هان ای ونیز من - یاد ونیز

هان ای ونیز من – یاد ونیز

  • هان ای ونیز من – یاد ونیز

     

    هان ، ای ونیز من
    ای دختر خیال
    چون از حریر نازک مهتاب های دور
    پیراهن سپید عروسان به بر کنی
    چون آسمان به سر نهدت نیمتاج ماه
    وز غرفه ی کبود افق سر به در کنی
    مانی به انتظار که از بام آسمان
    پاشند بر تو پولک و نقل ستاره ها
    آنگه ، من از دیار خود ایم به دیدنت
    تا صبح را سلام دهیم از مناره ها
    پندارم ای ونیز که می بینمت هنوز
    از روی بام های سفالین سرخ فام
    یاد آورم که در تو بگذشتست چون نسیم
    آن روزهای گمشده ی بی نشان و نام
    بر قبه های آبی و بر بام های سرخ
    بر آبهای روشن دریای نیلگون
    بر آن جزیره های تک افتاده ی کبود
    بر یادگارهای پرکنده ی قرون
    بر برج های زنگ که از آهن است و سنگ
    بر زنگ ها که می شکند
    دنگ دنگ دنگ
    بر خنده های ریز و درخشان موج ها
    بر چتر آفتابی خورشید رنگ رنگ
    بر هر چه در فضای تو می ایدم به یاد
    بینم نشانه هایی از آن روزهای دور
    آن روزهای ساخته از نور و از بلور
    اینک ، در آرزوی تو ، ای شهر نوعروس
    آن روزها که در پی شب ها گریختند
    آنها که چون شکوفه ی گیلاس های سرخ
    در دامن نسیم گریزنده ریختند
    یک یک فرا رسند ، نواخوان و پایکوب
    با تاج شهریاری خورشید بی غروب

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    هان ، ای ونیز من

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هان ، ای ونیز من ای دختر خیال چون از حریر نازک مهتاب های دور پیراهن سپید عروسان به بر کنی چون آسمان به سر نهدت نیمتاج ماه وز غرفه ی کبود افق سر به در کنی مانی به انتظار که از بام آسمان» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نادر نادرپور که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نادر نادرپور بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «آن روزها که در پی شب ها گریختند آنها که چون شکوفه ی گیلاس های سرخ در دامن نسیم گریزنده ریختند یک یک فرا رسند ، نواخوان و پایکوب ا تاج شهریاری خورشید بی غروب» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای یاد ونیز

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر یاد ونیز نادر نادرپور بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *