معنی ذات اطباق

معنی ذات الاطباق

  • معنی ذات الاطباق به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.

     


    معنی ذات الاطباق

    معنی: قسمتی از احشائ گوسفند و امثال آن که با شکمبه است و آن را قبه نیز نامند .

     


    معنی ذات الاطباق در لغت نامه دهخدا

    ذات الاطباق. [ تُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) قسمتی از احشاء گوسفند و امثال آن که با شکمبه است و آن را قبه نیز نامند و فارسی زبانان آن را هزارخانه گویند و در تداول عوام نام آن توپی است و ابن الاثیر در المرصع گوید: هی التی تکون مع الکرش و هی القبّة. رمّانة. توپی. قطنه. هزارلا.

     


    معنی ذات الاطباق در فرهنگ فارسی

    قسمتی از احشائ گوسفند و امثال آن که با شکمبه است و آن را قبه نیز نامند .

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ذات الاطباق

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    زن ، زندگی ، آزادی 

    ترانه آزادی 

    شعر تو به دنیا نخواهی آمد پوریا پلیکان

     


     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *