معنی ذات الرقاع

معنی ذات الرقاع

  • معنی ذات الرقاع به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.

     


    ذات الرقاع

    معنی: نام قریه ای به نخیل. ( المرصع ). و کوهی است و در آن کوه جای جای سرخی و سیاهی و سپیدی است یعنی رقعه ها به الوان مختلف.

     


    ذات الرقاع در فرهنگ عمید

    نوعی استخاره که بر چند تکه کاغذ کلمۀ افعل (بکن ) و بر چند تکۀ دیگر کلمۀ لاتفعل (نکن ) می نویسند و آن ها را تا میکنند و در زیر جانماز میگذارند و پس از خواندن نماز یکی از آن ها را برمیدارند اگر افعل آمد خوب است و اگر لاتفعل بود بد است: من و لباس تجرد که خرقه پوشی من / به استخارۀ ذات الرقاع خوب آمد (تٲثیر: لغت نامه: ذات الرقاع ).

     


    ذات الرقاع در فرهنگ فارسی

    ۱ – قریه ای به نخیل و کوهی است و در آن کوه جای جای سرخی و سیاهی و سپیدست . ۲ – یکی از غزوه های پیغمبر (ص ) در کوه ذات الرقاع در سال چهارم هجرت .بعضی گفته اند که هفت تن از صحابه را درین غزوه یک شتر برای سواری بیش نبود و هر هفت پای برهنه داشتند و بنوبت بر آن سوار میشدند تا در آخر پایهای آنان بکفید و خون روان گردید ناچار رقعه ها از جامه خویش بر گرفته در پاها می بستند از آنرو غزوه را ذات الرقاع نامیدند . اقوال دیگر هم درین باب روایت کرده اند.
    استخاره ایست که بر هر یک از شش یا نه پاره کاغذ افعل و لا تفعل نویسند و بر زیر سجاده نهند و سپس نماز گذارند و بعد از نماز و ادعیه و اوراد وارده یکی از آن شش یا نه رقعه را بر گیرند اگر افعل باشد خوب و اگر لا تفعل باشد بد است .

     


    ذات الرقاع در لغت نامه دهخدا

    ذات الرقاع. [ تُرْ رِ ] ( اِخ ) نام قریه ای به نخیل. ( المرصع ). و کوهی است و در آن کوه جای جای سرخی و سیاهی و سپیدی است یعنی رقعه ها به الوان مختلف.
    ذات الرقاع. [ تُرْ رِ ]( اِخ ) ( غزوه ٔ… ) یکی از غزوات رسول اکرم صلوات اﷲ علیه در جبل ذات الرقاع. و این نام را به غزوه برای وقوع آن در این جبل داده اند و بعضی گویند هفت تن از صحابه را در این غزوه یک شتر برنشست بیش نبود و هر هفت تن پای برهنه داشتند و به نوبت بر آن می نشستند تا در آخر پایهای آنان بکفید و خون روان گردید ناچار رقعه ها یعنی ریته ها از جامه خویش برگرفته در پایها می بستند و غزوه را از آن روی ذات الرقاع نامیدند و جماعتی وجه تلقب این غزوه را گوناگونی اعلام افراشته جیش گفته اند و گروهی گویند بدین مکان درختی بوده است و آن درخت را ذات الرقاع میخوانده اند. و این غزوه به سال چهارم هجرت بود به ماه جمادی الاولی رجوع به امتاع الاسماع جزء 1 صص 188 – 193 و 257 و 282 و طبقات ابن سعد، ص 564 و مجمع الامثال میدانی در یوم ذات الرقاع شود. و صلوة خوف را بار اوّل مسلمانان با رسول اﷲ صلوات اﷲعلیه بدین غزوه گزاردند. و در ترجمه طبری بلعمی آمده است : فصل : در ذکر خبر غزو ذات الرقاع : چون پیغمبرصلی اﷲ علیه و سلم از بنی نضیر بپرداخت و هر دو ربیعبگذشت و از جمادی الاول نیمه ای برفت خبر آمد که عرب بسیار گرد آمده اند از بنی غطفان و بنی محارب و بنی ثعلبه و آهنگ مدینه خواهند کرد. پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم با سپاه بیرون آمد و عثمان را بر مدینه خلیفت کرد و خود برفت و به بادیه اندر شد بر هشت روزه راه ، و جانبی فرودآمد که آن را ذات الرقاع خوانند و گروهی گویندکوهی بود آنجا بحدود نجد از او چند رقعه سیاه و چندرقعه زرد و کبود و سرخ و هرچه در جهان رنگی است بر آن رقعه بینند و گروهی گویند آنجا خرمابنان بود و درختان بسیار و جمعی از عرب آنجا گرد آمدند و بنزدیک پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم فرودآمدند و خدای عزّ و جل اندر دلشان افکند و از بیم حرب و زحمت بازنگشتند و سه روز بودند و از یکدیگر بترسیدند پس سپاه عرب بازگشتند و حرب نکردند و از هیبت پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم بهزیمت شدند و آنحضرت سه روز نماز خوف کرد و این آیه آمد: و اذا کنت فیهم فاَقمت لهم الصلوة. ( قرآن 102/4 ). و سپاه را بدو نیم کرد نیمی بفرمود که بر دشمن صف زنند و یک نیمه از پس او صف زدند و یک رکعت بکردندپس با ایشان برخاست و برکعتی دیگر آن صف که پیش دشمن بودند بیامدند و از پس پیغمبر علیه الصلوة والسلام ایستادند و تکبیر کردند و با او نماز کردند و باز بصف دشمن شدند و آن صف که با پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم رکعت ثانی کرده بودند آنجا بجای نماز آمدند بی آنکه سخن گفتند و رکعتی نماز کردند و سلام دادند تا هر صفی یک رکعت نماز با پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم کرده بودندو یک رکعت تنها و علماء بجماعت اندر خلاف کرده اند گروهی ایدون گویند که نماز جماعت فریضه است هر که بمزکت تواند شدن و نماز بجماعت تواند کردن و بدین آیة حجت کرده اند و گروهی گویند که فریضه نیست بجماعت ، سنت است و اگر بجماعت کنند نیکوتر و مزد بیشتر و اگر بتنها کنند نیز روا باشد و نماز خوف بر همه واجب نیست واز فقها هست که گویند که با هیچ امام نشاید کردن.
    ذات الرقاع. [ تُرْ رِ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) ( استخاره ٔ… ) استخاره ای است که بر هریک از شش یا نه پاره کاغذ افعل و یا لاتفعل نویسند وبر زیر سجاده نهند و سپس نماز گزارند و بعد از نماز وادعیه و اوراد وارده یکی از آن شش یا نه رقعه را برگیرند اگر افعل باشد خوب و اگر لاتفعل باشد بد است.

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ذات الرقاع

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید .

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر یواش یواش

    شعر مانلی نیما یوشیج

    شعر سئوگیلی

    شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد

     


     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *