معنی چاچه

معنی چاچه

  • معنی چاچه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چاچه در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چاچه

    معنی: چاه کوچک


    هم قافیه چاچه

    پاچه، پارچه، پر‌وپاچه، پسربچه، پس‌کوچه، پیازچه، پیچه، تاریخچه، تپانچه، تربچه، تشکچه، تیرچه.


    چاچه در لغت نامه دهخدا

    چاچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) مخفف چاه چه. چاه کوچک. چاه خرد. چاهک. چاه نزدیک تک. چاچه مطبخ. آبشی. || گو. گو کم عمق. گودالک. گوچه.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چاچه

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار فروغ فرخزاد
    اشعار نیما یوشیج
    اشعار سهراب سپهری
    پروانه های مصلوب

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *