مجموعه شعر ما هیچ ما نگاه

شعر تا انتها حضور سهراب سپهری

امشب در يك خواب عجيب – تا انتها حضور

امشب در يك خواب عجيب – شعر تا انتها حضور سهراب سپهری   امشب در يك خواب عجيب رو به سمت كلمات باز خواهد شد باد چيزي خواهد گفت سيب خواهد افتاد روي اوصاف زمين خواهد غلتيد، تا حضور وطن غايب شب خواهد رفت. سقف يك وهم فرو خواهد ريخت. چشم هوش محزون نباتي را[…]

شعر اینجا همیشه تیه سهراب سپهری

ظهر بود ابتداي خدا بود – اینجا همیشه تیه

ظهر بود ابتداي خدا بود – شعر اینجا همیشه تیه سهراب سپهری ظهر بود ابتداي خدا بود ريگ زار عفيف گوش مي كرد حرف هاي اساطيري آب را مي شنيد آب مثل نگاهي به ابعاد ادراك. لكلك مثل يك اتفاق سفيد بر لب بركه بود. حجم مرغوب خود را در تماشاي تجريد مي شست. چشم[…]

شعر سمت خیال دوست سهراب سپهری

ماه رنگ تفسیر مس بود – سمت خیال دوست

ماه رنگ تفسیر مس بود – شعر سمت خیال دوست سهراب سپهری   ماه رنگ تفسیر مس بود مثل اندوه تفهیم بالا می آمد سرو شیهه بارز خاک بود کاج نزدیک مثل انبوه فهم صفحه ساده فصل را سایه میزد کوفی خشک تیغال ها خوانده می شد از زمین های تاریک بوی تشکیل ادراک می[…]

شعر تنهای منظره سهراب سپهری

کاج های زیادی بلند – تنهای منظره

کاج های زیادی بلند – شعر تنهای منظره سهراب سپهری   کاج های زیادی بلند زاغ های زیادی سیاه‌ آسمان به اندازه آبی‌ سنگچین ها ، تماشا، تجرد کوچه باغ فرا رفته تا هیچ‌ ناودان مزین به گنجشک‌ آفتاب صریح‌ خاک خوشنود چشم تا کار می کرد هوش پاییز بود. ای عجیب قشنگ! با نگاهی[…]

شعر چشمان یک عبور سهراب سپهری

آسمان پر شد از خال پروانه هاي تماشا – چشمان یک عبور

آسمان پر شد از خال پروانه هاي تماشا – شعر چشمان یک عبور سهراب سپهری   آسمان پر شد از خال پروانه هاي تماشا عكس گنجشك افتاد در آب رفاقت فصل پرپر شد از روي ديوار در امتداد غريزه باد مي آمد از سمت زنبيل سبز كرامت شاخه مو به انگور مبتلا بود. كودك آمد[…]

شعر بی روزها عروسک سهراب سپهری

این وجودی که در نور ادراک – بی روزها عروسک

 این وجودی که در نور ادراک – شعر بی روزها عروسک سهراب سپهری   این وجودی که در نور ادراک مثل یک خواب رعنا نشسته روی پلک تماشا واژه های تر و تازه می پاشد. چشم هایش نفی تقویم سبز حیات است. صورتش مثل یک تکه تعطیل عهد دبستان سپید است. سال ها این سجود[…]

شعر متن قدیم شب سهراب سپهری

ای میان سخن های سبز نجومی – متن قدیم شب

ای میان سخن های سبز نجومی – شعر متن قدیم شب سهراب سپهری   ای میان سخن های سبز نجومی برگ انجیر ظلمت عفت سبز را می رساند سینه آب در حسرت عکس یک باغ می سوزد سیب روزانه در دهان طعم یک وهم دارد ای هراس قدیم! در خطاب تو انگشت های من از[…]

شعر اینجا پرنده بود سهراب سپهری

ای عبور ظریف بال را معنی کن – اینجا پرنده بود

ای عبور ظریف بال را معنی کن – شعر اینجا پرنده بود سهراب سپهری   ای عبور ظریف بال را معنی کن تا پر هوش من از حسادت بسوزد ای حیات شدید ریشه های تو از مهلت نور آب می نوشد آدمی زاد- این حجم غمناک- روی پاشویه ی وقت روز سرشاری حوض را خواب[…]

شعر هم سطر هم سپید سهراب سپهری

صبح است گنجشک محض می خواند – هم سطر هم سپید

صبح است گنجشک محض می خواند – شعر هم سطر هم سپید سهراب سپهری   صبح است گنجشک محض می خواند پاییز روی وحدت دیوار اوراق می شود رفتار آفتاب مفرح حجم فساد را از خواب می پراند یک سیب در فرصت مشبک زنبیل می پوسد حسی شبیه غربت اشیا از روی پلک می گذرد[…]

شعر از آب ها به بعد سهراب سپهری

روزی که دانش لب آب زندگی می کرد – از آب ها به بعد

روزی که دانش لب آب زندگی می کرد – شعر از آب ها به بعد سهراب سپهری   روزی که دانش لب آب زندگی می کرد انسان در تنبلی لطیف یک مرتع با فلسفه های لاجوردی خوش بود در سمت پرنده فکر می کرد با نبض درخت او می زد مغلوب شرایط شقایق بود مفهوم[…]

شعر اکنون هبوط رنگ سهراب سپهری

سال ميان دو پلك را – اکنون هبوط رنگ

سال ميان دو پلك را – شعر اکنون هبوط رنگ سهراب سپهری   سال ميان دو پلك را ثانيه هايي شبيه راز تولد بدرقه كردند كم كم ، در ارتفاع خيس ملاقات صومعه نور ساخته مي شد حادثه از جنس ترس بود. ترس وارد تركيب سنگ ها مي شد. حنجره اي در ضخامت خنك باد[…]

شعر وقت لطیف شدن سهراب سپهری

باران اضلاع فراغت را می شست – وقت لطیف شن

باران اضلاع فراغت را مي شست – شعر وقت لطیف شن سهراب سپهری   باران اضلاع فراغت را مي شست من با شن هاي مرطوب عزيمت بازي مي كردم و خواب سفرهاي منقش مي ديدم. من قاتي آزادي شن ها بودم. من دلتنگ بودم. در باغ يك سفره مانوس پهن بود. چيزي وسط سفره، شبيه[…]

شعر نزدیک دورها سهراب سپهری

زن دم درگاه بود – نزدیک دورها

زن دم درگاه بود – شعر نزدیک دورها سهراب سپهری   زن دم درگاه بود با بدني از هميشه رفتم نزديك چشم ، مفصل شد حرف بدل شد به پر، به شور، به اشراق سايه بدل شد به آفتاب رفتم قدري در آفتاب بگردم. دور شدم در اشاره هاي خوشايند: رفتم تا وعده گاه كودكي[…]

شعر ای شور ای قدیم سهراب سپهری

صبح شوری ابعاد عید – ای شور ای قدیم

صبح شوری ابعاد عید – شعر ای شور ای قدیم سهراب سپهری   صبح شوری ابعاد عید ذایقه را سایه کرد عکس من افتاد در مساحت تقویم در خم آن کودکانه های مورب روی سرازیری فراغت یک عید داد زدم به چه هوایی در ریه هایم وضوح بال تمام پرنده های جهان بود آن روز[…]

دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»