هوو

هوو

  • هوو

     

    در رخ آیینه ی دل.روی تورا مینگرم
    هجرتو داغی به تنم،کاسه ی خونی جگرم
    .
    گر که به دیدار تو من،در قفسی همچو تنم
    باهمه بی تابی خود،شوق تو دارم به سرم
    ‌.
    بال و پرم گر برسد جان تو سوگند مرا
    صور رهایی بدمد، سمت تو آید گذرم
    .
    جزتو به باغی نروم،خاطی و یاغی نشوم
    گر غل و زنجیر کنند.باز به سویت بپرم
    .
    غیر تو را قید زدم،نام تو لبیک زدم
    هرسر کافر صنمی میشکنم با تبرم
    .
    در رگ و آوند منی، هوو خداوند منی
    غیردعا،شعر و ثنا هیچ نباشد هنرم
    .
    میوه ی ممنوع چرا،گر هوسی بود مرا!
    جز که به آغوش تو من،میل ندارد نظرم
    .
    خیره به در مانده و در حسرت دیدار تو ام
    مرگ ،اگر میدهدم کاش بیاید خبرم
    .
    جامه به تن میدرم و جان به تسلیم کشم
    تاکه سبک بار شوم،جامه ی تن نیز درم
    .
    نور اگر یارشود خانه پدیدار شود
    روح چو بیدار شود هیچ نماند اثرم
    .
    عشق عروجم بدهد،اذن خروجم بدهد
    کاش که در باز کنی،پشت درم پشت درم

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۳ از ۵
    زانیارمحمدی
    Latest posts by زانیارمحمدی (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *