خط چشمان

خط چشمان

  • خط چشمان

     

    تاکه من شیفته ی این لب و دندان توام
    چه رهایی ست که من عاشق زندان توام
    ،
    پیش ازین ناطق و حراف بوُدم لیک کنون
    لب به لب دوخته و ساکت و حیران توام
    ،
    درس آن مدرسه ها خواندم و مردود شدم!
    که در این صومعه ها در پی دامان توام
    ،
    گرچه این بی خبران در پی اندوه شدند
    شکرم اینست که دیوانه ی خندان توام
    ،
    ور دو روزی که درین پیکره مهمان شده ای
    گویم اینطور که من عاشق انسان توام
    ،
    روش عشق به من سرخط استاد بداد
    راز در پرده بگو محرم پنهان توام
    ،
    علت خوش خطی دستِ مرا میپرسی!
    منکه شاگرد کلاس خط چشمان توام

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    زانیارمحمدی
    Latest posts by زانیارمحمدی (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *