد، کاین تجارت کرد.بهاى شراب سرخ،جوهر عقل است.(پس،به بهاى عقل شراب بنوش)؛زيرا كسى كه چنين‌ تجارتى كند،سود برده است.

    معنی نماز در خَمِ آن ابروانِ محرابی

    نماز در خَمِ آن ابروانِ محرابی کسی کُنَد که به خونِ جگر طهارت کرد.کسی می تواند در محراب ابروی جانان نماز بگزارد که وضو با خون جگر گرفته باشد.

    معنی فغان که نرگس جَمّاشِ شیخِ شهر امروز

    فغان که نرگس جَمّاشِ شیخِ شهر امروز نظر به دُردکشان از سرِ حقارت کرد. فرياد كه امروز شيخ شهر با چشمان افسونگر خود به دردكشان از روى حقارت نگاه كرد.[نرگس،استعاره از چشم و جمّاش صفت آن به معنى فريبكار و حيله‌گر است و دردكشان،همان رندان‌ خراباتى هستند.]

    معنی به رویِ یار نظر کن ز دیده مِنّت دار

    به رویِ یار نظر کن ز دیده مِنّت دار که کاردیده، نظر از سرِ بِصارت کرد.به روی زیبای یار نگاه کن و از دیدگان خود سپاسگزار باش که هر مجرب کار آزموده ،از دیدگاه معرفت به هر چیزی نگاه می کند.

    معنی حدیثِ عشق ز حافظ شنو نه از واعظ

    حدیثِ عشق ز حافظ شنو نه از واعظ اگر چه صنعتِ بسیار در عبارت کرد.سخن عشق را از حافظ گوش کن و نه از واعظ شهر، هرچند که واعظ در سخنان خود، تکلف و صنعت بسیار به کار می‌گیرد و لفاظی می‌کند.

     

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد

     

     

    سهیل قاسمی می گوید:خوان ِ روزه را می توان اضافه ی تشبیهی در نظر گرفت.
    ترک ِ فلک را هم اضافه ی تشبیهی.
    چطور که تُرکان، خوان را غارت می کنند (آن را تمام می کنند و چیزی از آن باقی نمی گذارند)، فلک هم روزه را غارت کرد (ماه ِ روزه تمام شد و چیزی از آن باقی نماند)
    بیت آخر:
    آن صنعت بسیار در عبارت کردن را هم می شود که به حافظ نسبت داد و هم به واعظ.
    1-هرچند که حافظ خیلی صنعت در عبارت می کند (قلمبه سلمبه و دشوار حرف می زند) ولی باز حدیث عشق را از او بشنو و از واعظ نگو.
    2- اگرچه واعظ با صنعت در عبارت کردن، قصه هایش را فریبنده و جذاب بیان می کند، ولی باز حدیث عشق را از حافظ بشنو از واعظ نشنو.
    من تعبیر نخست را می پسندم!

     

     

    افسرده می گوید:درود براساتید وادیبان گرامی . نکات بسیار زیبایی درخصوص این غزل مرقوم فرمودید . اما دوستان یک نکته را توجه نکردند . همانگونه که میدانید حافظ بی دلیل واز روی زیبایی کلامی.را در شعرخود استفاده نمیکرده الا اینکه مقصودخاصی داشته . در بیت اول این غزل نیز باید دانست که مقصود حافظ از کاربرد ترکیب ترک فلک چه بوده این ترکیب ترکیبی نیست که خواجه بی دلیل اورده باشد .
    در متون کهن ترک فلک به مفهوم سیاره مریخ و ترک کیان به مفهوم سیاره زهره کاربرد داشته . اما کاربرد ان در این غزل چه بوده .
    در علم نجوم امده که هر 15سال یک بار سیاره مریخ زهره مشتری از مواقع دیگر به هلال ماه نزدیک میشوند و حدودا یک ماه در نزدیکی یکدیگر میباشند و کم کم دوباره فاصله انها زیاد میشود . به این اتفاق درعلم نجوم همنشینی گفته میشود . حال با توجه به مفهوم بیت بعید نیست که درهمان سال چنین اتفاقی روی داده است و حافظ نیز از این اتفاق استفاده کرده .
    با توجه به این موضوع باید این بیت را اینگونه شرح داد . مریخ چون غارتگران امده تا سفره رمضان را برچیند . و به این ماه مبارک خاتمه دهد .و در مقابل ان , هلال ماه مژده رسیدن فصل شادمانی وگشوده شدن میخانه ها را میدهد .
    چنانچه دربیت دوم نیز میفرماید اگرچه حج و روزه ثواب دارد اما ان کسی به ثواب کامل میرسد که قدم در مسیر طریقت نهاده و به شناخت عرفان بپردازد چرا که از روزه وحج چیزی حاصل نخواهد شد الا اینکه در ان عمل شناخت باشد .
    امیدوارم که جسارت بنده را عفو بفرمایید .
    موید باشید

     

     

    دکتر صحافیان می گوید:بیا(خطاب به خود -جان یا فرامن- ساقی و یا هر مشتاق حال خوش-غزل ۳۷ نیز در ابتدا آمده و ۷ بار”بیا” تکرار شده-)که ماه؛ سپید اندام فلک بساط روزه را برچیده و گردی هلالش مژده دور(ایهام: گردی قدح- چرخیدن شراب در مجلس- زمان باده نوشی) قدح شراب می‌دهد.
    ۲-روزه و حج کسی قبول می‌شود که نخست خاک میکده عشق را زیارت کند و عاشق شود(خداوند را دو خانه است یکی در آفاق و یکی در انفس، حج بر سه گونه است: شریعت، طریقت و حقیقت.حج شریعت: رسیدن به سرزمین عرفات و خانه خدا.طریقت: رسیدن به خانه خدا در انفس و رسیدن به خود و خدا را شناختن- سفر در باطن- حج حقیقت:رسیدن به خداوند خانه چون ابراهیم: وجهت وجهی للذی فطر السموات…در حج شریعت ترک شهر و در طریقت ترک ظاهر و در حج حقیقت ترک هستی خود باید کرد(کشف الحقایق، خواجه عبدالله، ص ۲۲۹)
    ۳- پس جایگاه اصلی جانمان گوشه خرابات عشق است، خداوند به کسی که این آبادانی جاودان را ساخت خبر دهد( تعریض و طنز به زاهد)
    ۴- اما بهای این شراب سرخ بی‌خود کننده، عقل محاسبه گر است، بیا که هر که چنین تجارتی کند سود فراوان برد( به حال خوش و بهشت نقد برسد)
    ۵-اگر نماز عاشقانه در برابر محراب ابروهای معشوق آرزو داری، نخست باید با خون جگر(دلخونیهای عشق) وضو بگیری.
    ۶- ای وای و فریاد! که چشمان گستاخ شیخ شهر درد کشان را کوچک می‌شمارد.
    ۷- پس منت چشمت را بکش تا به روی معشوق بنگرد، که انسان خردمند از روی آگاهی به معشوق می‌نگرد( این بیت در نسخه خانلری در بیت ۴غزل بعدی آمده که مضمونی شبیه همین غزل دارد و به جای”نطر” “همه دارد)
    ۸- حکایت عشق را از حافظ بشنو نه از واعظ و مدعی، هر چند نکات ظریف در کلامش بیاورد.
    دکتر مهدی صحافیان
    آرامش و پرواز روح

    معنی شعر بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد چیست؟

    بشتاب که چرخ غارتگر، سفره روزه را برچید و به تاراج برد.

     

    شعر بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد اثر کیست؟

    اثر حافظ شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *