معنی صائق به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ صائق در گویش ها و لهجه ها.
معنی صائق
معنی: چفسنده، چسبنده، کسی یا چیزی که بدیگری چسبد .
مترادف: ۱- چیزی که دارای چسب باشد ۲- میل کننده منحرف ۳-کسی یا چیزی که بدیگری چسبد.
صائق در لغت نامه دهخدا
صائق. [ ءِ] ( ع ص ) نعت فاعلی از صیق. چفسنده. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد و نظر شما برای واژه صائق
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی
Latest posts by کیمیا (see all)
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023